افراد موفق چگونه روز خود را شروع می‌کنند؟

افراد موفق چگونه روز خود را شروع می‌کنند؟
سمت چپ باراک اوباما و سمت راست، تیم کوک

همه افراد موفق در یک چیز مشترک‌اند، آنها از صبحشان به خوبی استفاده می‌کنند و بیشتر تمرکزشان را روی این وقت از روز می‌گذازند. همه ما این را شنیده‌ایم که “سحرخیز باش تا کامروا شوی” یا این ضرب المثل که می‌گوید “پرنده‌ای که زودتر بجنبه، کرم رو می‌گیره”؛ این‌ها به خوبی نشان می‌دهند که صبح، نقش مهمی در موفقیت و همچنین شادی افراد در طول روز دارد.

هر کسی در صبح، عادت خودش را دارد و اغلب ما، صبح چندان منظمی نداریم و وقت زیادی را هم به آن اختصاص نمی‌دهیم؛ اما صبح افراد موفق، همیشه با نظم و برنامه شروع می‌شود و اکثر آنها ورزش را در برنامه‌شان قرار داده‌اند. در اینجا عادات روزانه ۲۰ چهره موفق را می‌بینید.

۱. تیم کوک (Tim Cook)، مدیر عامل شرکت اپل

ساعت ۳:۴۵ صبح بیدار می‌شود و تا ۵:۰۰ با ایمیل‌اش کار می‌کند و آنها را چک می‌کند. بعد از آن، به باشگاه ورزشی‌اش می‌رود و ورزش می‌کند. در ساعت ۶:۰۰ هم در راه رفتن به محل کارش است.

۲. کارا گلدین (Kara Goldin)، موسس و مدیر عامل شرکت Hint Water

کارا گلدین

گلدین هر روز سر ساعت ۵:۳۰ صبح بیدار می‌شود و به سراغ اینباکس ایمیلش می‌رود تا ببیند بقیه روزش چطور خواهد بود. بعد از این کار، با همسر و سگش در اطراف تپه مارین در کالیفرنیا به پیاده روی می‌رود. از نظر گلدین اینکار واقعا برایش مهم و ضروری است!

۳. بیل گراس (Bill Gross)، بنیانگذار شرکت پیمکو (PIMCO)

بیل گراس

ساعت ۴:۳۰ صبح بیدار می‌شود و بعد از دوش گرفتن برای رفتن به سر کار آماده می‌شود. او ساعت ۵:۰۰ خانه را ترک می‌کند و به محل کارش می‌رود و از ساعت ۵:۳۰ کارش را شروع می‌کند.

۴. اسکات آدامز (Scott Adams)، خالق دیلبرت (Dilbert)

اسکات آدامز

۲۰ دقیه اول هر صبح آدامز، دقیقا شبیه روز قبلش است. او ذهنش را برای خلاقیت آزاد می‌کند. او فکر می‌کند که صبح، بهترین زمان تمرکز برای خلاقیت است. او می‌گوید: ارزش کار من بر اساس ایده‌های من است که ممکن است در هر روزی به ذهنم خطور کنند و به تعداد ساعاتی که کار می‌کنم بستگی ندارد.

۵. Padmasree Warrior، مدیر ارشد فناوری سابق شرکت سیسکو

او ساعت ۴:۳۰ صبح بیدار می‌شود و ایمیل‌هایش را چک می‌کند و اخبار جدید را دنبال می‌کند. او از ساعت ۶:۰۰ به مدت یک ساعت ورزش می‌کند و در ساعت ۸:۳۰ صبح سر کارش است.

۶. جان پائول دی‌جوریا (John Paul DeJoria)، بیزینس-من بیلیونر

او موسس برند Patrón، نوعی نوشیدنی مکزیکی و Paul Mitchell در زمینه‌ی محصولات آرایشی و بهداشتی مو است. دی‌جوریا روزش را با ۵ دقیقه تمرکز شروع می‌کند. بعد از این کار، برای روزش برنامه ریزی می‌کند و با دستیارانش صحبت می‌کند و تلفن‌هایش را جواب می‌دهد. کاری که اصلا انجام نمی‌دهد، چک کردن ایمیل‌هایش است. او می‌گوید: می‌دانم که یه کم سنتی و قدیمی هستم، اما سعی می‌کنم کاری را که نیاز دارم انجام دهم. این به من اجازه می‌دهد تا روی مهم‌ترین کارهایم که به توجه نیاز دارد تمرکز کنم.

۷. تیم آرمسترانگ (Tim Armstrong)، مدیر عامل شرکت ای او ال (AOL)

آرمسترانگ ساعت ۵:۰۰ صبح از تخت بلند می‌شود و کارهایش را شروع می‌کند. او از ساعت ۶:۰۰ صبح اخبار را مرور می‌کند و ساعت ۷:۰۰ ایمیلش را چک می‌کند و ساعت ۹:۳۰ در محل کارش است.

۸. Kevin O’Leary، سرمایه گذار برنامه تلویزیونی شارک تنک (Shark Tank)

Kevin O’Leary

او ساعت ۵:۴۵ بیدار می‌شود و بازارهای اوراق قرضه آسیایی و اروپایی را بررسی می‌کند. او می‌گوید: سرمایه گذارهای خوب در امریکای شمالی در تخت خواب کارشان را انجام نمی‌دهند، چون اگر در لندن یا توکیو اتفاقی بیفتد و خواب باشند، از قافله عقب می‌مانند. بعد از این کار، ۴۵ دقیقه کارهایش را انجام می‌دهد و برنامه‌های تجاری و کسب‌وکاری را دنبال می‌کند. سپس در ساعت ۹:۳۰ که بازارها باز می‌شوند، کارش را شروع می‌کند.

۹. براد فلد (Brad Feld)، سرمایه دار

فلد ساعت ۵:۰۰ صبح بیدار می‌شود و یک فنجان قهوه برای خودش درست می‌کند و به سگش غذا می‌دهد. او از ساعت ۵:۳۰ اخبار و RSS ها را دنبال می‌کند و ایمیلش را چک می‌کند. از ساعت ۷:۰۰ تا ۸:۰۰ هم ورزش می‌کند و کارش را از ساعت ۹:۰۰ شروع می‌کند.

۱۰. باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده

اوباما به تناسب بدنی و ورزش، و همینطور خانواده اهمیت زیادی می‌دهد. او روزش را از ساعت ۶:۴۵ با تمرین بدنی شروع می‌کند، روزنامه می‌خواند و سپس با خانواده‌اش صبحانه می‌خورد. بعد از این، کارش را قبل از ساعت ۹:۰۰ صبح شروع می‌کند. برخی مواقع او تا ساعت ۱۰:۰۰ شب کار می‌کند ولی همیشه برای شام خوردن با خانواده‌اش کارش را کنار می‌گذارد.

۱۱. جک دورسی (Jack Dorsey)، بنیانگذار و مدیر عامل توییتر

جک دورسی

دورسی ساعت ۵:۳۰ صبح بیدار می‌شود، کمی فکر و تمرکز می‌کند و به بیرون می‌رود ۶ مایل می‌دود. ساعت ۷:۳۰ هم برای رفتن به محل کار سوار اتوبوس می‌شود.

۱۲. دیوید کارپ (David Karp)،بنیانگذار تامبلر

کارپ در سن ۲۵ سالگی، تامبلر، پلتفرم ساخت میکروبلاگ که بیش از ۲۶.۹ میلیون کاربر را بدست آورد، بنیانگذاری کرد. او در ساعت ۹:۳۰ صبح به محل کارش می‌رود و ایمیل‌هایش را چک می‌کند. او می‌گوید: خواندن ایمیل در خانه حس خوبی ندارد و موثر نیست. هر کسی هم که با من کاری ضروری داشته باشد، به من پیام می‌فرستد یا به من زنگ می‌زند.

۱۳. فرانتس کافکا، نویسنده

فرانتس کافکا

فرانتس کافکا، نویسنده شهیر آلمانی، روز خود را در محل کارش در موسسه بیمه حوادث کارگران، از ساعت ۸:۳۰ صبح شروع می‌کرد و تا ۲:۳۰ ظهر ادامه می‌داد. بعد از آن او تا ساعت ۳:۳۰ ناهار می‌خورد و تا ۷:۳۰ غروب می‌خوابید. بعد از بیدار شدن، کمی تمرین و ورزش می‌کرد و به همراه خانواده‌اش شام می‌خورد. او نوشتن را از ۱۱:۰۰ شب شروع می‌کرد و معمولا تا ۱:۰۰ یا ۲:۰۰ شب به کارش ادامه می‌داد.

۱۴. گری واینرچاک (Gary Vaynerchuk)، مدیر عامل واینر مدیا (VaynerMedia)

او ساعت ۶:۰۰ صبح از تخت بلند می‌شود و اخبار را مرور می‌کند و سپس توییتر و اینستاگرامش را چک می‌کند. ساعت ۹:۰۰ هم به محل کارش می‌رود.

۱۵. استیو رینماند (Steve Reinemund)، رییس و مدیر عامل سابق پپسی

مانند کارهایی که بسیاری از افراد موفق قبل از صبحانه انجام می‌دهند، او در ساعت ۵:۰۰ هر صبح، ۴ مایل می‎دود. بعد از آن هم اخبار را مرور می‌کتد و با بچه‌هایش صبحانه می‌خورد.

۱۶. اپرا وینفری (Oprah Winfrey)، صاحب رسانه

اپرا وینفری

وینفری ساعت ۶:۰۰ از خواب بلند می‎شود و برای نیم ساعت تمرکز می‌کند. سپس با تردمیل کمی تمرین می‌کند و با آیپدش SCRABBLE بازی می‌کند. او کارش را در استودیو از ساعت ۸:۰۰ شروع می‌کند.

۱۷. میشل گس (Michelle Gass)، رئیس استارباکس

برای بیش از ۱۵ سال، ملکه قهوه، هر روز ساعت ۴:۳۰ صبح بلند می‌شد و بیرون می‌رفت و می‌دوید. او باور دارد روال روزانه‌اش در صبح، تاثیر چشمگیری در شادی و موفقیتش در کسب و کار داشته است.

۱۸. استیو جابز، مدیر عامل سابق شرکت اپل

استیو جابز

جابز در صبح‌، کارهایی را که می‌خواست انجام دهد ارزیابی می‌کرد. او گفته بود: در ۳۳ سال گذشته، من هر روز صبح در آینه نگاه می‌کردم و از خودم می‌پرسیدم، اگر امروز اخرین روز زندگی من بود، کاری را که می‌خواستم انجام می‌دادم؟ اگر جواب خیر بود، می‌دانستم باید چیزی را تغییر دهم.

۱۹. آنا وینتور (Anna Wintour)، سردبیر مجله ووگ

او هر روز قبل از طلوع آفتاب بیدار می‌شود. در ساعت ۶:۴۵، یک ساعت تنیس بازی می‌کند و سپس موهایش را آرایش می‌کند. در ساعت ۹:۰۰ هم در محل کارش است.

۲۰. کریگ نیومارک (Craig Newmark)، بنیانگذار وبسایت کریگزلیست

کریگ نیومارک

این کارآفرین اینترنتی، وبسایتی برای طبقه بندی تبلیغات در سال ۱۹۹۵ تاسیس کرد و توانست سرویسش را به بیش از ۵۰ کشور توسعه دهد. طبق گزارش مجله Fast Company، نیومارک روزش را با تمرکز بر روی خدمات مشتری شروع می‌کند و به شکایات مردم پاسخ می‌دهد.

.

منبع: aragil

نوشته افراد موفق چگونه روز خود را شروع می‌کنند؟ اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

۱۰ روش ساده و کوچک برای خوش شانس شدن

تقریبا هیچ کس شانس را قبول ندارد، اما اگر نیک بنگریم متوجه می شویم که مردم، بدست آوردن موقعیت خوب و از دست ندادن موقعیت های خوب را به عنوام شانس تلقی می کنند.

در این مقاله به شما کمک می کنیم، تا بتوانید فرصت های بی نظیری در زندگی شخصی و کاری تان بدست آورید و فرصت های خوب و پیش رو را از دست ندهید. با گویا آی تی همراه باشید.

Getting lucky

۱اطلاع و استقبال از فرصت های طلایی

نکته این جاست که هر چقدر کار کنید، به همان میزان دارایی شما نیز بیشتر و بیشتر خواهد بود. گاهی با دست روی دست گذاشتن نمی توانید، به آن چه در ذهن دارید دست پیدا کنید. دنیا قانون عمل و عکس العمل است یعنی تا کاری نکنید، چیزی عایدتان نخواهد شد.

۲تجسم فعال را دست کم نگیرید

افکار شما موقعیت های پیش رویتان را باز سازی می کنند بنابراین به این فکر کنید که دوست دارید واقعا در چه جایگاهی باشید؟ به این روش فکر کنید که بازیگران برتر از ابتدا تصور می کنند که تماشاچیان برای آنان کف می زنند، حتی بهترین ورزش کاران هم همیشه به این فکر می کنند که مدال را بر گردن انداخته اند. اما شما در مورد موقعیت زندگی و کسب و کار خود چگونه فکر می کنید. خوشبختانه تفکر و تجسم خلاق رایگان است و برای هر حیطه ای بکار گرفته می شود.

۳-مثبت اندیش باشید

مثبت اندیشی ساده انگاری نیست بلکه فرصتی است که به شما کمک می کند محیط ذهنتان را پالایش دهید و آن را برای تجسم خلاق موثر آماده کنید. هرگز تفکر منفی را وارد پروسه تصور خود نکنید و نهایت تلاش تان را برای مثبت فرض کردن اوضاع بکار گیرید.

۴دلتان چه می گوید؟

برنامه نویسی درونی ما طوری است که می تواند در شرایط سخت، با الهاماتی که هنوز نمی دانم از کجا می آیند، زندگی مان را تضمین کنند. هر جا احساس می کنید که دارید راه را اشتباه می روید، کمی صبر کنید و آرامش پیدا کنید و از دلتان هم کمک بگیرید. باور کنید مشاور دل همیشه حرفش درست است. البته در این باره هرگز دست از تحقیق و مشورت با آگاهان فراموش نکنید.

 ۵- به دیگران هم کمک کنید!

من به شکل عجیبی معتقدم که کمک کردن به دیگران می تواند انرژی های مثتبی را روانه زندگی شما کند! حالا هر طوری که فکر می کنید به دیگران کمک کنید و از این طریق شانس و توفیقات را به سمت زندگی خود روانه کنید.  فراموش نکنید که اگر یک شمع در حوالی کسی روشن کردید، قطعا نور آن راه شما را هم روشن خواهد کرد.

Getting lucky

۶تلاش کنید

گاهی برنامه های مان شکست می خورد! این به معنی بد بودن ایده نیست گاهی لازم است طرح های مان را به چالش بکشیم، تا بتوانیم مسیر درست اجرایی ان ها را پیدا کنیم.

به خاطر داشته باشید بعضی‌اوقات چیزی که شما می‌خواهید، شانس خیلی زیاد است.

۷استرس را مدیریت کنید

برای اینکه بتوانید درست فکر کنید و بتوانید پیشرفت داشته باشید نیاز به آرامش و سکون دارید هرگز به این فکر نکنید که اگر نشود چه می شود! این افکار مولد استرس هستند. شرایطی که استرس می گیرید را بررسی کنید و با آن ها مبارزه کنید. سعی کنید برای گرفتن تصمیمات درست مثل افراد موفق عمل کنید! مثلا هنگام راه رفتن به دنبال روش های خیلی اثر گذار برای پیشرفت نباشید! سکون همیشه بهترین حالتی است که مغز و ذهن کارایی بیشتری خواهند داشت! امتحان کنید.

۸حال را دریابید

خیلی از ما آدم ها یا در گذشته زنذگی می کنیم یا در آینده و این است دلیل اینکه بسیاری از اوقات، فرصت هایی که پیش رویمان قرار می گیرد را درک نمی کنیم و به آن ها پا می زنیم و در آینده حسرت آن را می خوریم! شاید افکار کنونی تان که امروز شما را در گیر کرده و موجب شده در گیر گذشته باشید، این بوده که در همان گذشته هم در زمان حال زندگی نکرده اید.

۹افزایش آگاهی را سرلوحه کار خود قرار دهید.

برای اینکه شرایط کنونی و پیش روی تان را بدانید و خودتان را برای مقابله با آن تجهیز کنید نیاز به کمی کنجکاوری به منظور افزایش آگاهی دارید! هدفمان این نیست بگوییم که در کار دیگران یا امورات بی مربوط دخالت نمایید. ما معتقدیم که شما باید برای افزایش هشیاری و البته خلاقیت، کمی آگاهی تان را بالا ببرید.

۱۰پشتکار داشته باشید

در این مرحله به این نتیجه می رسیم که شانس در واقع همان نتیجه تلاش است هر چقدر شما تلاش بیشتری داشته باشید، سود بیشتر و شانس بیشتری نصیب تان خواهد شد. برای کاری که فکر می کنید زندگی تان به آن گره خواهد خورد تلاش تان را از دست ندهید و البته توصیه اکید داریم که برنامه ریزی کنید و از قدرت برنامه ریزی بهره ببرید. کتابی با عنوان قدرت برنامه ریزی وجود دارد که می تواند به شما در این وادی کمک کند.

نظرتان در مورد ۱۰نکته یاد شده چیست؟ آیا شما نکته ای به ذهنتان می آید که بتواند خوش شانسی را برایتان به بار آورد؟ نظر خود را در این رابطه با گویا آی تی در میان بگذارید. این مطلب را برای بهبود زندگی اطرافیان و برای عمل کردن به نکته ۵ این مقاله، روی شبکه های اجتماعی نشر دهید!

۱۰ روش ساده و کوچک برای خوش شانس شدن

تقریبا هیچ کس شانس را قبول ندارد، اما اگر نیک بنگریم متوجه می شویم که مردم، بدست آوردن موقعیت خوب و از دست ندادن موقعیت های خوب را به عنوام شانس تلقی می کنند.

در این مقاله به شما کمک می کنیم، تا بتوانید فرصت های بی نظیری در زندگی شخصی و کاری تان بدست آورید و فرصت های خوب و پیش رو را از دست ندهید. با گویا آی تی همراه باشید.

Getting lucky

۱اطلاع و استقبال از فرصت های طلایی

نکته این جاست که هر چقدر کار کنید، به همان میزان دارایی شما نیز بیشتر و بیشتر خواهد بود. گاهی با دست روی دست گذاشتن نمی توانید، به آن چه در ذهن دارید دست پیدا کنید. دنیا قانون عمل و عکس العمل است یعنی تا کاری نکنید، چیزی عایدتان نخواهد شد.

۲تجسم فعال را دست کم نگیرید

افکار شما موقعیت های پیش رویتان را باز سازی می کنند بنابراین به این فکر کنید که دوست دارید واقعا در چه جایگاهی باشید؟ به این روش فکر کنید که بازیگران برتر از ابتدا تصور می کنند که تماشاچیان برای آنان کف می زنند، حتی بهترین ورزش کاران هم همیشه به این فکر می کنند که مدال را بر گردن انداخته اند. اما شما در مورد موقعیت زندگی و کسب و کار خود چگونه فکر می کنید. خوشبختانه تفکر و تجسم خلاق رایگان است و برای هر حیطه ای بکار گرفته می شود.

۳-مثبت اندیش باشید

مثبت اندیشی ساده انگاری نیست بلکه فرصتی است که به شما کمک می کند محیط ذهنتان را پالایش دهید و آن را برای تجسم خلاق موثر آماده کنید. هرگز تفکر منفی را وارد پروسه تصور خود نکنید و نهایت تلاش تان را برای مثبت فرض کردن اوضاع بکار گیرید.

۴دلتان چه می گوید؟

برنامه نویسی درونی ما طوری است که می تواند در شرایط سخت، با الهاماتی که هنوز نمی دانم از کجا می آیند، زندگی مان را تضمین کنند. هر جا احساس می کنید که دارید راه را اشتباه می روید، کمی صبر کنید و آرامش پیدا کنید و از دلتان هم کمک بگیرید. باور کنید مشاور دل همیشه حرفش درست است. البته در این باره هرگز دست از تحقیق و مشورت با آگاهان فراموش نکنید.

 ۵- به دیگران هم کمک کنید!

من به شکل عجیبی معتقدم که کمک کردن به دیگران می تواند انرژی های مثتبی را روانه زندگی شما کند! حالا هر طوری که فکر می کنید به دیگران کمک کنید و از این طریق شانس و توفیقات را به سمت زندگی خود روانه کنید.  فراموش نکنید که اگر یک شمع در حوالی کسی روشن کردید، قطعا نور آن راه شما را هم روشن خواهد کرد.

Getting lucky

۶تلاش کنید

گاهی برنامه های مان شکست می خورد! این به معنی بد بودن ایده نیست گاهی لازم است طرح های مان را به چالش بکشیم، تا بتوانیم مسیر درست اجرایی ان ها را پیدا کنیم.

به خاطر داشته باشید بعضی‌اوقات چیزی که شما می‌خواهید، شانس خیلی زیاد است.

۷استرس را مدیریت کنید

برای اینکه بتوانید درست فکر کنید و بتوانید پیشرفت داشته باشید نیاز به آرامش و سکون دارید هرگز به این فکر نکنید که اگر نشود چه می شود! این افکار مولد استرس هستند. شرایطی که استرس می گیرید را بررسی کنید و با آن ها مبارزه کنید. سعی کنید برای گرفتن تصمیمات درست مثل افراد موفق عمل کنید! مثلا هنگام راه رفتن به دنبال روش های خیلی اثر گذار برای پیشرفت نباشید! سکون همیشه بهترین حالتی است که مغز و ذهن کارایی بیشتری خواهند داشت! امتحان کنید.

۸حال را دریابید

خیلی از ما آدم ها یا در گذشته زنذگی می کنیم یا در آینده و این است دلیل اینکه بسیاری از اوقات، فرصت هایی که پیش رویمان قرار می گیرد را درک نمی کنیم و به آن ها پا می زنیم و در آینده حسرت آن را می خوریم! شاید افکار کنونی تان که امروز شما را در گیر کرده و موجب شده در گیر گذشته باشید، این بوده که در همان گذشته هم در زمان حال زندگی نکرده اید.

۹افزایش آگاهی را سرلوحه کار خود قرار دهید.

برای اینکه شرایط کنونی و پیش روی تان را بدانید و خودتان را برای مقابله با آن تجهیز کنید نیاز به کمی کنجکاوری به منظور افزایش آگاهی دارید! هدفمان این نیست بگوییم که در کار دیگران یا امورات بی مربوط دخالت نمایید. ما معتقدیم که شما باید برای افزایش هشیاری و البته خلاقیت، کمی آگاهی تان را بالا ببرید.

۱۰پشتکار داشته باشید

در این مرحله به این نتیجه می رسیم که شانس در واقع همان نتیجه تلاش است هر چقدر شما تلاش بیشتری داشته باشید، سود بیشتر و شانس بیشتری نصیب تان خواهد شد. برای کاری که فکر می کنید زندگی تان به آن گره خواهد خورد تلاش تان را از دست ندهید و البته توصیه اکید داریم که برنامه ریزی کنید و از قدرت برنامه ریزی بهره ببرید. کتابی با عنوان قدرت برنامه ریزی وجود دارد که می تواند به شما در این وادی کمک کند.

نظرتان در مورد ۱۰نکته یاد شده چیست؟ آیا شما نکته ای به ذهنتان می آید که بتواند خوش شانسی را برایتان به بار آورد؟ نظر خود را در این رابطه با گویا آی تی در میان بگذارید. این مطلب را برای بهبود زندگی اطرافیان و برای عمل کردن به نکته ۵ این مقاله، روی شبکه های اجتماعی نشر دهید!

۶ توصیه پیرِ میلیاردرِ دنیا، دیوید راکفلر برای زندگی شخصی و تجاری

 از کودکی به این موضوع علاقه داشته ام که پای صحبت و درس بزرگتر ها بنشینم چرا که معتقدم که آن هت تجربیاتی دارند که حاصل یک عمر زندگی شان است! این گونه می توانم جلوی اشتباهاتم را بگیرم و حتی تاریخ آنان را به درستی زندگی کنم. اما اگر شما نیز مثل من با این کار موافق هستید و دوست دارید ثروت زیادی بیندوزید می توانید از طریق این مقاله گویا آی تی پای صحبت پیرترین میلیاردر دنیا بنشینید. او چندین توصیه دارد که می تواند نمودی از موفقیت برای تمام ابعاد زندگی تان باشد. البته گویا آی تی برای درک بهتر کاربران دستورالعمل های دیوید راکفلر را کمی بسیط تر بیان کرده است که می توانید از آن ها بیشترین استفاده را ببرید. دیوید راکفلر می گوید:

دیوید راکفلر

۱.همیشه به سود آوری فکر کنید

سود در تمام ابعاد زندگی مهم است. این سود است که به زندگی شخصی و تجاری تان قوت می بخشد تا بدین صورت بتوانید شعله انرژی درونی تان را برای کار به کار گیرید. البته به سود رسیدن، هزینه های خاص خود را دارد. اگر فکر می کنید هنوز مرد میدان نیستید تا بتوانید یک موضوع را به چالش بکشید این عرصه را رها کنید چرا که دنیای تجارت دنیای پر چالشی است.

۲.مسافرت های کاری را غنیمت بدانید

گاهی لازم می شود که از محیط کاری تان دور شوید و به مسافرت های دور و دراز بروید. او معتقد است که تا کنون بیش از ۱۰۳ کشور را دیده و برای کارهای معمولی هزینه های زیادی پرداخت کرده است. این میلیاردر کهن سال معتقد است که دور بودن از محل کار به افزایش سود کمک می کند. البته این به این خاطر بوده که دیدارها و قرار های سفرهایش همه تجاری بوده اند.

۳.اعتماد سازی و وفاداری یعنی موفقیت

باید کار مثل یک رفیق و دوست نزدیک باشد. باید به کار اعتماد داشته باشید و در پروسه اجرای آن وفاداری و درک متقابل بین افراد طرح ریزی شده باشد. او معتقد است بزرگ ترین سازمان های سود بخش بر این اساس راه اندازی شده اند و به موفقیت رسیده اند.

۴.نظرات بی مبنای دیگران را رد کنید

برخی از افراد انرژی منفی می دهند و دوست دارند طوری القا کنند که شما هرگز با تلاش به این مقام نرسیده اید. این افراد معتقدند که شما از اسم و رسم تان است که به این مرحله رسیده اید. باید بگوییم که باید به این تیپ افراد کاملا بی توجه باشید.

۵. با سرگرمی به داد کودک درون برسید

سرگرمی های شخصی به شما کمک می کند تا بتوانید روحیه خود را شاداب نگه دارید و کودک درونتان را فعال نگه دارید. این کار کمک می کند ذهن خلاق تری داشته باشید و شما نیز خوب می دانید که ذهن خلاق از لازمه های کار آفرینی و رسیدگی به دنیای تجارت است.

سرگرمی های شخصی و خاص خودتان دقیقا همین کار را برایتان انجام می دهند بنابراین بیشتر به خودتان و روحیه تان اهمیت دهید.

۶٫ تاسف گذشته ها و رخداد ها را نخورید!

این دستور هم کاملا واضح است که نباید تاسف آن چه که گذشته را بخورید چرا که بدین صورت روحیه خود را خراب و انرژی های تان را در جهت منفی هدایت می کنید و آن ها را تلف می کنید!

شاید این دروس ساده باشند اما به عنوان مهم ترین عامل هایی که در یک لحظه به ذهن یک فرد ثروتمند آمده باید از ارزش ویژه ای برخوردار باشد. اگر بسیاری از ما افراد همین چند عامل ساده و آشکار را در زندگی مان پیاده سازی می کردیم مطمئنا می توانستیم هر سال چندین بار رشد و موفقیت مان را نسبت به سطوح قبلی مان، جشن بگیریم!

نظر خود را در این باره با گویا آی تی در میان بگذارید و این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

آشنایی با روش میانبر برای رسیدن سریع به اهداف

 شاید برای برنامه های زندگی یا کاری خود، اهدافی تعیین کرده باشید که البته اگر این گونه است به شما تبریک می گوییم، اما اگر خیلی بلند پرواز یا عجول هستید که سریع تر از موعد احتمالی و مشخص شده به موفقیت برسید می توانید راهکار امروز گویا آی تی را دنبال کنید.

فرض می کنیم شما هنوز برای خود هدفی تعیین نکرده اید. ابتدای راه از شما می خواهیم که هدف های خود را تعیین کنید. فراموش نکنید که هدف ها را با ارزش های تان اشتباه نکنید. هدف باید ملموس و قابل اندازه گیری باشد.

هدف گذاری

۱. خواسته ها و آمال شما چه چیزی هستند؟

هر چند مبنای زندگی بر رئال گرایی است اما ابتدای هدف گذاری باید کمی ایده آل گرا باشیم. فکر کنید که به شما این امکان را داده اند که به تمام آرزوهای خود برسید، تصور کنید که هیچ محدودیتی ندارید، در چنین شرایطی دوست داشتید به چه چیزهایی در رابطه با زمینه مورد نظرتان برسید.

 عموما افراد برای یکی از موارد زیر شروع به تعیین هدف می کنند شما در کدام دسته قرار دارید؟

۱. درآمد زایی: برای امسال و سال های آتی چه میزان در آمد زایی را مد نظر دارید؟

۲. خانواده: تمایل دارید چه تغییراتی در سبک زندگی و نحوه زندگی شخصی و خانوادگی تان اعمال کنید؟
۳. سلامتی: اهداف سلامتی آینده و کنونی شما چه چیزهایی هستند؟
رسیدن به هدف

تعیین هدف ۳۰ ثانیه ای

در این مرحله از شما می خواهیم که طی ۳۰ ثانیه سه تا از بزرگترین هدف هایتان را بنویسید. البته اینکه قصد داریم این کار را در ۳۰ ثانیه انجام دهید به این خاطر است که در چنین زمانی عموما هدف های بسیار مهم به ذهن می رسند. بنابراین احتمال اینکه این هدف ها همان اولویت ها باشند بسیار زیاد است.

۲.نوشتن اهداف را سر لوحه کار خود قرار دهید

نوشتن اهداف از جمله کارهایی است که بسیاری از افراد آن را بی اهمیت می انگارند. اهداف خود را به صورت کامل و با جزییات بنویسید. سعی کنید چیزی از قلم نیندازید و در رابطه با اهداف خود با خود تعارف نکنید. خجالت نکشید و کارتان را به خوبی انجام دهید.

۳.  بازه زمانی ایجاد کنید

مهلت سازی همیشه به عنوان یک سیستم مقتدر برای انجام کار ها به شمار می آید. ممکن است اهداف شما چند ساله یا ۳۰ ساله باشد! کافیست برای چنین اهدافی ریز هدف نیز مشخص کنید که بتوانید آن ها را در مدت زمان کمتری بدست آورید.

۴چه موانعی اهدافتان را تهدید می کند؟

برخی محدودیت ها هستند که کسب و کارها و اهداف را تهدید می کنند. برای شما چه محدودیتی وجود دارد که در مسیر رسیدن به هدف هایتان، مشکل ایجاد کنند؟ آیا از دانسته ها و مهارت های خود مطمئن هستید؟ همیشه شمار زیادی از محدودیت ها و موانع در درون خود فرد هستند و این موجب می شود که فرد نتواند به هدف خود برسد.

۵مهارت های ضروری برای دستیابی به هدف شما چیست؟

در هر وادی از هدف گذاری و موفقیت باشید همیشه سعی کنید در زمره ده درصد برتر باشید. دقت داشته باشید که کدامین ضعف های شما هستند که موجب می شوند از دیگران عقب بمانید؟ یا اینکه تقویت چه زمینه هایی می تواند شما را از دیگران متمایز کند؟ برای تقویت مهارت های شخصی و کاری تان برنامه ریزی روزانه داشته باشید.

رسیدن به هدف

۶افراد موثر در دستیابی به هدفتان را مشخص کنید

همیشه یک سری از افراد هستند که با کمک آن ها می توانید سریع تر به اهداف خود برسید. تعیین کنید که چه کسانی می توانند شما را در رسیدن به هدف هایتان یاری برسانند؟ حتی مشتریان شما می توانند در زمره کسانی باشند که شما را به اهدافتان می رسانند.

 هر چه شبکه افراد یاری رسان برای شما بزرگتر باشد می توانید درست تر کار خود را انجام دهید و سریع تر به نتیجه برسید اما همیشه یک فرد کلیدی در زندگی خود باید داشته باشید که بتواند اصولی ترین و حساس ترین کارها را در کنار شما انجام دهد.

۷یک فهرست طلایی از کارها را تعیین کنید

برای رسیدن به هر هدف باید اقدامات یا اقدامک هایی انجام داد. برای انجام اقدامات در شرایط درست تر، لیست کارهایی که باید انجام دهید را بنویسید. حتی لیست موانع را هم بنویسید و روش ها و راه حل های آن را با هم بررسی کنید. نکته مهم تر این است که تلاش داشته باشید، کارها را با همکارانی که از پس این فعالیت ها بر می آیند در میان بگذارید.

 گاهی نوشتن به شما کمک می کند که بتوانید باور کنید که مسیری که در پیش دارید آنقدر ها هم سخت نیست و کاملا دسترس پذیر است.

۸برنامه ریزی داشته باشید

وقتی فهرست خود را مشخص کردید سعی کنید یک اولویت بندی اساسی داشته باشید که بتوانید به طور مرتب و منظم به آن رسیدگی کنید و آن ها را در تایم های مشخص اجرا کنید.

رسیدن به هدف

۹برنامه روزانه، هفتگی و ماهانه داشته باشید

برنامه داشتن به امور کاری و اوقات شما نظم می دهد. بدین صورت می توانید، برای هر روز و ماه و سال و هفته خود برنامه داشته باشید. ابتدای هر هفته، ابتدای هر روز و ابتدای هر ماه باید برنامه ای خاص داشته باشید. در پایان هر هفته و ماه باید برای ماه و هفته بعد برنامه ریزی کنید و این پروسه را جدی بگیرید.

فهرست خود را از ابتدای شروع کار تا دست‌یابی به هدف، در قالب مجموعه ای از گام‌ها سازماندهی کنید.

تلاش داشته باشید که برنامه ریزی تان دقیق و جز به جز باشد تا بتوانید بهتر آن ها را عملی کنید. برنامه ریزی در سرمایه گذاری زمانی بسیار نقش مهمی دارد.

۱۰اولویت کاری روزانه داشته باشید.

هر چند شما لیستی از کارها را هر روز در اختیار دارید اما نباید فراموش کنید که ابتدا اولویت را به مهم ترین کارها باید بدهید. همیشه از خودتان بپرسید در صورتی که فقط فرصت انجام یک کار از لیست موجود را داشته باشم باید کدام را انجام دهم؟ این می شود همان اولویت اول کاری شما. پس سعی کنید مهم ترین ها را ابتدا انجام دهید تا تنش های روانی کاسته شده و به دقت به بقیه کار ها در زمان درست برسید. اگر شمار کارهای مهم روزانه تان را تا ۷ مورد بنویسید، و بتوانید آن ها را اجرا کنید گام بسیار موثری برداشته اید.

رسیدن به هدف

۱۱. پشتکار داشته باشید

سعی کنید کارهایی را که شروع می کنید به طور تمام و کمال آن ها را دنبال کنید. بدین صورت می توانید روزانه این ارزش را در خود درونی کنید و به یک نظم منطقی درونی برسید که تا کار تمام نشده دست از آن برندارید.

۱۲.  تجسم خلاق داشته باشید

تجسم اهداف به صورت تجسم خلاق نقش اساسی در کارهایتان دارد. شما می توانید این موضوع را برای مطالعه این هفته خود تعیین کنید و در تجسم خلاق، خبره شوید و برای اهدافتان دائما در حال تجسم باشید. در تجسم خلاق باید خود را در حالتی تصور کنید که به کلیه این اهداف رسیده اید و در حال لذت بردن از آن هستید. این کار به مرور به پیشرفت در کارها به شما کمک می کند تا جایی که بالاخره یک روز، آنچه را که تجسم کرده اید را خواهید دید. دقت کنید که این روش یکی از مهم ترین روش هایی است که در تسریع موفقیت در هر امری، چه فیزیکی چه ذهنی، نقش اساسی دارد. بدین ترتیب می توانید تلاش هایتان را به کمک نیروی ذهنی تان عینیت ببخشید

اگر تمام چیزهایی را که گفتیم، ذره به ذره اجرا کنید، می توانید درک کنید که روال کار چنان هم که باید سخت نیست و می توانید با نظم دهی و سهل سازی کارها، آن ها را با شوق و ذوق فراوان انجام دهید.

نظر شما در باره این مقاله چیست؟ در رسیدن به اهداف چه چیزی را از همه مهم تر و ضروری تر می دانید؟ تجربیات شخصی تان در این باره چه بوده است؟ نظر خود را در بخش نظرات بنویسید و این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

چگونه زندگی کاری و شخصی مان را ساده تر کنیم؟

همیشه علل مختلفی وجود دارد که مانع انجام درست کارها در کمال آرامش می شود. گاهی ذاتا در برخی امور مثل برنامه ریزی موفق نیستیم و این محیط اطراف ما را با پارازیت هایی همراه می کند که تاثیر آن را رو کل زندگی خود می بینیم. اما گاهی کم کاری و نبود برنامه ریزی نیست که به ما ضربه وارد می کند. در بسیاری از اوقات، این دیگران هستند که تنش را بر سختی های زندگی کاری و شخصی ما می افزایند. مثلا یک رئیس بهانه گیر مطمئنا نمی تواند کارایی همکارانش را تضمین کند. از این رو این مقاله را در گویا آی تی تهیه کردیم تا به شما کمک کنیم، تا بتوانید تعادل بهتری در زندگی خود ایجاد کنید. با ما همراه باشید.

مهارت ۱: ایجاد تعادل در کار و زندگی

اگر به قول خودمان انقدر سرتان شلوغ است که حتی وقت این را ندارید که به آینه نگاه کنید، قطعا روحیه تان داغون می شود اما، راه حل مشکل مسلما نه اضافه کاری است و نه افزایش ساعات کاری و نه انجام کارها در خانه! گاهی باید تصمیمات غیر منطقی گرفت و کمی زندگی برای خودتان را تمرین کنید تا بتوانید به تعادل در کارها برگردید.

ساده کردن کارها

 زمانی که شما بتوانید به موازات زندگی کاری، واقعا زندگی کنید و به زندگی شخصی تان بپردازید می توانید صبر و دقت و خلاقیت و انرژی تان را افزایش دهید. شاید به همین دلیل است که کار آفرینان موفق که به زندگی شخصی و کاری شان می رسند، توانمندی های بیشتری دارند.

 به سلامت روحی و جسمی تان نگاه کنید. اگر از نظر عرف مشکل دار هستید این یعنی باید کمی هم به خودتان برگردید و کار را رها کنید، و به سلامت خود برسید. گاهی رژیم مناسب در کنار خواب و ورزش می تواند مشکل شما را به خوبی حل کند و کار را لذت بخش کند

 اگر فکر می کنید روزانه بیش از ۸ ساعت کار می کنید، حتما توجه کنید که باید به زمان متعادل خود برگردید. واقعا چرا انقدر کار می کنید؟ چرا از مردم و تفریحات گریزان هستید؟ چقدر در این باره فکر کرده اید؟ پاسخ درست به این سوالات و جهت گیری درست می تواند تعادل کافی به کار و زندگی شما برگرداند.

مهارت۲: مثل کار آفرینان کار کنید

هر چقدر هم که شرایط کاری و امورات اداری، ناراحت کننده و سخت باشد، شما می توانید در ذهن خودتان مدیر خودتان باشید و خودتان را مثل یک کار آفرین بپندارید. این می تواند روحیه شما را تغییر دهد.

 سعی کنید تا آن جا که می توانید گله های مضر از دیگران و حتی از خودتان نداشته باشید. ببینید چه چیزی شما را سر این کار نگهداشته است. واقعا چرا حاضرید این کار را ادامه دهید؟ چرا شغلتان را دوست دارید؟ گاهی فکر کردن به نقاط مثبت ماجرا می تواند تحمل مشکلات را آسان تر کند و شما را ریسک پذیر تر کند. البته ایجاد روابط درست و دوستانه در محل کار نیز به کاهش انرژی های سخت و منفی کمک می کند. راحت باشید و راحت بگذرانید. سعی کنید یک پس انداز داشته باشید تا استرس درآمد نداشته باشید.

به این فکر کنید که کارتان چقدر سود بلند مدت خواهد داشت؟ اگر به دنبال سود بلند مدت هستید می توانید مثل یک کار آفرین موفق عمل کنید و مشتریان خود را مثل چشم خود، ارزش گذاری کنید.

مهارت ۳: مهمترین فعالیت‌ها را انتخاب کنید

اگر شغل شما تک وظیفه ای نیست می توان هم به شما تبریک گفت هم تسلیت! فعالیت های تک وظیفه ای موجب می شوند که کسالت کاری زیاد شود و این می تواند به تخریب روحیه کاری و زندگی شخصی منجر شود اما اگر تک کاری هستید نظم در کارها تقریبا همیشگی است. اگر از این دسته نیستید سعی کنید نظم کاری خود را حفظ کنید و اولویت ها را مشخص کنید. ببینید کجا سودتان بیشتر است؟ همانجا اولین اولویت خود را الحاق کنید.

همیشه فهرستی از وظایف خودتان داشته باشید و سعی کنید برنامه ریزی دقیقی داشته باشید. کسانی که به کارشان علاقه دارند همیشه یک سر رسید اختصاصی برای برنامه ریزی صبح گاهی دارند شما چطور؟

ساده کردن کارها

 کارهای متفاوت خود را بنویسید و برای هر کدام مدت زمان انجام کار را تخمین بزنید. ببنید این کار از چه اولویتی برخوردار است و چقدر می تواند برای تان سود آفرین باشند. فعالیت های مهم تان را تعیین کنید و در انجام لذت بخش آن ها دقت داشته باشید.

  گاهی لازم است که برخی کارها را به تعویق بیندازید. بنابراین سعی کنید کمی انعطاف داشته باشید و با تعویق انداختن یک کار، اعصاب کاری خود را خرد نکنید. اگر بتوانید به طور کارا وظایف را در نظر بگیرید و انجام دهید مطمئن باشید که ساعاتی لذت بخش طی خواهید کرد که سود خوبی عایدتان خواهد کرد.

مهارت۴: زمان بسازید

چیز هایی که در اطراف ما هستند و قرار است کارمان را آسانتر کنند، در واقع از جهتی به عنوان دزد زمان و وقت با ارزش ما به شمار می آیند. تصور کنید که می خواهید ایمیلی ارسال کنید یا ایمیل خود را چک کنید. این جعبه جادویی مطمئنا می تواند ساعتی وقت شما را بگیرد چرا که گاهی باید پاسخ به ایمیل ها را در اولویت قرار دهید و گاهی هم یک ایمیل از دوستی دریافت می کنید که برای پاسخ دادن به آن باید ابتدا کلی در رویای خاطرات سپری کنید و بعد هم زمان زیادی صرف نوشتن پاسخ برای وی کنید! حالا اگر سرعت تایپ تان هم افتضاح است که دیگر باید خیلی اوضاع به هم بریزد.

چاره این است که فعالیت ها و ابزارهای زمان خور خود را شناسایی کنید و وقتی به آن ها اختصاص دهید و از این زمان فراتر نروید.

 بهترین کار این است که ۱ ساعت اول کاری روزانه تان را هرگز به ایمیل ها اختصاص ندهید. پاسخ دادن به ایمیل ها را به عنوان بخش تفریحی کار خود قلمداد کنید و زمانی که در حال نوشیدن چای هستید آن را بررسی کنید.

هرگز برای کاهش زمان سوخته، چند کار را با هم انجام ندهید. تجربه ثابت کرده که در چنین شرایطی به دلیل عدم تمرکز اشتباهات زیاد تر است و از طرفی زمان سوخته بیشتری خواهید داشت.

زمان خود را به تایم های متوسط و کاربردی تقسیم کنید و به هر کدام از کارها زمان خاص خود را نسبت دهید. افراط و تفریط در این مورد می تواند زندگی کاری تان را خراب کند.

ساده کردن کارها

مهارت ۵:  منتظر غیر منتظره ها باشید

همیشه خود را برای رویارویی با اتفاقات آماده کنید. برای مثال ممکن است روزی دستگاه پرینرتان خراب شود و یا اینکه اینترنت منطقه تان قطع شود برای چنین اوقاتی می توانید کارها را جایگزین کنید و با روحیه ای آرام به کارهای تان برسید.

به نظر شما حوادث غیر منتظره کاری چه چیزهایی هستند؟ نظر خود را با ما در میان بگذارید و از تجربیات کاری وزندگی تان و ایجاد تعادل بین این دو با ما صحبت کنید. همچنین برای افزایش بهره وری دوستان خود در کار و زندگی این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

چگونه زندگی کاری و شخصی مان را ساده تر کنیم؟

همیشه علل مختلفی وجود دارد که مانع انجام درست کارها در کمال آرامش می شود. گاهی ذاتا در برخی امور مثل برنامه ریزی موفق نیستیم و این محیط اطراف ما را با پارازیت هایی همراه می کند که تاثیر آن را رو کل زندگی خود می بینیم. اما گاهی کم کاری و نبود برنامه ریزی نیست که به ما ضربه وارد می کند. در بسیاری از اوقات، این دیگران هستند که تنش را بر سختی های زندگی کاری و شخصی ما می افزایند. مثلا یک رئیس بهانه گیر مطمئنا نمی تواند کارایی همکارانش را تضمین کند. از این رو این مقاله را در گویا آی تی تهیه کردیم تا به شما کمک کنیم، تا بتوانید تعادل بهتری در زندگی خود ایجاد کنید. با ما همراه باشید.

مهارت ۱: ایجاد تعادل در کار و زندگی

اگر به قول خودمان انقدر سرتان شلوغ است که حتی وقت این را ندارید که به آینه نگاه کنید، قطعا روحیه تان داغون می شود اما، راه حل مشکل مسلما نه اضافه کاری است و نه افزایش ساعات کاری و نه انجام کارها در خانه! گاهی باید تصمیمات غیر منطقی گرفت و کمی زندگی برای خودتان را تمرین کنید تا بتوانید به تعادل در کارها برگردید.

ساده کردن کارها

 زمانی که شما بتوانید به موازات زندگی کاری، واقعا زندگی کنید و به زندگی شخصی تان بپردازید می توانید صبر و دقت و خلاقیت و انرژی تان را افزایش دهید. شاید به همین دلیل است که کار آفرینان موفق که به زندگی شخصی و کاری شان می رسند، توانمندی های بیشتری دارند.

 به سلامت روحی و جسمی تان نگاه کنید. اگر از نظر عرف مشکل دار هستید این یعنی باید کمی هم به خودتان برگردید و کار را رها کنید، و به سلامت خود برسید. گاهی رژیم مناسب در کنار خواب و ورزش می تواند مشکل شما را به خوبی حل کند و کار را لذت بخش کند

 اگر فکر می کنید روزانه بیش از ۸ ساعت کار می کنید، حتما توجه کنید که باید به زمان متعادل خود برگردید. واقعا چرا انقدر کار می کنید؟ چرا از مردم و تفریحات گریزان هستید؟ چقدر در این باره فکر کرده اید؟ پاسخ درست به این سوالات و جهت گیری درست می تواند تعادل کافی به کار و زندگی شما برگرداند.

مهارت۲: مثل کار آفرینان کار کنید

هر چقدر هم که شرایط کاری و امورات اداری، ناراحت کننده و سخت باشد، شما می توانید در ذهن خودتان مدیر خودتان باشید و خودتان را مثل یک کار آفرین بپندارید. این می تواند روحیه شما را تغییر دهد.

 سعی کنید تا آن جا که می توانید گله های مضر از دیگران و حتی از خودتان نداشته باشید. ببینید چه چیزی شما را سر این کار نگهداشته است. واقعا چرا حاضرید این کار را ادامه دهید؟ چرا شغلتان را دوست دارید؟ گاهی فکر کردن به نقاط مثبت ماجرا می تواند تحمل مشکلات را آسان تر کند و شما را ریسک پذیر تر کند. البته ایجاد روابط درست و دوستانه در محل کار نیز به کاهش انرژی های سخت و منفی کمک می کند. راحت باشید و راحت بگذرانید. سعی کنید یک پس انداز داشته باشید تا استرس درآمد نداشته باشید.

به این فکر کنید که کارتان چقدر سود بلند مدت خواهد داشت؟ اگر به دنبال سود بلند مدت هستید می توانید مثل یک کار آفرین موفق عمل کنید و مشتریان خود را مثل چشم خود، ارزش گذاری کنید.

مهارت ۳: مهمترین فعالیت‌ها را انتخاب کنید

اگر شغل شما تک وظیفه ای نیست می توان هم به شما تبریک گفت هم تسلیت! فعالیت های تک وظیفه ای موجب می شوند که کسالت کاری زیاد شود و این می تواند به تخریب روحیه کاری و زندگی شخصی منجر شود اما اگر تک کاری هستید نظم در کارها تقریبا همیشگی است. اگر از این دسته نیستید سعی کنید نظم کاری خود را حفظ کنید و اولویت ها را مشخص کنید. ببینید کجا سودتان بیشتر است؟ همانجا اولین اولویت خود را الحاق کنید.

همیشه فهرستی از وظایف خودتان داشته باشید و سعی کنید برنامه ریزی دقیقی داشته باشید. کسانی که به کارشان علاقه دارند همیشه یک سر رسید اختصاصی برای برنامه ریزی صبح گاهی دارند شما چطور؟

ساده کردن کارها

 کارهای متفاوت خود را بنویسید و برای هر کدام مدت زمان انجام کار را تخمین بزنید. ببنید این کار از چه اولویتی برخوردار است و چقدر می تواند برای تان سود آفرین باشند. فعالیت های مهم تان را تعیین کنید و در انجام لذت بخش آن ها دقت داشته باشید.

  گاهی لازم است که برخی کارها را به تعویق بیندازید. بنابراین سعی کنید کمی انعطاف داشته باشید و با تعویق انداختن یک کار، اعصاب کاری خود را خرد نکنید. اگر بتوانید به طور کارا وظایف را در نظر بگیرید و انجام دهید مطمئن باشید که ساعاتی لذت بخش طی خواهید کرد که سود خوبی عایدتان خواهد کرد.

مهارت۴: زمان بسازید

چیز هایی که در اطراف ما هستند و قرار است کارمان را آسانتر کنند، در واقع از جهتی به عنوان دزد زمان و وقت با ارزش ما به شمار می آیند. تصور کنید که می خواهید ایمیلی ارسال کنید یا ایمیل خود را چک کنید. این جعبه جادویی مطمئنا می تواند ساعتی وقت شما را بگیرد چرا که گاهی باید پاسخ به ایمیل ها را در اولویت قرار دهید و گاهی هم یک ایمیل از دوستی دریافت می کنید که برای پاسخ دادن به آن باید ابتدا کلی در رویای خاطرات سپری کنید و بعد هم زمان زیادی صرف نوشتن پاسخ برای وی کنید! حالا اگر سرعت تایپ تان هم افتضاح است که دیگر باید خیلی اوضاع به هم بریزد.

چاره این است که فعالیت ها و ابزارهای زمان خور خود را شناسایی کنید و وقتی به آن ها اختصاص دهید و از این زمان فراتر نروید.

 بهترین کار این است که ۱ ساعت اول کاری روزانه تان را هرگز به ایمیل ها اختصاص ندهید. پاسخ دادن به ایمیل ها را به عنوان بخش تفریحی کار خود قلمداد کنید و زمانی که در حال نوشیدن چای هستید آن را بررسی کنید.

هرگز برای کاهش زمان سوخته، چند کار را با هم انجام ندهید. تجربه ثابت کرده که در چنین شرایطی به دلیل عدم تمرکز اشتباهات زیاد تر است و از طرفی زمان سوخته بیشتری خواهید داشت.

زمان خود را به تایم های متوسط و کاربردی تقسیم کنید و به هر کدام از کارها زمان خاص خود را نسبت دهید. افراط و تفریط در این مورد می تواند زندگی کاری تان را خراب کند.

ساده کردن کارها

مهارت ۵:  منتظر غیر منتظره ها باشید

همیشه خود را برای رویارویی با اتفاقات آماده کنید. برای مثال ممکن است روزی دستگاه پرینرتان خراب شود و یا اینکه اینترنت منطقه تان قطع شود برای چنین اوقاتی می توانید کارها را جایگزین کنید و با روحیه ای آرام به کارهای تان برسید.

به نظر شما حوادث غیر منتظره کاری چه چیزهایی هستند؟ نظر خود را با ما در میان بگذارید و از تجربیات کاری وزندگی تان و ایجاد تعادل بین این دو با ما صحبت کنید. همچنین برای افزایش بهره وری دوستان خود در کار و زندگی این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

با عوامل تخریب گر خلاقیت آشنا شوید

بسیاری بر این باورند که خلاقیت از بدو تولد در افراد وجود دارد و ریشه ای مادر زادی دارد. اگر شما هم بر این عقیده هستید باید بگوییم سخت در اشتباه هستید. زیرا به عقیده دانشمندان خلاقیت یک فاکتور کاملا اکتسابی است که به کمک تمرین و با پشتکار می توانید آن را پرورش دهید.

هیچ حد و حدودی برای میزان خلاق بودن افراد وجود ندارد و شما می توانید با کسب مهارت های بیشتر خلاقیت خود را روز به روز شکوفا تر نمایید. تنها عنصری که در این راه می تواند مانع رشد و پیش روی شما شود در واقع خود شما و عادت های غلط تان است. در این مقاله قصد داریم به معرفی ۸ تا از بد ترین عادت هایی بپردازیم که می تواند شما را از مسیر رسیدن به هدف منحرف نماید. با گویا آی تی همراه باشید.

  1. زود قضاوت نکنید : یکی از راه هاییکه به شما در بیشتر خلاق بودن کمک می کند تولید ایده های جدید و ناب است. اما توجه نمایید که هرگز نباید ایده های خود را عجولانه قضاوت نمایید زیرا این کار سبب می شود تا جلوی ایده های بعدی شما گرفته شود و مسیر برای ایده های خلاقانه بعدی تان مسدود گردد. برای انجام این کار شما کافی است یک تفکیک پذیری ذهنی برای خود ایجاد نمایید به ان صورت که ایده های تان را بدون وقفه جاری سازید و به خود وعده دهید که فعلا زمان دریافت ایده است و بررسی و نقد آنها در مرحله ای دیگر انجام خواهد پذیرفت.Familiarize yourself with the factors destructive creativity
  2. شجاع باشید: خودتان را آنالیز نمایید و ببینید از پیش روی در مسیر های مختلف هراس دارید؟ آیا از این که قدم در مسیری بگذارید که نمی دانید انتهای آن کجاست می ترسید؟ آیا رفتن راهی که کسی پیش از شما قدم به آن نگذاشته ترسناک است؟ با خود رو راست باشید و با بررسی ریشه های اصلی ترس سعی نمایید آنها را مهار کنید زیرا هراس ها بزرگ ترین دشمن خلاقیت هستند .
  3. از شکست خوردن نترسید: بسیاری از افراد هستند که ایده های ناب و خلاقانه ای دارند اما همواره از ترس شکست و اشتباه قدم در مسیر درست نمی گذارند. شما باید آگاه باشید که هر خلاقیت گاهی ممکن است به مسیر های بن بست ختم شود اما اگر شما جسور و خلاق باشید می تونید هر شکستی را به موفقیت بدل نمایید. بنابراین ایده هایی بزرگی که در ذهن افراد شکل می گیرند از تمامی اشتباهات احمقانه ای که در آن مسیر رخ خواهند داد با ارزش تر هستند.Familiarize yourself with the factors destructive creativity
  4. خود را با دیگران مقایسه نکنید: اگر قرار بود همه افراد مثل هم باشند قطعا هرگز خلاقیتی بروز پیدا نمی کرد. بنابراین هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنید و برای خود استاندارد هایی تعیین کنید و به واسطه آن ها تخیلات و نوآوری های خود را سامان دهی کنید. متفاوت بودن بزرگ ترین بخش ایجاد خلاقیت در افراد است.
  5. ناراحتی ها و بلاتکلیفی ها را کنار بگذارید: بسیاری از افراد وقتی با ایده ای جدی مواجه می شوند تمامی تررس ها و نا امیدی ها را در اطراف خود می بینند و احساس می کنند در یک بلاتکلیفی عمیق محاصره شده اند. این احساسات باعث مرگ خلاقیت شما خواهد شد. زیرا ترس ها و عدم شجاعت شما جلوی فکر کردن و تصمیم های درست را می گیرد و در نتیجه شما تا ابد در دنیای ترسناکی که برای خود ساخته اید دست و پا خواهید زد.Familiarize yourself with the factors destructive creativity
  6. خود انتقادی ممنوع: همه ما به افرادی نیاز داریم که مار ا نقد نموده و بازخورد های مثبت و منفی کارمان را به ما گوش زد نمایند. اما این هرگز وظیفه خودمان نیست که رفتار ها، برخورد ها و ایده هایمان را مورد انتقاد قرار دهیم زیرا با این کار به ترس هایمان بیش از پیش اجازه خواهیم داد تا دست و پایمان را با ریسمان های محکم خود گره بزنند.
  7. اعتماد به نفس داشته باشید: یکی از کلیدی ترین عناصری که با خلاقیت رابطه ای مستقیم دارد اعتماد به نفس است. همان طور که دارا بودن اعتماد به نفس به شما کمک می کند تا به ایده های خود گوش کنید و به آنها اجازه رشد و نمو دهید، عدم اعتماد بنفس مس تواند جلوی خلاقیت شما را گرفته و آن را سرکوب نماید. بنابراین اگر ید طولایی در عدم اعتماد به نفس دارید بهتر است ابتدا تلاش نمایید تا با تلاش و کوشش این مشکل را برطرف نمایید و سپس به سمت پرورش مهارت خلاقیت خود گام بردارید.Familiarize yourself with the factors destructive creativity
  8. ناقص تجزیه و تحلیل نکنید: این کار وضعیت سردرگمی وحشتناکی را برای شما پدید خواهد آورد. زیرا تفکرات بیش از حد و بی جا شما را از مسیر درست منحرف خواهد نمود و بزرگترین دشمن خلاقیت شما خواهد بود.

برای خلاق بودن هرگز نباید کسب تجربه را کنار بگذارید و همواره باید مهارت های خلاقانه خود را رشد و تکامل ببخشید.

منبع:  INC

چگونه دیدگاه ها و نگرش ها مانع موفقیت در کسب و کار می شوند

انسان های زیادی هستند که با وسوسه ثروتمند شدن و موفقیت پا به دنیای پر فراز و نشیب کارآفرینی می گذارند. افرادی که با مطالعه زندگی نامه کارآفرینان و شکوفایی اقتصادی آنها در کوتاه ترین زمان ممکن تلاش می نمایند تا با تاسیس یک کسب و کار کوچک به تمام آرزوهای خود دست یابند. اما آیا تمامی افرادی که پا به چرخه کاارآفرینی می گذارند موفقیت و سعادت را تجربه می کنند؟ پاسخ این سوال به طور قطعی منفی است زیرا عوامل بسیاری وجود دارد که می تواند مانع رشد و پیشرفت شما شود و شما را به عنوان یک کارآفرین از رسیدن به موفقیت باز دارد. در مطلب امروز قصد داریم مهمتری دلایلی که می تواند مانع موفقیت یک بیزینس نوپا شوند را باشما بررسی نماییم. با گویا آی تی همراه باشید.

  • استارت آپ های بسیاری هستند که موفقیت را تجربه نمی کنند.

شما به عنوان کسی که قصد دارید پا به دنیای کارآفرینی بگذارید باید بدانید که آمار وحشتناکی در زمینه موفقیت کسب و کارهای نوپا وجود دارد. بر اساس این آمار تنها ۱۰ درصد از استارت آپ ها قادرند موفقیت را تجربه نمایند و ۹۰ درصد دیگر تقریبا محکوم به شکست هستند.

برای اینکه شما استارت آپ موفقی را کلید بزنید در گام نخست باید یک ایده جدید و بی نظیر داشته باشید. ایده ای که از سود دهی آن اطمینان کامل دارید و می دانید که کسی پیش از شما آن را تجربه نکرده است. اما باید بدانید که داشتن ایده اورجینال به تنهایی کافی نخواهد بود و شما باید از ایده خود با مدیریت زمانی درستی بهره ببرید. بنابراین باید به گونه ای پیش بروید که ایده تان در هر موقعیتی توانایی شکوفا شدن بیابد و یا این که موقعیت های زمانی درست را برای بهره گیری از آن شناسایی نمایید. شما باید بدانید بدون این دو گام ابتدایی و اصلی ممکن است به سادگی در زمره این آمار ترسناک قرار بگیرید و شکست را تجربه کنید.

  • برخی از داستان های کارآفرینان اغراق آمیز است.

در داستان هایی که از ستارگان دنیای کارآفرینی نقل می شود اغلب تنها موفقیت ها و تجربه های بی نظیر بیان می گردد و زندگی آنان به گونه ای به تصویر کشیده می شود که گویی هرکس از گرد راه برسد به سادگی می تواند آن موفقیت را تجربه نموده و ثروتمند شود.

شما باید به این موضوع آگاه باشید که یک کارآفرین نمونه و موفق بود به این سادگی ها هم که فکر می کنید نخواهد بود و بسیاری از این داستان ها در بازی های رسانه ای بیش از حد مورد اغراق قرار گرفته اند. این در حالی است که اگر بخواهیم با شما رو راست باشیم باید بگوییم که رسیدن به موفقیت در یک استارت آپ نیازمند سالها تلاش و مبارزه با مشکلات و سختی هاست و اگر شما قادر به تحمل این شکست ها و پذیرش حقیقت نیستید بهتر است هرگز وارد این میدان مبارزه نشوید.

  • هدایت یک کسب و کار تازه هزینه بر است.

یکی دیگر از کلیدی ترین موضوعاتی که لازم است در ابتدای راه از آن آگاه باشید این است که اداره یک کسب و کار هزینه های بسیاری را در بر دارد و همانطور که در زمان سود دهی این تنها شما هستید که بیشترین بهره را خواهید برد در زمان هزینه ها نیز تنها خودتان هستید که باید پاسخگو باشید. شما باید با چشم باز و آگاهانه وارد این مسیر شوید و بدانید کمترین هزینه های شما در این مسیرهزینه‌ ی مواد خام، نیروی انسانی، استفاده از امکانات عمومی، تجهیزات و وسایل است و البته پرداخت بیمه، مالیات و حقوق قانونی افراد را نیز نباید از یاد برد.
در این میان هستند افرادی که با بی توجهی به این مسائل وارد دنیای پر فراز و نشیب کارآفرینی می شوند و در میانه راه به دلیل بی اطلاعی از این هزینه ها مجبور به واگذاری کسب و کار خود با هزینه ای ناچیز می شوند. این افراد هرگز درک نکرده اند که اداره یک کسب و کار تا چه میزان می توان هزینه بر باشد.

  • موارد خارج از برنامه را از قلم نیندازید.

یکی از عواملی که در بسیاری از کسب و کار ها نادیده گرفته می شود، مسائل و اتفاقات پیشبینی نشده ایست که همواره وجود دارند و برخورد با آنها اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. از این رو شما همواره باید آمادگی اتفاقات پیش بینی نشده را داشته باشید. مثلا ظاهر شدن یک رقیب که تاکنون از بودن آن بی اطلاع بوده اید و یا هر اتفاقی که بتواند سود و ضرر شما را تحت تاثیر قرار دهد. توجه نمایید که هیچ کس نمی تواند بگوید که برای کسب و کار من اتفاقات پیش بینی نشده ای وجود نخواهد داشت چون من با برنامه ریزی دقیق تمامی عوامل را سنجیده ام! همانطور که اشاره نمودیم این موضوع کاملا اجتناب ناپذیر است. بنابراین گاهی این دسته از اتفاقات باعث رشد چشمگیر و یک شبه شما می شوند و گاهی به سادگی نابودی شما را رقم خواهند زد و شما باید آمادگی لازم برای هر دو را داشته باشید.

  • سود آوری یک بیزینس به تنهایی تضمینی برای ثروتمند کردن شما نیست.

شما به عنوان یک کارآفرین باید بدانید که تنها سود دهی کسب و کار شما اهمیت ندارد و در صورتی که پایه های مدیریت مالی ضعیفی داشته باشید، هرچقدر هم که کسبب و کار شما سود آور باشد باز هم با مدیریت اشتباه و سرمایه گذاری های نابجا آن را به باد خواهید داد. پس تلاش نمایید برای رسیدن به موفقیت و ثرت تمامی جوانب را با هم سنجیده و با مدیریت منطقی و اصولی پیش بروید.

  • بیشتر ثروت از منابع مختلفی بدست می آید.

یکی دیگر از اصولی که دانستن آن درباره مسائل مالی ضروری به نظر می رسد این است که هرچند کسب و کار شما سود آور و پول ساز باشد اما شما با استفاده از کسب و کار خود به تنهایی نخواهید توانست به ثروت مورد نظرتان برسید. اغلب ثروت مندان و کاررآفرینان بزرگ سرمایه حاصل از کسب و کار خود را در بخش های مختلف دیگری مجددا به کار می اندازند و از راکد نگه داشتن پول پرهیز می نمایند شما باید به پولهایتان به مثابه کارمندانی بنگرید که هرکدام می توانند با کار بیشتر برایتان پول بیشتری بیافرینند. اگر دوست دارید تجارب مالی ارزشمندی را در این رابطه کسب نمایید به شما توصیه می کنم حتما سری به کتاب مشهور پدر پولدار، پدر بی پول نوشته رابرت کیوساکی بزنید. این کتاب پند های ارزشمندی از مدیریت مالی در اختیارتان قرار خواهد داد و می تواند زندگی مالی شما را متحول نماید.

در نهایت باید به شما بگوییم که زندگی یک کارآفرین همواره با فراز و نشیب های بسیار همراه است و گاهی ممکن است در اولین تجربه کارآفرینی خود با ورشکستگی مواجه شوید و نه تنها تمامی دارایی خود را از دست دهید بلکه بدهی نیز ببار آورید. از این رو اگر اراده ای قوی و مصمم دارید هرگز از مشکلات نهراسید و ایده پولساز و نو خود را به جریان بیندازید.

ایده های بی نظیر شما شاید نتواند شما را میلیاردر کند اما حداقل زندگی مرفهی را برایتان تامین می کند و می تواند با تزریق احساس رهبری در شما خرسندی و رضایت از زندگی را برایتان در برداشته باشد.

منبع: ENTREPRENEUR

چگونه دیدگاه ها و نگرش ها مانع موفقیت در کسب و کار می شوند

انسان های زیادی هستند که با وسوسه ثروتمند شدن و موفقیت پا به دنیای پر فراز و نشیب کارآفرینی می گذارند. افرادی که با مطالعه زندگی نامه کارآفرینان و شکوفایی اقتصادی آنها در کوتاه ترین زمان ممکن تلاش می نمایند تا با تاسیس یک کسب و کار کوچک به تمام آرزوهای خود دست یابند. اما آیا تمامی افرادی که پا به چرخه کاارآفرینی می گذارند موفقیت و سعادت را تجربه می کنند؟ پاسخ این سوال به طور قطعی منفی است زیرا عوامل بسیاری وجود دارد که می تواند مانع رشد و پیشرفت شما شود و شما را به عنوان یک کارآفرین از رسیدن به موفقیت باز دارد. در مطلب امروز قصد داریم مهمتری دلایلی که می تواند مانع موفقیت یک بیزینس نوپا شوند را باشما بررسی نماییم. با گویا آی تی همراه باشید.

  • استارت آپ های بسیاری هستند که موفقیت را تجربه نمی کنند.

شما به عنوان کسی که قصد دارید پا به دنیای کارآفرینی بگذارید باید بدانید که آمار وحشتناکی در زمینه موفقیت کسب و کارهای نوپا وجود دارد. بر اساس این آمار تنها ۱۰ درصد از استارت آپ ها قادرند موفقیت را تجربه نمایند و ۹۰ درصد دیگر تقریبا محکوم به شکست هستند.

برای اینکه شما استارت آپ موفقی را کلید بزنید در گام نخست باید یک ایده جدید و بی نظیر داشته باشید. ایده ای که از سود دهی آن اطمینان کامل دارید و می دانید که کسی پیش از شما آن را تجربه نکرده است. اما باید بدانید که داشتن ایده اورجینال به تنهایی کافی نخواهد بود و شما باید از ایده خود با مدیریت زمانی درستی بهره ببرید. بنابراین باید به گونه ای پیش بروید که ایده تان در هر موقعیتی توانایی شکوفا شدن بیابد و یا این که موقعیت های زمانی درست را برای بهره گیری از آن شناسایی نمایید. شما باید بدانید بدون این دو گام ابتدایی و اصلی ممکن است به سادگی در زمره این آمار ترسناک قرار بگیرید و شکست را تجربه کنید.

  • برخی از داستان های کارآفرینان اغراق آمیز است.

در داستان هایی که از ستارگان دنیای کارآفرینی نقل می شود اغلب تنها موفقیت ها و تجربه های بی نظیر بیان می گردد و زندگی آنان به گونه ای به تصویر کشیده می شود که گویی هرکس از گرد راه برسد به سادگی می تواند آن موفقیت را تجربه نموده و ثروتمند شود.

شما باید به این موضوع آگاه باشید که یک کارآفرین نمونه و موفق بود به این سادگی ها هم که فکر می کنید نخواهد بود و بسیاری از این داستان ها در بازی های رسانه ای بیش از حد مورد اغراق قرار گرفته اند. این در حالی است که اگر بخواهیم با شما رو راست باشیم باید بگوییم که رسیدن به موفقیت در یک استارت آپ نیازمند سالها تلاش و مبارزه با مشکلات و سختی هاست و اگر شما قادر به تحمل این شکست ها و پذیرش حقیقت نیستید بهتر است هرگز وارد این میدان مبارزه نشوید.

  • هدایت یک کسب و کار تازه هزینه بر است.

یکی دیگر از کلیدی ترین موضوعاتی که لازم است در ابتدای راه از آن آگاه باشید این است که اداره یک کسب و کار هزینه های بسیاری را در بر دارد و همانطور که در زمان سود دهی این تنها شما هستید که بیشترین بهره را خواهید برد در زمان هزینه ها نیز تنها خودتان هستید که باید پاسخگو باشید. شما باید با چشم باز و آگاهانه وارد این مسیر شوید و بدانید کمترین هزینه های شما در این مسیرهزینه‌ ی مواد خام، نیروی انسانی، استفاده از امکانات عمومی، تجهیزات و وسایل است و البته پرداخت بیمه، مالیات و حقوق قانونی افراد را نیز نباید از یاد برد.
در این میان هستند افرادی که با بی توجهی به این مسائل وارد دنیای پر فراز و نشیب کارآفرینی می شوند و در میانه راه به دلیل بی اطلاعی از این هزینه ها مجبور به واگذاری کسب و کار خود با هزینه ای ناچیز می شوند. این افراد هرگز درک نکرده اند که اداره یک کسب و کار تا چه میزان می توان هزینه بر باشد.

  • موارد خارج از برنامه را از قلم نیندازید.

یکی از عواملی که در بسیاری از کسب و کار ها نادیده گرفته می شود، مسائل و اتفاقات پیشبینی نشده ایست که همواره وجود دارند و برخورد با آنها اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. از این رو شما همواره باید آمادگی اتفاقات پیش بینی نشده را داشته باشید. مثلا ظاهر شدن یک رقیب که تاکنون از بودن آن بی اطلاع بوده اید و یا هر اتفاقی که بتواند سود و ضرر شما را تحت تاثیر قرار دهد. توجه نمایید که هیچ کس نمی تواند بگوید که برای کسب و کار من اتفاقات پیش بینی نشده ای وجود نخواهد داشت چون من با برنامه ریزی دقیق تمامی عوامل را سنجیده ام! همانطور که اشاره نمودیم این موضوع کاملا اجتناب ناپذیر است. بنابراین گاهی این دسته از اتفاقات باعث رشد چشمگیر و یک شبه شما می شوند و گاهی به سادگی نابودی شما را رقم خواهند زد و شما باید آمادگی لازم برای هر دو را داشته باشید.

  • سود آوری یک بیزینس به تنهایی تضمینی برای ثروتمند کردن شما نیست.

شما به عنوان یک کارآفرین باید بدانید که تنها سود دهی کسب و کار شما اهمیت ندارد و در صورتی که پایه های مدیریت مالی ضعیفی داشته باشید، هرچقدر هم که کسبب و کار شما سود آور باشد باز هم با مدیریت اشتباه و سرمایه گذاری های نابجا آن را به باد خواهید داد. پس تلاش نمایید برای رسیدن به موفقیت و ثرت تمامی جوانب را با هم سنجیده و با مدیریت منطقی و اصولی پیش بروید.

  • بیشتر ثروت از منابع مختلفی بدست می آید.

یکی دیگر از اصولی که دانستن آن درباره مسائل مالی ضروری به نظر می رسد این است که هرچند کسب و کار شما سود آور و پول ساز باشد اما شما با استفاده از کسب و کار خود به تنهایی نخواهید توانست به ثروت مورد نظرتان برسید. اغلب ثروت مندان و کاررآفرینان بزرگ سرمایه حاصل از کسب و کار خود را در بخش های مختلف دیگری مجددا به کار می اندازند و از راکد نگه داشتن پول پرهیز می نمایند شما باید به پولهایتان به مثابه کارمندانی بنگرید که هرکدام می توانند با کار بیشتر برایتان پول بیشتری بیافرینند. اگر دوست دارید تجارب مالی ارزشمندی را در این رابطه کسب نمایید به شما توصیه می کنم حتما سری به کتاب مشهور پدر پولدار، پدر بی پول نوشته رابرت کیوساکی بزنید. این کتاب پند های ارزشمندی از مدیریت مالی در اختیارتان قرار خواهد داد و می تواند زندگی مالی شما را متحول نماید.

در نهایت باید به شما بگوییم که زندگی یک کارآفرین همواره با فراز و نشیب های بسیار همراه است و گاهی ممکن است در اولین تجربه کارآفرینی خود با ورشکستگی مواجه شوید و نه تنها تمامی دارایی خود را از دست دهید بلکه بدهی نیز ببار آورید. از این رو اگر اراده ای قوی و مصمم دارید هرگز از مشکلات نهراسید و ایده پولساز و نو خود را به جریان بیندازید.

ایده های بی نظیر شما شاید نتواند شما را میلیاردر کند اما حداقل زندگی مرفهی را برایتان تامین می کند و می تواند با تزریق احساس رهبری در شما خرسندی و رضایت از زندگی را برایتان در برداشته باشد.

منبع: ENTREPRENEUR