رومینگ ملی چیست؟ بررسی عوامل برتری همراه اول در طرح رومینگ ملی

سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به تازگی گزارشی از وضعیت آماری تعداد مکالمات رومینگ ملی به تفکیک اپراتورهای مختلف در کشور منتشر کرده که با مقایسه این آمار نسبت به زمان مشابه سال قبل، شاهد افزایش استفاده از این نوع خدمت در میان کاربران هستیم. اما بهتر است پیش از آن که به سراغ گزارش جدید رگولاتوری برویم، ابتدا توضیحاتی را در خصوص خدمت رومینگ ملی ارائه کنیم.

گستردگی پوشش شبکه هر اپراتور در سراسر کشور به عوامل زیادی وابسته است اما در حال حاضر دو اپراتور همراه اول و ایرانسل دارای بیشترین و گسترده‌ترین میزان پوشش شبکه در کشور هستند. به طور طبیعی بخش‌هایی از کشور به ویژه مناطق محروم، دور افتاده و کم جمعیت، کمتر تحت پوشش شبکه مخابراتی اپراتورها قرار می‌گیرند و آنتن‌ها و دکل‌های ارتباطی اپراتورها دیرتر به این مناطق می‌رسد.

در این حالت زمانی که به طور مثال یک فرد سیمکارت ایرانسل داشته باشد و در منطقه‌ای قرار داشته باشد که تحت پوشش شبکه ایرانسل نیست، نمی‌تواند از خدمات ارتباطی و شبکه این اپراتور بهره‌مند شود. خدمت رومینگ ملی برای رفع همین مشکل راه‌اندازی شده است.

طرح رومینگ ملی چیست؟

در کشور مناطقی وجود دارد که تحت پوشش شبکه حداقل یکی از اپراتورهای تلفن همراه نیست؛ در این طرح، زمانی که مشترک وارد این مناطق می‌شود، می‌تواند از خدمات یک اپراتور دیگر استفاده نماید. در واقع هنگامی که مشترک از منطقه پوشش‌دهی اپراتور خود خارج می‌شود، اپراتور دیگر، خدمات خود را در اختیار مشترک قرار می‌دهد و مشترک به عنوان مهمان از خدمات اپراتور دیگر استفاده می‌کند.

در این حالت اپراتوری که سیمکارت مشترک متعلق به آن است به عنوان اپراتور مهمان و اپراتور سرویس‌دهنده به عنوان اپراتور میزبان شناخته می‌شود. طرح رومینگ ملی مربوط به مناطق داخل کشور و اپراتورهای ایرانی است و با طرح رومینگ بین‌الملل تفاوت دارد.

تفاوت طرح رومینگ ملی و رومینگ بین‌الملل

همانطور که گفته شد طرح رومینگ ملی مربوط به پوشش خدمات ارتباطی در مناطق داخلی کشور است و در آن هر دو اپراتور میزبان و مهمان، ایرانی هستند. اما طرح رومینگ بین‌الملل مربوط به خارج از کشور می‌شود. در طرح رومینگ بین‌الملل مشترک ایرانی از سیمکارت خود به عنوان مهمان، از خدمات اپراتور کشور مقصد به عنوان میزبان بهره‌مند می‌شود.

کیفیت خدمات و هزینه‌ها در طرح رومینگ ملی

به گفته سید محمد امامی مدیرکل دفتر نظارت بر خدمات ارتباطی و فناوری اطلاعات رگولاتوری، کیفیت خدمات دریافتی و طرح رومینگ ملی برای مشترکان مهمان مشابه با کیفیت خدماتی است که مشترکین اپراتور میزبان دریافت می‌کنند. از طرفی تعرفه خدمات بر اساس تعرفه خدمات اپراتور مهمان تعیین می‌شود و هیچ هزینه ‌دیگری بابت استفاده از این خدمت پرداخت نمی‌شود.

رومینگ ملی

این طرح موجب گسترش پوشش خدمت دهی به کاربران و مشترکان می‌شود، همچنین از مزایای این طرح می‌توان به افزایش سرعت توسعه کیفی خدمات ارتباطی تلفن همراه، صرفه‌جویی در منابع شبکه و سرمایه‌گذاری و مدیریت بهتر منابع ملی اشاره کرد.

گزارش رگولاتوری از تعداد مکالمات رومینگ ملی

سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی گزارشی از تعداد مکالمات برقرار شده از طریق رومینگ ملی به تفکیک اپراتورهای مختلف را در بازه سه ماهه سوم سال 1399 و سه ماه سوم سال 1400 منتشر کرده است.

همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، در سه ماهه سوم سال 99 بیش از 8 میلیون و 600 هزار مشترک ایرانسل به عنوان مهمان از خدمات رومینگ ملی همراه اول استفاده کرده‌اند، همچنین این آمار برای مشترکان رایتل به بیش از 3 میلیون و 600 هزار نفر می‌رسد. به این ترتیب در سه ماهه سوم سال 99 بیش از 12 میلیون مشترک ایرانسل و رایتل از خدمات رومینگ ملی همراه اول بهره‌مند شده‌اند.

از طرفی یک میلیون و 515 هزار و 864 مشترک همراه اول و یک میلیون و 832 هزار و 323 مشترک رایتل نیز در مناطق خارج از پوشش شبکه این اپراتور، به عنوان مهمان از خدمات رومینگ ملی ایرانسل استفاده کردند.

اما در سال جاری شاهد افزایش چشمگیر استفاده مشترکان از خدمات رومینگ ملی با میزبانی همراه اول بودیم، به طوری که در سه ماهه سوم سال 1400 بیش از 12 میلیون مشترک ایرانسل در مناطقی که تحت پوشش شبکه این اپراتور نیست، از خدمات همراه اول استفاده کرده‌اند، این آمار برای مشترکان رایتل رقم بیش از 3 میلیون و 800 هزار مشترک را نشان می‌دهد.

رومینگ ملی

در نقطه مقابل حدود 2 میلیون و 210 هزار مشترک همراه اول و حدود 2 میلیون و 700 هزار مشترک رایتل از خدمات رومینگ ملی با میزبانی ایرانسل استفاده کردند. در نگاه کلی در پاییز سال 1400 نزدیک به 16 میلیون مشترک در طرح رومینگ ملی در شبکه تحت پوشش همراه اول به این اپراتور متصل شدند و نزدیک به 5 میلیون نفر نیز از خدمات ایرانسل بهره‌مند شدند.

با مقایسه آمارهای منتشر شده از طرف رگولاتوری، شاهد تفاوت چشمگیر میزان مشترکین استفاده کننده از شبکه تحت پوشش همراه اول و ایرانسل خواهیم شد، اما این تفاوت چگونه به وجود آمده است؟

مقایسه تعداد سایت‌های فعال همراه اول و ایرانسل

با نگاهی به جدول زیر می‌توان تعداد سایت‌های فعال شبکه تلفن همراه سه اپراتور همراه اول، ایرانسل و رایتل را مقایسه کرد. اختلاف سایت‌های فعال دو اپراتور همراه اول و ایرانسل نشان دهنده اختلاف قابل توجه در مناطق تحت پوشش این دو اپراتور است که در نهایت موجب می‌شود تا مشترکین ایرانسل در مناطقی که تحت پوشش این اپراتور نیست، از خدمات همراه اول استفاده کنند.

رومینگ ملی

تعداد سایت‌های فعال همراه اول در شبکه 2G حدود دوبرابر تعداد سایت‌های ایرانسل است، همچنین در شبکه‌های 3G و 4G نیز اختلاف چند هزارتایی میان تعداد سایت‌های فعال تلفن همراه میان دو اپراتور همراه اول و ایرانسل وجود دارد که خبر از گستردگی تعداد سایت‌های شبکه همراه اول دارد.

مقایسه مناطق تحت پوشش همراه اول و ایرانسل

به طبع سایت‌های بیشتر، همراه اول توانسته مناطق بیشتری را تحت پوشش خود قرار دهد که موجب می‌شود تا مشترکان این اپراتور نیازی به استفاده از رومینگ ملی با میزبانی ایرانسل نداشته باشند.

طبق آمار منتشر شده توسط سازمان تنظیم مقررات از وضعیت پوشش شهرها، روستا‌ها و جاده‌ها به تفکیک اپراتورها، همراه اول و ایرانسل از نظر تعداد شهر تحت پوشش وضعیتی مشابه دارند که در جدول زیر قابل مشاهده است.

رومینگ ملی

اما تعداد روستاهای تحت پوشش همراه اول بیش از دو برابر ایرانسل است، همراه اول نزدیک به 45 هزار روستا را تحت پوشش شبکه خود قرار داده که این آمار برای ایرانسل حدود 19 هزار روستاست. به این ترتیب 96.5 درصد مردم ایران تحت پوشش شبکه ارتباطی همراه اول هستند ولی این آمار برای ایرانسل 87.21 درصد جمعیت کشور است.

بر همین اساس مشترکین همراه اول با توجه به تعداد سایت‌های تلفن همراه و گستردگی مناطق تحت پوشش این اپراتور نیاز کمتری به استفاده از خدمات رومینگ ملی سایر اپراتورها دارند، ولی این نیاز در مشترکان ایرانسل بیشتر احساس می‌شود.

به همین دلیل است که تعداد مشترکین ایرانسلی که به استفاده از خدمات طرح رومینگ ملی نیاز پیدا می‌کنند، نسبت به همراه اول بیشتر است و این مشترکین در برخی از مناطق با اتصال به شبکه همراه اول نیاز ارتباطی خود را برطرف می‌سازند.

نوشته رومینگ ملی چیست؟ بررسی عوامل برتری همراه اول در طرح رومینگ ملی اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

زندگی پس از طرح صیانت چگونه خواهد بود؟ داستانی براساس یک آینده واقعی

چند روز پیش مطلبی جامع در خصوص طرح صیانت و بندهای مختلف آن منتشر کردیم، در آن مطلب به بخش‌های مهم طرح صیانت پرداخته شد و تغییرات مهمی که بعد از اجرای طرح صیانت رخ‌ خواهد داد را مرور کردیم.

طرح صیانت موضوع داغی است که این روزها تمامی رسانه‌ها از جمله رسانه‌های حوزه فناوری به آن می‌پردازند. طرح صیانت، محدودیت و انحصار غیرقابل انکاری دارد، اتفاقی که نویسندگان و حامیان این طرح نیز به همین دلیل آن را تنظیم و قصد تبدیل آن به قانون را دارند.

با اجرای این طرح بسیاری از کسب‌و‌کارها رسما نابود خواهند شد و بسیاری از کسب‌و‌کارهای دیگر نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم ضربه خواهند دید.

اما با این وجود افراد (به اصطلاح) کارشناسی که در پشت این طرح هستند، تلاش می‌کنند تا این طرح را با ماده اصل 85 پشت درهای بسته به تایید و تصویب برسانند، کما اینکه کارشناسان اعتقاد دارند که قوانینی که به زندگی روزمره مردم مربوط می‌شود نباید با اصل 85 در فضایی غیرشفاف به تصویب برسد.

این روزها صحبت از طرح صیانت بسیار است اما برخی معتقدند که چنین طرحی هرگز اجرایی نخواهد شد، اما باید یادآوری کرد که شاید ما روزی فکر نمی‌کردیم که یک هفته اینترنت قطع شود، ولی این اتفاق افتاد و حالا هم شاید سعی می‌کنیم تا به خودمان بقبولانیم که این طرح هرگز اجرا نمی‌شود، اما مانند دلار 30 هزار تومانی و پراید 200 میلیون تومانی که تنها در عرض چند سال به واقعیت تبدیل شدند، این طرح نیز روزی اجرایی می‌شود.

اما بهتر است برای دانستن عمق فاجعه یک نگاه واقع‌گرایانه و منطقی نسبت به آسیب‌های این طرح برای آینده اکوسیستم فناوری، کسب‌و‌کار و حتی زندگی روزمره داشته باشیم، زیرا تنها با آگاهی می‌توان از حادثه‌های ناگوار جلوگیری کرد.

امروز همین قصد را داریم، می‌خواهیم داستانی فرضی و ساده از دو سال آینده را برایتان تعریف کنیم، داستانی که مربوط به یک جوان ایرانی متخصص در حوزه دیجیتال مارکتینگ و سئو است و در تاریخ 1402/12/19 نوشته شده است و از اتفاقات و بحران‌هایی سخن می‌گوید که پس از اجرای طرح صیانت به وجود آمده است، همراه آی‌تی‌رسان باشید:

آغاز داستان

“چند ساعتی باید منتظر بمانیم، اینجا کمی شلوغ است ولی من فرصت مناسبی پیدا کرده‌ام تا در خصوص برخی از موارد بنویسم، به همین خاطر تبلتم را درآوردم و شروع کردم به نوشتن، نوشتن نامه‌ای برای یادآوری به خودم و شاید راضی کردن دیگران!

بخش اول: پیش از صیانت

داستان از تابستان سال 1400 شروع شد، پس از انتخابات به یک باره نام طرحی به اسم صیانت به زبان‌ها افتاد که قوانین ترسناک آن از همان زمان دلهره‌آور بود. البته از سال‌ها پیش حرف‌هایی در برخی محافل شنیده می‌شد، داستان‌هایی از یک روزی که قرار است دور تا دور ایران یک دیوار کشیده شود، به نظر می‌رسد قرار بود به آن روز نزدیک شویم.

در آن تابستان همه اعتراض کردند و طرح صیانت مدتی از زبان‌ها افتاد ولی در اسفند همان سال کلیات این طرح تصویب شد، هرچند برخی مسئولین همواره سعی داشتند تا بگویند که خبری نشده و قرار نیست خبری شود اما در اسفند 1400 روزهایی را با کندی و ساعاتی را قطعی برخی از سایت‌ها گذراندیم و احساس کردیم که طرح صیانت به طور آزمایشی در حال اجراست. بعدها مشخص شد که همین طور بوده! از ماه‌های ابتدایی سال 1401 بحث اجرای طرح صیانت جدی شد و در نهایت قبل از تابستان سال گذشته، این طرح به تصویب رسید.

راستش را بخواهید دلم برای آن روزها تنگ شده، روزهایی که از گوگل استفاده می‌کردیم، به طور کامل به ابزارهای مارکتینگ و سئو گوگل مثل گوگل سرچ کنسول و گوگل آنالیتیکس دسترسی داشتیم. البته به طور کامل که نه، برای برخی از سرویس‌ها از VPN استفاده می‌کردیم اما به هر حال یک راه در رو وجود داشت و ما هم در نهایت با این ابزارها به هدفمان می‌رسیدیم.

در آن زمان به راحتی به یوتیوب و تمامی سایت‌ها و منابع خارجی دسترسی داشتیم و برای دیدن ویدیوهای آموزشی از این منابع استفاده می‌کردیم. به هر حال حوزه دیجیتال مارکتینگ هر روز دچار تغییر می‌شود و شما باید همواره به روز باشید، من هم مانند بقیه همکارانم از متخصصینی که در یوتیوب روش‌ها و تکنیک‌های جدید را آموزش و بررسی می‌کردند، استفاده می‌کردم.

در اوقات فراغت هم با دردسرهای خودش از اسپاتیفای استفاده می‌کردم و با پلی‌استشن فورم که فروختمش ولی نشد PS5 را بگیرم، آنلاین بازی می‌کردم. روزگار سخت بود ولی می‌گذشت، برای انجام کارهای ساده باید از چندین راه غیرقانونی استفاده می‌کردیم، البته برای نسل ما که از بچگی تمام سایت‌های دنیا تحریمش کردند و به او دسترسی نمی‌دهند این موارد عادی بود، به هر حال ما بچه‌های دنیای کرک و VPN و روش‌های غیرقانونی بودیم، آن‌هم برای انجام تفریحاتی که در تمام دنیا هم سن و سال‌هایمان به آن‌ها دسترسی کامل دارند.

آن موقع‌ها سرعت اینترنت بسیار کند بود، با تغییر ip هم که سرعت کمتر می‌شد، ولی به هر حال به ابزارها و پلتفرم‌هایی که می‌خواستیم دسترسی داشتیم و به همان اینترنت کند راضی بودیم و با آن زندگی می‌کردیم. مهم‌تر از همه این بود که کار می‌کردیم و با دوستان به دنبال روش‌هایی بودیم تا بتوانیم در حوزه مارکتینگ اسمی برای خودمان دست و پا کنیم. کارمان خوب بود و تلاش زیادی می‌کردیم، چون امید زیادی داشتیم و می‌خواستیم درآمدمان را هم افزایش دهیم، به هر حال قیمت‌ها بالا بود، البته قیمت‌های آن موقع نسبت به حالا با وضع دلار و گرانی بعد از طرح صیانت، رویایی بود.

آن موقع‌ها کمی از آینده ترس داشتیم و تعداد زیادی از بچه‌ها قصد مهاجرت داشتند، برخی‌ها رفتند و بعضی‌ها هم تصمیم گرفتند تا بمانند. یادم هست زمانی که برای اولین بار حرف طرح صیانت به میان آمد، یعنی در تابستان 1400، میزان سرچ کلمه مهاجرت به اندازه سرچ خود کلمه طرح صیانت افزایش پیدا کرد، البته آن موقع‌ها از گوگل ترند استفاده می‌کردیم که بعدا بسته شد.

به هر حال آن موقع‌ها اوضاع خوب نبود، قابل تحمل هم نبود ولی ما تلاش می‌کردیم تا تحمل کنیم و به آینده امید داشته باشیم، هی با خودمان می‌گفتیم “یک روز خوب میاد” ولی خب بعد اجرای طرح صیانت در بهار 1401 همه چیز بدتر شد.

بخش دوم: پساصیانت

بعد از عید بحث اجرای طرح صیانت جدی‌تر دنبال شد و نهایتا بعد از چند وقت این طرح اجرا شد. طبق این قانون چند ماه به پلتفرم‌های خارجی مثل گوگل، توییتر و فیسبوک نامه ارسال کردند که باید در کشور به صورت قانونی فعالیت کنید، قوانین حضور در ایران هم نوشته شد که برای این شرکت‌ها خیلی عجیب و محدود کننده و تا حدودی سیاست‌زده بود. همه می‌دانستیم که این شرکت‌ها، قوانین ما را قبول نخواهند کرد.

مسئولین فکر می‌کردند با تهدید بستن این پلتفرم‌ها در کشور، آنها به دلیل ترس از دست دادن کاربران ایرانی، قوانین ایران را می‌پذیرند ولی این اتفاق رخ نداد. قرار شد تا این برنامه‌ها در ایران بسته شوند، البته طبق قانون طرح صیانت تا زمان عرضه یک جایگزین، نباید پلتفرم‌ها بسته می‌شدند اما چون مسئولین ایرانی تهدید به بسته شدن این پلتفرم‌ها کرده بودند، ابتدا چند سرویس چینی و روسی را به عنوان جایگزین برنامه‌های خارجی معرفی کردند و در میانه تابستان، ترافیک تمام سرویس‌های گوگل، فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، واتساپ، اسکایپ، اپل و غیره به مقداری پایین آمد که نمی‌شد از آن‌ها استفاده کرد و در عمل این سرویس‌ها بسته شدند.

روزهای تاریک ما هم از همان زمان آغاز شد، برای سال‌ها تمامی استراتژی‌های مارکتینگ و سئو سایت‌ها بر اساس گوگل چیده شده بود، اما به یک باره همه چیز تغییر کرد و به ما گفتند از یاندکس روسی یا بایدو چینی استفاده کنید. با این اتفاق عملا تمامی کسب‌و‌کارهای حوزه سئو در کشور تعطیل شد، تمامی افرادی که سال‌ها در این حوزه فعالیت می‌کردند و کسب‌و‌کاری را در این حوزه به راه انداخته بودند، دچار مشکل شدند.

همچنین سایت‌های خبری و کسب‌و‌کارهای متعدد دیگر نیز دچار مشکل شد، تمام سایت‌هایی که درصد زیادی از ورودی خود را از گوگل داشتند و هزینه‌های زیادی برای سئوی سایت کرده بودند، به یک باره با کاهش شدید بازدیدکننده همراه شدند. کسب‌و‌کارهای متکی بر اینستاگرام، تلگرام و سایت‌های سئو شده همگی از بین رفت و تمام افرادی که در شبکه‌های اجتماعی کسب‌و‌کاری داشتند از جمله یکی از دوستان من که با خانواده‌اش یک کارگاه کوچک تولید صنایع دستی داشتند و 90 درصد فروششان از طرف اینستاگرام، بود به طور کلی کسب‌و‌کارشان تعطیل شد و حالا پدرش در تاکسی‌های اینترنتی مشغول به کار است.

البته یک پلتفرم بومی به عنوان جایگزین اینستاگرام معرفی شد اما اولین مشکلش این بود که ظرفیت میزبانی از حجم بالای کاربران ایرانی را نداشت و نکته دوم این بود که رشد و توسعه در آن بیشتر به روابط وابسته بود تا تولید محتوای با کیفیت! در این پلتفرم برخی از سازمان‌ها با اعمال قدرت، محتوای خود را در اکسپلور پخش می‌کردند و تبلیغ پیج آن‌ها در سراسر آن پلتفرم بود.

درواقع برعکس اینستاگرام که هر صفحه باید با تولید محتوای با کیفیت و منظم، جذب کاربر، رعایت کپی‌رایت و تعداد زیادی الگوریتم و نکته ریز و درشتی رشد کند و در نهایت پیج‌های مناسب بالا می‌آمدند و کاربر بیشتری جذب می‌کردند، در پلتفرم ایرانی با یک تماس تلفنی یک صفحه به شکل سفارشی رشد می‌کرد و دیگر تلاش و کار منظم و باکیفیت به عنوان یک راه حل برای رشد نبود.

در این فضا کسب‌و‌کارها و حتی رسانه‌هایی که رابطه‌های قوی‌تر و پول بیشتر داشتند، با کمک این دو عنصر به شدت رشد کردند و بقیه کسب‌و‌کارهای خصوصی و شخصی به طور کلی نادیده گرفته شدند و امکان رشد برای آن‌ها نبود، درواقع عدالت از بین رفت.

در موتور جستجو بومی هم همین اتفاق افتاد، چون در آن زمان یک موتور جستجو فارسی هم به عنوان جایگزین گوگل معرفی شد و کلی در تلویزیون و بقیه جاها، تبلیغ این موتور جستجو را کردند، اما در عمل این موتور جستجو هم خیلی ضعیف بود و یک کپی ناکارآمد از گوگل محسوب می‌شد، نکته دیگه این بود که وقتی در آن کلمه‌ای را جستجو می‌کردید، ابتدا وبسایت‌های سفارشی و اصطلاحا نور چشمی به شما نشان داده می‌شد، در واقع عملا سئو معنی نداشت و شما در هر حالت به سایت‌هایی که رابطه قوی یا پول زیاد برای تبلیغات داشتند هدایت می‌شدید.

تنها چند ماه گذشت و بسیاری از کاربران این پلتفرم‌ها را تحریم کردند و چون نمونه دیگری وجود نداشت، عملا شبکه اجتماعی و موتور جستجو محبوب و یکپارچه‌ای در کشور نداشتیم، عده اندکی از پلتفرم بومی و تعدادی دیگر از نمونه چینی آن استفاده می‌کردند و به دلیل پایین بودن کاربران در این دو سرویس، ساخت صفحه و راه‌اندازی کسب‌و‌کار در آن‌ها توجیهی نداشت.

با این اتفاق، در مدت کوتاهی افرادی هم حرفه‌ من، تمام ادمین‌ها و تولید کنندگان محتوا در شبکه‌های اجتماعی کار خود را از دست دادند، تمام افرادی که سال‌ها برای رشد پیج اینستاگرام و صفحه کسب‌و‌کارشان هزینه کرده بودند و شبانه روز زحمت کشیده بودند، بیکار شدند. کسب‌و‌کار مردم به زور از دست آن‌ها گرفته شده بود و هیچ کس قبول نمی‌کرد که به پلتفرم‌های جایگزین برود، شروع مجدد یک بیزینس، ساخت یک پیج از ابتدا و از نو هزینه کردن و تلاش کردن برای دارندگان صفحات بزرگ و کسب‌و‌کارهای پر رونق در اینستاگرام و تلگرام، غیر قابل قبول بود، تازه افرادی هم که این کار را کردند، با ظرفیت پایین این پلتفرم و ناعدالتی که از آن صحبت شد مواجه شدند و دلسرد‌تر و ناامیدتر از قبل، حاضر به ادامه کار در این فضا نشدند.

اما تمامی این‌ها تنها بخشی از عمق فاجعه‌ای بود که توسط طرح صیانت رخ داد، با اجرای این طرح همه برنامه‌ها و پلتفرم‌هایی که در بخشی از خدمت یا سرویس خود از ابزارهای گوگل استفاده می‌کردند، دچار مشکل شدند، به عنوان مثال تاکسی‌های اینترنتی که از نقشه گوگل استفاده می‌کردند چندین روز اختلال داشتند و پس از بروزرسانی و استفاده از نقشه بومی، همچنان ایراداتی در نقشه این اپلیکیشن‌ها دیده می‌شد.

تعداد بسیار زیادی از وبمسترها و استارتاپ‌هایی که در این حوزه فعالیت داشتند و از ابزارهای گوگل استفاده می‌کردند با چالش‌های بزرگی مواجه شدند که به نابودی کسب‌و‌کار تعداد زیادی از آن‌ها منجر شد. حتی سایت‌ها کار نمی‌کردند، بسیاری از بخش‌های مهم سایت‌های اینترنتی به گوگل وابسته است و با حذف گوگل، نیاز به ایجاد ساختار دوباره یا طراحی مجدد سایت که چالش‌های خاص خودش را دارد برای بسیاری از کسب‌و‌کارها به وجود آمد.

در بخش ارتباط صوتی و تصویری همچنان مشکل داریم و پیام‌رسان‌ها و پلتفرم‌های ایرانی نمی‌توانند به خوبی سرویس‌رسانی کنند، البته ناگفته نماند سرعت و ظرفیت استفاده از سایت‌ها و سرویس‌های ایرانی بسیار بالارفته و به نظر می‌رسد این پلتفرم‌ها همچنان از نظر فنی مشکل دارند و با قطعی و کندی اتصال مکرر مواجه می‌شوند.

در عین حال همه مجبور به استفاده از ایمیل جدید شدند و بسیاری از افرادی که با ایمیل با یکدیگر در ارتباط بودند یا تنها به وسیله ایمیل کار می‌کردند، مجبور به ساخت ایمیل جدید بودند، شخصا با چند نفر از همکاران به صورت ایمیلی در ارتباط بودم و پیش از بسته شدن جی‌میل، ایمیل جدیدم را به آن‌ها دادم اما فراموش کردم تا ایمیلم را به یکی از مشتریان قدیمی‌ام بدهم و حالا نمی‌دانم چگونه او را پیدا کنم.

همچنین خبرنامه چندین سایت خارجی را نیز فعال کرده بودم که با از دست دادن دسترسی به جی‌میلم، آنها نیز از بین رفت و اطلاعات ارزشمندی که در جی‌میل داشتم را از دست دادم.

بعد از این طرح ما ماندیم و بی‌کاری و تمام زحماتی که از بین رفت، برخی از رسانه‌ها با این شرایط خودشان را به خوبی وفق دادند و تولید محتوای مدنظر مسئولین را آغاز کردند و حتی پول ترافیک این تولید محتوا را گرفتند اما شاید بیش از 90 درصد افرادی که کسب‌و‌کاری در فضای مجازی داشتند، با چالش‌هایی مواجه شدند که امید و اشتیاق آن‌ها برای کار کردن را از بین برد.

مشکل اصلی این بود که در عین حالی که درآمد ما کاهش پیدا می‌کرد و به صفر نزدیک می‌شد، بسیاری از ابزای‌های مورد استفاده‌مان نیز گران شدند. ابتدا قول داده بودند که گوشی گران نمی‌شود اما گوشی‌های سامسونگ و شیائومی به علت استفاده از برنامه‌های پیشفرض گوشی تا 35 درصد گران شدند، تازه دلار هم که خودش چند برابر شد.

بعد از آن تولید گوشی ایرانی ساخت چین افزایش پیدا کرد که سرویس‌های گوگل را نداشت و کیفیت آن هم نتوانست رضایت خریداران را جلب کند، اما گوشی‌های هواوی بدون گوگل، در بازار کشور رونق پیدا کردند.

قیمت لپ‌تاپ و رایانه هم افزایش پیدا کرد و حتی راهی برای تفریح هم نداشتیم، زیرا واردات کنسول‌های بازی مجددا ممنوع شد و قیمت این اقلام هم به شدت بالا رفت. با نبود گوگل‌پلی گیمز، دسترسی به بسیاری از بازی‌های موبایلی خارجی قطع شد، همچنین انجام بازی‌های آنلاین با رایانه یا کنسول هم همواره مشکلات متعددی داشت.

این اتفاق باعث به وجود آمدن اعتراضات گسترده شد، تعداد زیادی از فعالین و صاحبان کسب‌و‌کارهای آنلاین چندین بار به این اتفاق اعتراض کردن و تجمع‌هایی هم شکل گرفت اما همچون قبل از این طرح که به کارزار مخالفت با طرح صیانت با یک میلیون امضا و بیانیه 50 شرکت بزرگ اینترنتی که حالا تنها 5-6 تای آنها مانند سابق رونق دارند، هم بی‌توجهی شد.

حالا حتی مردم عادی امکان دیدن یک ویدیوی معمولی در یوتیوب را ندارند و این امکان تنها با پروکسی‌های مشخص به برخی از افراد داده می‌شود. یکی از دوستانم که در کار رسانه بود، به من گفت که آن‌ها می‌توانند از پروکسی استفاده کنند و می‌توانند به منابع فیلتر شده دسترسی داشته باشد اما نکته آن است که مردم دیگر علاقه‌ای به دنبال کردن اخبار گوشی یا اتفاقات نو مانند ارزهای دیجیتال یا متاورس نداشتند، زیرا بعد از طرح صیانت، تمامی این موارد در کشور عملا تعطیل شد.

ضربه آخر این طرح خروج شرکت‌های شناخته شده خارجی مانند سامسونگ و شیائومی و تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران ارشد استارتاپ‌های بزرگ از ایران بود، آن‌ها با این وضع پول خود را از کشور خارج کردند. سامسونگ و شیائومی که به علت گرانی، با افت شدید فروش گوشی مواجه شدند و تصمیم گرفتن تا از بازار ایران بروند، سرمایه‌گذاران خارجی استارتاپ‌های داخلی نیز به دلیل عدم ثبات در وضع قوانین، نبود عدالت رقابتی و ناپایداری اقتصادی، از کشور رفتند.

تمامی این اتفاقات یعنی ناامیدی، ناامیدی برای نسل جوانی که از حداقل‌ها محروم شدند و دیگر توان ادامه دادن ندارند. بعد از این اتفاق موج سنگین مهاجرت افراد نخبه و متخصص از کشور آغاز شد، افرادی که دانش و تجربه زیادی داشتند می‌خواستند در مملکت خود کار کنند اما نذاشتند این اتفاق رخ دهد.

یکی از آن‌ها هم خود من هستم، الان در فرودگان فرانکفورت نشسته‌ام و گفتم از چند ساعتی که قرار است در اینجا باشم استفاده کنم و بنویسم که یادم بماند چرا همه عزیزانم را در ایران گذاشتم و می‌خواهم مهاجرت کنم، به زودی با پرواز سیاتل به کانادا می‌روم، برای آغاز زندگی جدید، برای پیدا کردن امید….”

 

نوشته زندگی پس از طرح صیانت چگونه خواهد بود؟ داستانی براساس یک آینده واقعی اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

۱۰ ویژگی خاص گوشی‌های پرچمدار که دوست داریم به مدل‌های میان‌رده اضافه شود + نظرسنجی

گوشی‌های پرچمدار همواره نماد برترین فناوری و تکنولوژی‌های یک کمپانی در بازار تلفن همراه هستند. یک برند برای معرفی خود باید یک گوشی پرچمدار قدرتمند و همه‌چیز تمام را راهی بازار کند و اگر نه هرگز جزئی از بزرگان این صنعت نخواهد بود. به همین دلیل است که شرکت‌های مطرح ساخت تلفن همراه در جهان، تمام داشته‌های خود را در گوشی‌های پرچمدارشان ارائه می‌دهند.

البته برخی از این شرکت‌ها توانایی آن را دارند که طی یک سال حتی دو یا چند گوشی پرچمدار را روانه بازار کنند که این نشان دهنده قدرت و برتری آن‌هاست. عرضه چند گوشی پرچمدار چالش‌های بسیار دشواری به همراه خود دارد، زیرا یک شرکت باید در هر پرچمدار خود چیز جدیدی ارائه دهد و عرضه گوشی تکراری، اعلام رسمی آن شرکت در عدم ارائه خلاقیت و فناوری‌های نوین است. به همین دلیل است که همه شرکت‌ها توانایی عرضه چند سری پرچمدار طی یک سال را ندارند.

گوشی پرچمدار با تکنولوژی‌های جدید و قابلیت‌های ویژه‌ای به بازار می‌آید، به همین دلیل هم قیمت بالایی دارد و طبیعتا همه توانایی خرید گوشی‌های پرچمدار را ندارند. براساس آمارهای جهانی، گوشی‌های میان‌رده محبوبیت بیشتری نسبت به مدل‌های پرچمدار دارند، زیرا از قیمت و کیفیت مناسبی بهره‌مند هستند و خرید آن‌ها برای بخش اعظمی از مردم جهان، صرفه اقتصادی بیشتری دارد.

اما می‌توان فاصله میان گوشی‌های پرچمدار و میان‌رده را کاهش داد، این اتفاقی است که طی سال‌های اخیر رخ داده و شاهد آن هستیم که برخی از مدل‌های میان‌رده از نظر سخت افزاری قابل رقابت با مدل‌های پرچمدار هستند یا برخی ویژگی آن‌ها مانند دوربینشان، کیفیتی نزدیک به دوربین گوشی‌های پرچمدار را ارائه می‌دهد.

اما این‌ها کافی نیستند، گوشی‌های پرفروش میان‌رده که درصد بالایی از سود شرکت‌های تولید کننده تلفن همراه را تامین می‌کنند، می‌توانند میزبان قابلیت‌ها و ویژگی‌های جذاب‌تری باشند.

این درخواست همه افرادی است که گوشی میان‌رده خریداری می‌کنند و همواره در فکر یک قابلیت خاص در گوشی‌های پرچمدار بوده‌اند. ویژگی‌های متعددی وجود دارد که همواره در مدل‌های پرچمدار ارائه شده‌اند و گوشی‌های ارزان‌قیمت و اقتصادی یا میان‌رده‌های بازار هرگز با این قابلیت‌ها عرضه نشده‌اند.

قابلیت‌هایی که وجود آنها در گوشی‌های 3 تا 8 یا 9 میلیون تومانی شبیه به یک رویاست و به نظر می‌رسد افرادی که نتوانند گوشی پرچمدار خریداری کنند، حداقل تا چندسال آینده در حسرت این قابلیت‌ها خواهند ماند. واقعیت آن است که حتی ویژگی‌های جذاب مانند نمایشگر تاشو یک روزی در مدل‌های میان‌رده نیز عرضه می‌شود، همانطور که برخی ویژگی‌های خاص مانند پشتیبانی از 5G در گذشته مربوط به مدل‌های پرچمدار بود ولی حالا همین ویژگی در گوشی‌های میان‌رده عرضه می‌شود.

اما نمی‌خواهیم در مورد آینده صحبت کنیم، بحث ما در مورد امروز است و می‌خواهیم سوالی مهم از شما بپرسیم، اگر حق انتخاب داشتید، ترجیح می‌دادید کدام آپشن و ویژگی گوشی‌های پرچمدار در گوشی‌های میان‌رده عرضه می‌شد؟

پیش از آن که به این سوال پاسخ دهید، در نظر داشته باشید که ما توقع عرضه یک گوشی پرچمدار با قیمت یک مدل میان‌رده را نداریم، به عنوان مثال اگر قرار باشد یک گوشی میان‌رده با صفحه نمایش تاشو به بازار عرضه شود، قطعا شرکت تولید کننده برای جلوگیری از افزایش قیمت آن باید از کیفیت یک بخش مانند دوربین یا باتری بکاهد.

بنابراین در نظر داشته باشید که اضافه شدن یک ویژگی جدید به معنای افول یک ویژگی دیگر است، همچنین تعادل قیمتی باید در یک مدل میان‌رده برقرار باشد و اگر بخواهیم قیمت گوشی را افزایش دهیم، آن مدل دیگر میان‌رده نیست.

با این مقدمه در ادامه به 10 ویژگی جذابی که در حال حاضر تنها در مدل‌های پرچمدار و گاها بالارده یافت می‌شود و علاقه داریم تا در مدل‌های میان‌رده این قابلیت‌ها را ببینیم، اشاره خواهیم کرد.

در انتهای مقاله شما می‌توانید در نظرسنجی ما شرکت کنید و به قابلیتی که دوست دارید در مدل‌های میان‌رده ببینید، رای دهید، با آی‌تی‌رسان همراه باشید:

صفحه نمایش تاشو

همانطور که در مقدمه به عنوان مثال به نمایشگر تاشو اشاره کردیم، اولین ویژگی که به سراغ آن می‌رویم، همین قابلیت نمایشگر تاشو خواهد بود. نمایشگر تاشو یک ویژگی نسبتا جدید است که طی سه سال گذشته به مرحله تجاری‌سازی رسیده و ما شاهد عرضه گوشی‌های تاشو هستیم.

در حال حاضر گوشی‌هایی با نمایشگر تاشو همگی پرچمدار هستند و قیمت بالایی نیز دارند. اما وجود قابلیت نمایشگر تاشو در گوشی‌های میان‌رده بسیار جذاب خواهد بود. فرض کنید یک مدل ارزان‌قیمت از گلکسی زد فلیپ به بازار بیاید که سخت افزاری معمولی داشته باشد اما نمایشگر آن تا شود و بتوان با قیمت 4 یا 5 میلیون تومان این گوشی را خریداری کرد، این اتفاق جذاب نیست؟

قلم لمسی

سری گلکسی نوت یکی از پرچمداران خاص و گران قیمت سامسونگ بود که شاید دیگر تولید نشود، سامسونگ قابلیت پشتیبانی از قلم استایلوس را به مدل‌های تاشو و پرچمداران سری گلکسی S نیز اضافه کرده تا تمامی پرچمداران سامسونگ از قلم لمسی پشتیبانی کنند، اما گوشی‌های میان‌رده چه؟

البته سامسونگ در ابتدای سال 2020 مدل گلکسی نوت 10 لایت را عرضه کرد که قیمتی در حد یک بالا‌رده داشت و ما امیدوار بودیم که از این پس مدل‌های میان‌رده با قابلیت پشتیبانی از قلم لمسی عرضه خواهند شد اما این اتفاق دیگر رخ نداد و باید دید سیاست سامسونگ برای پشتیبانی از قلم لمسی در مدل‌های میان‌رده کی رخ می‌دهد.

دوربین تله‌فوتو برای زوم بیشتر

دوربین تله‌فوتو با قابلیت زوم اپتیکال از جمله ویژگی‌هایی بود که سامسونگ و اپل در سپتامبر 2017 در مدل‌های پرفروش گلکسی نوت 8 و آیفون نوت 8 پلاس عرضه کردند. البته پیش از آن برخی مدل‌های چینی این قابلیت را در گوشی‌های خود استفاده کرده بودند اما در میان برندهای مطرح، سامسونگ و اپل برای اولین بار از این دوربین رونمایی کردند که با توجه به قدرت زومی که به دوربین گوشی می‌داد، به شدت مورد استقبال واقع شد.

پس از آن مدل‌های هواوی و سپس شیائومی نیز به دوربین تله‌فوتو مجهز شدند. دوربین تله‌فوتو در مدل‌های بالارده مانند گلکسی A72 استفاده شده اما این مدل بیش از 10 میلیون تومان قیمت دارد و یک گوشی اقتصادی و میان‌رده محسوب نمی‌شود اما قطعا بسیاری از کاربران علاقه دارند تا در گوشی خود از این دوربین استفاده کنند تا بتوانند تصاویر با زوم و کیفیت بالا ثبت کنند.

وایرلس شارژ و ریورس شارژ

قابلیت شارژ وایرلس و شارژ معکوس از آن دسته قابلیت‌های جذابی هستند که جای خالی آن‌ها در گوشی‌های میان‌رده احساس می‌شوند. این قابلیت در گلکسی S21FE که یک بالارده محسوب می‌شود وجود دارد، همچنین آیفون SE نیز به قابلیت شارژ وایرلس مجهز بود، به تازگی نیز هواوی در مدل‌های میان‌رده خود مانند نوا 8 و نوا 9 قابلیت شارژ معکوس (البته به‌صورت سیمی) را جای داده است.

اما میان‌رده ارزان قیمتی که هر دو قابلیت شارژ وایرلس و یا شارژ معکوس (چه به صورت بی‌سیم و چه باسیم) را داشته باشد، نداریم و همین مورد باعث می‌شود که نتوان از این دو قابلیت کاربردی در مدل‌های اقتصادی استفاده کرد.

سامسونگ DEX

یکی از قابلیت‌های جذابی که تنها در پرچمداران سامسونگ یافت می‌شود، دکس نام دارد که با آن می‌توانید گوشی را به آسانی به رایانه یا مانیتور متصل کرده و از رایانه خود، گوشی موبایل را مدیریت و حتی با آن کار کنید. سامسونگ Dex امکانات بسیار زیادی دارد و ویژگی محبوبی میان خریداران گوشی‌های سامسونگ محسوب می‌شود اما این قابلیت تنها برای پرچمداران این شرکت کره‌ای درنظر گرفته شده است.

اتصال گوشی به رایانه با دکس بسیار راحت است و این ویژگی قطعا برای افرادی که میان‌رده‌های سامسونگ را دارند نیز به کار خواهد آمد، به همین دلیل علاقه داریم تا در میان‌رده‌های سامسونگ نیز ویژگی Dex را ببینیم.

قابلیت‌های خاص گیمینگ

گوشی‌های گیمینگ خاص بازار با ویژگی‌های متفاوتی عرضه می‌شوند که لذت بازی با آن‌ها را دو چندان می‌کند. برخی از این ویژگی‌ها شامل اسپیکر چندگانه، تریگرهای لمسی، فن قدرتمند و وجود درگاه شارژر در میانه فریم چپ یا راست گوشی است که امکان بازی در زمانی را که گوشی در شارژ است، بسیار راحت‌تر می‌کند. اما گوشی‌های گیمینگ قیمت بالایی دارند و بسیاری از افرادی که به بازی با گوشی علاقه دارند هرگز نمی‌توانند از این ویژگی‌ها استفاده کنند.

گوشی گیمینگ میان‌رده با قیمت 200 تا 300 دلار ایده بسیار جذابی است، البته انتظار نداریم تمامی ویژگی‌های گوشی‌های گیمینگ گران قیمت را در مدل‌های میان‌رده ببینیم ولی به عنوان مثال دو تریگر لمسی، یک فن قدرتمند و وجود درگاه شارژر در میانه بدنه اتفاق جذابی است که می‌تواند تجربه گیمینگ را به شدت افزایش دهد. وجود این قابلیت‌ها با یک پردازنده میان‌رده قدرتمند و متریال معمولی باعث می‌شود هم قیمت گوشی پایین بیاید و هم بخشی از ویژگی‌های گوشی‌های گیمینگ در مدل‌های میان‌رده در دسترس باشد.

نمایشگر دوگانه

بسیاری از گوشی‌های پرچمدار به علت نوع خاص طراحیشان از دو نمایشگر بهره می‌برند. به عنوان مثال گلکسی زد فلیپ و زد فولد 3 هر دو دارای دو نمایشگر هستند، یا شیائومی می 11 اولترا یک نمایشگر ثانویه برای گرفتن عکس سلفی با دوربین اصلی دارد.

همچنین در گذشته ال‌جی مدل‌هایی را با دو نمایشگر عرضه کرده بود. اما حالا جسارت در طراحی متفاوت مدل‌های میان‌رده از بین رفته و همه گوشی‌ها یک طراحی یکسان دارند. با کمی خلاقیت می‌توان مدل‌هایی را طراحی کرد که از دو نمایشگر بهره می‌برند، مانند اتفاقی که در برخی از مدل‌های پرچمدار مشهور می‌بینیم.

دوربین سلفی زیر نمایشگر

دوربین سلفی زیر نمایشگر از جمله ویژگی‌هایی است که به تازگی در چند مدل مطرح استفاده شده و امید داریم تا به زودی از این ویژگی در مدل‌های میان‌رده استفاده شود. دوربین سلفی زیر نمایشگر به شکلی طراحی شده که می‌تواند از زیر پیکسل‌های نمایشگر عکس‌برداری کرده و درواقع شما دوربین سلفی را بر روی نمایشگر نمی‌بینید.

این ویژگی تاکنون در دو مدل مطرح گلکسی زد فولد 3 و شیائومی میکس 4 استفاده شده است.

گواهی مقاومت در برابر آب

گوشی ضد آب قابلیت‌هایی به شما می‌دهد که نمی‌توان از آن‌ها گذشت. امکان عکاسی و فیلم‌برداری در زیر آب، امکان کار با گوشی زیر باران شدید و عدم نگرانی از افتادن گوشی در آب تنها گوشه‌ای از آپشن‌هایی است که با گوشی ضد آب به دست می‌آورید. البته سامسونگ برخی از میان‌رده‌های جدید خود را با گواهی IP67 تولید کرده که یعنی تا 30 دقیقه و تا عمق یک متر زیر آب می‌توان با گوشی کار کرد.

ضد آب بودن گوشی برای همه مورد نیاز است و چه بهتر است که این قابلیت برای گوشی‌های ارزان قیمت و اقتصادی نیز عرضه شود، به ویژه شرکت‌های هواوی و شیائومی در بحث ضد آب بودن گوشی‌های خود کم کاری کرده‌اند و اکثر میان‌رده‌ها و حتی پرچمداران این دو شرکت ضد آب نیستند.

قطعات جانبی ماژولار

گوشی‌های ماژولار از متفاوت‌ترین و جسورانه‌ترین طراحی‌های تلفن همراه بودند که چند باری توسط برخی شرکت‌ها مانند موتورولا تست شدند اما دیگر خبری از این مدل‌ها نیست. هر چند گوشی‌های پرچمدار نیز ماژولار نیستند ولی به طور کلی قابلیت اتصال لوازم جانبی با ماژول به گوشی موبایل ایده بسیار جالبی است که امید داریم بیشتر از این ایده در مدل‌های میان‌رده استفاده شود.

دیگر قابلیت‌ها: ویژگی‌هایی که امید داریم به گوشی‌های میان‌رده اضافه شوند پایان ندارد، آپشن‌هایی مانند بدنه فلزی، دوربین سلفی دوگانه، حاشیه‌های دور نمایشگر باریک‌تر، سخت‌افزار قدرتمندتر و غیره همگی از مواردی هستند که علاقه‌داریم تا به مدل‌های میان‌رده و اقتصادی اضافه شوند.

اما نظر شما چیست؟ شما با شرکت در نظرسنجی زیر به ما بگویید که علاقه دارید تا کدام ویژگی به گوشی‌های میان‌رده اضافه شود؟ همچنین اگر علاقه دارید تا قابلیت دیگری که در لیست بالا وجود ندارد به مدل‌های میان‌رده اضافه شود، در بخش کامنت‌ها با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

دوست دارید کدام ویژگی گوشی‌های پرچمدار را در میان‌رده‌ها ببینید؟

نوشته 10 ویژگی خاص گوشی‌های پرچمدار که دوست داریم به مدل‌های میان‌رده اضافه شود + نظرسنجی اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

تاثیر خرید اکتیویژن بلیزارد توسط مایکروسافت بر روی صنعت بازی

در این مقاله قصد داریم تا تاثیر خرید 70 میلیارد دلاری اکتیویژن بلیزارد، توسط مایکروسافت بر روی صنعت بازی و دیگر کمپانی‌ها را بررسی کنیم.

کمپانی مایکروسافت با خرید‌های اخیر خود در حوزه استودیو‌های بازی‌سازی برای ایکس باکس، بسیاری را شگفت‌زده کرده است. ایکس باکس در سال گذشته با خرید آخر خود یعنی کمپانی زنیمکس و استودیو‌های بتسدا، با قیمت ۷ میلیارد دلار، یکی از گران‌قیمت‌ترین خرید‌های تاریخ صنعت بازی‌سازی را رقم زده و باعث حیرت‌زدگی بسیاری از جوامع شد. این تصمیم مایکروسافت، مالکیت بسیاری از عناوین مهم صنعت بازی را به وی بخشید، از جمله الدراسکرولز و فال‌اوت.

اما اخیرا فیل اسپنسر، مدیرعامل ایکس باکس، از خرید جدید این کمپانی خبر داد که می‌توان گفت خرید قبلی آن یعنی بتسدا هیچ حرفی در برابرش برای گفتن ندارد. اسپنسر اعلام کرد که مایکروسافت کمپانی اکتیویژن بلیزارد را با قیمت دیوانه‌وار ۶۸.۷ میلیارد دلار خریداری کرده است. تقریبا می‌توان گفت که خرید جدید این کمپانی ۱۰ برابر خرید قبل ارزش دارد.

البته بی‌دلیل هم نیست، کمپانی اکتیویژن صاحب عناوین و آی‌پی‌های بسیار با ارزشی بوده و سالانه درآمد بسیار زیادی دارد. این کمپانی استودیو‌های زیر را شامل می‌شود:

  • Activision Publishing
  • Blizzard Entertainment
  • Beenox
  • Demonware
  • Digital Legends
  • High Moon Studios
  •  Infinity Ward
  • King, Major League Gaming
  • Radical Entertainment
  • Raven Software
  • Sledgehammer Games
  • Toys for Bob
  • Treyarch

همچنین برخی از آی‌پی‌هایی که مایکروسافت با خرید این کمپانی صاحب خواهد شد شامل عناوین زیر است:

  • Call of Duty
  • Warcraft
  • Candy Crush
  • Tony Hawk
  • Diablo
  • Overwatch
  • Spyro
  • Hearthstone
  • Guitar Hero
  • Crash Bandicoot
  • StarCraft

بسیاری از این عناوین هر ساله درآمد‌های سرسام‌آوری برای اکتیویژن داشته است که حال این درآمد برای ایکس باکس خواهد بود. البته توجه داشته باشید، فیل اسپنسر اضافه کرد که قرارداد این خرید هنوز بسته نشده است. این فرآیند برای خرید بتسدا نیز بسیار زمان‌بر بود اما اگر مشکلی غیرمنتظره پیش نیاید، قرارداد بسته خواهد شد. گفته می‌شود که این فرآیند در سال مال ۲۰۲۳ نهایی خواهد شد.

فیل اسپنسر گفت: “تا زمانی که این قرارداد بسته شود، Activision Blizzard و Microsoft Gaming به طور مستقل به فعالیت خود ادامه خواهند داد. پس از تکمیل معامله، Activision Blizzard  به من به عنوان مدیر عامل Microsoft Gaming گزارش خواهد داد”.

وی افزود: “پس از بسته شدن، ما تا جایی که می‌توانیم بازی‌های Activision Blizzard را در Xbox Game Pass و PC Game Pass ارائه خواهیم کرد. همچنین امروز اعلام کردیم که Game Pass اکنون بیش از 25 میلیون مشترک دارد. مثل همیشه، ما مشتاقانه منتظر ارائه‌ بازی‌های بهتر به Game Pass هستیم”.

در آخر وی افزود که بازی‌های این کمپانی بر روی بسیاری از پلتفرم‌ها تجربه می‌گردد و قصد دارند تا به حمایت از این جوامع ادامه دهند. حال قصد داریم تا در این مطلب تاثیر این خرید بزرگ را بر روی صنعت بازی بررسی کنیم و سعی کنیم که نتایج احتمالی را پیش‌بینی کنیم.

تاثیر این خرید بر روی استودیو‌های اکتیویژن بلیزارد

در چند ماه اخیر شکایت‌های بسیاری از اکتیویژن توسط کارمندان آن رخ داد و در پی آن، سهام اکتیویژن 30 درصد سقوط داشت. حتی در فروش بازی‌ها به مشکل خورده بود و گویا توان مدیریت مناسب استودیوها را از دست داده بود. این موضوع از دید مایکروسافت، فرصت مناسبی بود و به اکتیویژن پیشنهاد خود را داد.

شرایط کارمندان اکتیویژن رفته رفته بد‌تر می‌شد و در ماه‌های اخیر مورد بحث بسیاری از رسانه‌ها بود. از فشار کاری بالا گرفته تا آزار و اذیت‌هایی که از طرف برخی از کارمندان گزارش می‌شد. این درحالی بود که مدیران این مجموعه هیچ قدمی در بهبود این شرایط برنمی‌داشتند و کمک و راه حلی به کارکنان مورد آزار قرار گرفته ارائه نمی‌دادند. در مراسم گیم‌اواردز برای مثال، جملاتی برای همدردی با این کارکنان گفته شد و درکل بسیاری از رسانه‌ها برای شرایط جامعه بزرگ بازیکن‌ها و بازی‌ساز‌ها ابراز نگرانی می‌کردند.

از دیگر شرایط بدی که در استودیو‌ها حاکم بود، نبود آزادی برای گسترش ایده‌ها و خلاقیت آن‌ها بوده است. گویا مدیران این مجموعه فقط به فکر درآمد بوده‌اند و چه راهی بهتر از کالاف‌دیوتی!

برای مثال استودیو تویز فور باب نسخه جدید کرش را نام Crash Bandicoot 4: It’s About Time عرضه کرد. بازی نمرات خوبی گرفت و فروش خوبی نیز داشت و به‌ همین دلیل ساخت نسخه بعدی آن آغاز اما در نهایت کنسل شد زیرا اکتیویژن تمام تمرکز خود را بر روی سری COD گذاشته بود. کنسل شدن بازی و کمک کردن به ساخت COD: Warzone، به تویز فور باب تحمیل شده بوده و این موضوع باعث ایجاد اختلافات زیادی بین این استودیو و اکتیویژن شد که در نهایت منجر به خروج چند نفر از مهم‌ترین افراد استودیو، از تویز فور باب بود.

درنهایت، کاهش کیفیت بازی‌های این پابلیشر مانند کال‌اف‌دیوتی، بسیاری را آزار می‌داد. با انتشار سالانه از مجموعه COD، در روندی تکراری از بازی‌ها قرار گرفته بودیم که هر کدام تفاوت کمی با دیگری داشت.

از سوی دیگر، ایکس باکس در سال‌های اخیر نشان داده و بسیار ادعا داشته است که شرایط کارکنانش به اندازه مخاطبینش اهمیت دارد و به توسعه‌دهندگان فضای کافی را می‌دهد. این موضوع باعث می‌شود که به آینده وضعیت استودیو‌های اکتیویژن بلیزارد امیدوار شویم.

ایکس باکس با مالکیت این کمپانی ریسک بزرگی کرده است زیرا اگر نتواند شرایط آن را بهتر کند تمام ادعاهایش مبنی بر اهمیت وضعیت کارکنان، غلط از آب درمی‌آید.

همچنین سخنانی از خارج شدن سری COD از روند عرضه سالانه به گوش می‌رسد که با توجه به سابقه ایکس باکس زیاد هم دور از انتظار نیست. بیشتر شدن فاصله عرضه عناوین این مجموعه می‌تواند به کیفیت و تفاوت بیشتر آن‌ها با یکدیگر منجر شود که خبر خوبی برای طرفداران این مجموعه است.

در نهایت ایکس باکس همواره ادعا داشته و ثابت کرده که دست استودیو‌های تحت مالکیت خود را برای خلاق بودن باز می‌گذارد. مایکروسافت به نظر به استودیو‌های خود اهمیت می‌دهد و به آن‌ها اجازه ساخت و توسعه دیگر آی‌پی‌های این شرکت را خواهد داد.

تاثیر این خرید بر روی پلی‌استیشن و سونی

قطعا سونی باید احساس نگرانی و خطر کند، هر چه نباشد تقریبا هرساله یکی از پرفروش‌ترین عنوان Third Party از مجموعه کال‌آف‌دیوتی است. عنوان ونگارد در سال گذشته دومین بازی پرفروش در پلی‌استیشن استور بود و سونی باید یک فکر جدی برای این جای خالی بکند.

طبق گفته‌های مایکروسافت و عملکردی که از این کمپانی با بتسدا دیدیم، عناوین آنلاینی که روی تمامی پلتفرم‌ها وجود دارند برای مثال وارزون به کار خود ادامه خواهند داد. همچنین تا بسته شدن قرارداد، عناوین بعدی این مجموعه را بر روی کنسول‌های سونی خواهیم دید. گفته می‌شود که جدای از زمان بسته شدن قرار‌داد، سه عنوان بعدی COD که یکی از آن‌ها امسال و دوتا در سال آینده عرضه خواهد شد، بر روی کنسول‌های پلی‌استیشن در دسترس خواهد بود. اما از آن به بعد، به احتمال زیاد عنوان کال‌اف‌دیوتی فقط برروی پلتفرم‌های ایکس‌باکس و ویندوز قابل تجربه خواهد بود.

نبود این مجموعه و دیگر مجموعه‌های اکتیویژن بر روی پلتفرم پلی‌استیشن قطعا بسیاری از کاربران آن را به مهاجرت مجبور خواهد کرد. این که سونی دقیقا چه کاری می‌تواند انجام دهد سوال سختی است و هر راه حل خوبی و بدی‌های خودش را خواهد داشت.

واضحا ساخت یک آی‌پی جدید برای رقابت با COD پیشنهاد منطقی و محتملی به نظر نمی‌رسد. بازگرداندن و احیای مجموعه‌های قبلی مانند کیل‌زون نیز بیشنهاد دشواری است. از طرفی ایکس‌باکس با گسترش کاتالوگ خود در گیم‌پس قطعا مخاطبان بیشتری جذب خواهد کرد. چه بسا که تا به امروز نیز به 25 میلیون کاربر دست پیدا کرده است.

سونی قطعا یکی از دوران‌های سخت خود را می‌گذراند و حملات زیادی را باید پاسخ دهد. از رقیب برای گیم‌پس گرفته تا پرکردن جای کال‌اف‌دیوتی و دیگر عناوین مهم اکتیویژن بلیزارد.

تاثیر این خرید بر روی مایکروسافت و ایکس‌باکس

در این میان اما بیشترین سود را قطعا مایکروسافت خواهد برد. با خرید این پابلیشر، مایکروسافت به تقویت گیم‌پس ادامه خواهد داد و همانطور که از ابتدا پیدا بود، هدفش نیز همین است.

به احتمال زیاد سری COD عنوان پرفروش‌ترین بازی سال را از دست خواهد داد اما این موضوع اهمیت زیادی برای مایکروسافت نخواهد داشت. مهم آن است که مخاطبین گیم‌پس بسیار بیشتر خواهد شد و تنها دغدغه ایکس‌باکس نیز همین است.

اگر بگوییم که سونی پرچم‌دار سوم‌شخص- اکشن ماجراجویی داستان محور است، مایکروسافت پرچم شوتر‌ها را به دست گرفت. با کنترل عناوین Doom، Quake، Halo، Call of Duty، Overwatch و Wolfenstein که هر کدام از سری‌های بزرگ اول شخص شوتر هستند و عناوین جدید اما موفقی همچون Death Loop، قطعا ایکس‌باکس به محل خوبی برای علاقه‌مندان این سبک از بازی تبدیل شده است.

اکتیویژن

فروش اولیه کنسول‌های نسل نهم از تمامی نسل‌ها بیشتر بوده است. این جامعه و صنعت در حال گسترش است و مایکروسافت قصد دارد سهم بزرگی از آن را داشته باشد و همچنین نشان داده که حاضر است برای رسیدن به هدفش پول زیادی خرج کند.

تاثیر خرید اکتیویژن بلیزارد بر صنعت بازی

خرید اکتیویژن بلیزارد مایکروسافت را یک قدم به تقویت و همه‌گیر کردن گیم‌پس نزدیک کرده است. بسیاری از بازیکن‌ها گیمر‌های کژوال هستند و بیشتر وقت خود را صرف یک عنوان خاص می‌کنند. عنوان‌هایی مانند وارکرفت، کال‌اف‌دیوتی، اورواچ و یا الدر اسکرولز. برای این دسته از افراد خرید یک سرویس اشتراکی بدون نیاز حتی به کنسول و سخت افزار شاید منطقی‌تر به نظر برسد.

اکتیویژن

مایکروسافت قصد دارد تا خدمات خود را در عرضه بازی به نتفلیکس شبیه‌تر کند و روزی برسد که گیم‌پس در کنار ایکس کلود، صرفا یک اپلیکیشن بر روی گوشی و یا تلویزیون کاربران باشد که صرفا با خرید یک کنترلر و به سرعت، این بازیکن‌ها مشغول به تجربه عنوان مورد علاقه خود شوند.

اکتیویژن

به نظر می‌رسد که دیگر کمپانی‌ها نیز از عرضه یک رقیب برای گیم‌پس ناگزیر هستند چون در غیر این صورت به احتمال زیاد بازی را خواهند باخت. در نتیجه هر روز قدمی به کمرنگ شدن نیاز به سخت‌افزار و یک کنسول، نزدیک‌تر می‌شویم.

البته که این موضوع به معنای حذف کنسول‌ها از بازار نیست و بسیاری از هاردکور گیمر‌ها و کسانی که به تجربه عناوین مختلفی علاقه دارند همچنان به یک جعبه در زیر تلویزیون خود نیاز دارند و کنسول‌ها برای مدت زیادی بخشی از درآمد بخش بازی مایکروسافت خواهند بود.

نظر شما در مورد خرید اکتیویژن چیست؟ آیا از این اتفاق خوش‌حال شدید؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته تاثیر خرید اکتیویژن بلیزارد توسط مایکروسافت بر روی صنعت بازی اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

تبلیغات اینترنتی یا تلویزیونی؟! بررسی هزینه و بازدهی تبلیغات در تلویزیون و فضای مجازی

تبلیغ تلویزیون

تبلیغ در تلویزیون و تبلیغات اینترنتی از نظر هزینه، بازدید و اثرگذاری تفاوت‌هایی دارند که در این مطلب به بررسی این تفاوت‌ها خواهیم پرداخت.

برندسازی و تبلیغات یکی از مهم‌ترین بخش‌های ساخت یک کسب‌و‌کار موفق است. نمی‌توانید بدون آنکه خودتان را به دیگران معرفی کنید، پایه‌های یک کسب‌و‌کار موفق را بسازید و به نقطه اوج بیزینس خود دست پیدا کنید. هرچند از قدیم گفته‌اند که محصول یا خدمات باکیفیت، مهم‌ترین تبلیغ برای یک کسب‌و‌کار است اما در نهایت برای رسیدن به حداکثر پتانسیل یک بیزینس، نیاز به تبلیغ خواهید داشت.

راه‌های متفاوتی برای تبلیغات یک کسب‌و‌کار وجود دارد، اما متداول‌ترین و به نوعی دم‌دست‌ترین راه برای تبلیغات، تبلیغات اینترنتی و تبلیغ در تلویزیون است. پیش‌تر راه‌های دیگر مانند تبلیغات در مطبوعات و جراید نیز به عنوان یکی از تاثیرگذارترین راه‌های تبلیغاتی برشمرده می‌شد اما حالا جراید و روزنامه‌ها مانند گذشته محبوب نیستند و طبیعتا این گزینه از روش‌های تبلیغاتی تاثیرگذار حذف می‌شود. همچنین تبلیغات محیطی و تبلیغات در رادیو نیز از گزینه‌های مهم و موثر برشمرده می‌شوند اما مانند تبلیغات اینترنتی و تبلیغ در تلویزیون بازدهی ندارند.

تبلیغات تلویزیونی یکی از قدیمی‌ترین روش‌های برندسازی در جهان است، از زمانی که تلویزیون به خانه‌های مردم باز شد، تبلیغات تلویزیونی نیز ایجاد شدند و حالا بیش از 50 سال است که مردم ایران در تلویزیون خود تبلیغ مشاهده می‌کنند. اما تبلیغات اینترنتی یک روش جدید و نسبتا نوین محسوب می‌شود. هرچند که این روش نیز بیش از 15 سال سابقه دارد اما تبلیغات در فضای مجازی و اینترنت نسبت به تلویزیون، سابقه کمتری دارد.

تبلیغ تلویزیون

تبلیغات در اینترنت و تبلیغ در تلویزیون دو روش اساسی و پایه‌ای برای طلوع و رشد یک برند بزرگ است، شما بدون داشتن سابقه درست و تنها با تبلیغات اینترنتی یا تلویزیونی گسترده می‌توانید طی 10 روز، نام خود را بر سر زبان‌ها بیندازید، مانند کاری که شبکه خرید و فروش و خدمات “بایا” انجام داد. این برند بدون سابقه خاصی و در زمانی که حتی سایت و سرویسش آماده خدمت‌رسانی نبود، با تبلیغات گسترده در تلویزیون طی مدت کوتاهی به یک برند شناخته شده تبدیل شد.

تبلیغات اینترنتی نیز دنیای خودش را دارد، از زمانی که بازدید سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد، تیلبغات در اینترنت نیز وارد مرحله جدیدی شد و حالا پول‌های سنگینی برای تبلیغات اینترنتی جابه‌جا می‌شود. تبلیغات در اینترنت می‌تواند در بستر سایت، شبکه‌های اینترنتی، اپلیکیشن و به‌طور خلاصه هرجایی که شما متصل به اینترنت هستید، اتفاق بیفتد.

تبلیغات موفق به عناصر زیادی وابسته است اما در خصوص مکان و فضایی که شما در آن تبلیغات انجام می‌دهید از سه نظر میزان بازدید و مخاطب، اثرگذاری و هزینه قابل تامل است.

طبیعتا صاحبان کسب‌و‌کارها به دنبال آن هستند تا تبلیغات خود را در پلتفرم و فضایی انجام دهند که بیشترین بازدید را می‌گیرد، همچنین بازدید برای گروه هدف نیز یکی از موارد بسیار مهم در اثرگذاری تبلیغات است که می‌تواند بازدهی و نتیجه خروجی تبلیغات را افزایش دهد.

تبلیغات اینترنتی

از طرفی پلتفرمی که شما برای تبلیغات انتخاب می‌کنید، شاید بازدیدکنندگان فراوانی داشته باشد اما برای برندسازی شما مناسب نباشد، به‌طور مثال تبلیغات در کانال‌ها و پیج‌های طنز برای بیزینس‌ها و کسب‌و‌کارهای بزرگ چند میلیارد دلاری و بین‌المللی آنچنان بازدهی ندارد و حتی برای برندسازی آن کسب‌و‌کار یک نکته منفی حساب می‌شود. به همین جهت صرف بازدیدکننده بالا برای کسب‌و‌کار شما اعتبار نمی‌آورد و اگر به دنبال تاثیرگذاری جدی هستید، باید در محیط‌های مناسب و جدی‌تر که شاید بازدیدکنندگان کمتری دارند تبلیغات انجام دهید.

مورد آخر مربوط به هزینه است که همواره برای تبلیغات اینترنتی و تبلیغ در هر بستری از جمله رادیو و تلویزیون و جراید اهمیت داشته و گاها اصلی‌ترین چالش برای کسب‌و‌کارهایی است که به‌دنبال تبلیغات می‌گردند.

ما در ادامه تبلیغات در بستر اینترنت را با تبلیغ در تلویزیون براساس سه شاخصه گفته شده بررسی خواهیم کرد، اگر شما به دنبال تبلیغات هدفمند هستید و نمی‌دانید که دقیقا باید در چه فضایی کمپین‌های تبلیغاتی خود را اجرا کنید، با این مقاله همراه آی‌تی‌رسان باشید:

میزان بازدید و مخاطب

از نظر تعداد مخاطب متاسفانه آمار دقیقی از سمت صدا‌و‌سیما اعلام نشده و آمارهایی هم که گاها صدا‌و‌سیما منتشر می‌کند، اغلب مورد بحث و بررسی است. افرادی که سابقه کار در بدنه صدا‌و‌سیما را دارند، بارها نسبت به آمار بازدیدهایی که توسط این سازمان اعلام می‌شود، اعتراض کرده‌اند و آن را نتیجه شیوه‌های نظرسنجی و افکارسنجی قدیمی و منسوخ می‌دانند. یکی از این افراد حسن وارسته نویسنده سریال زیرخاکی است که خود در مرکز تحقیقات صداوسیما کار می‌کرده و صراحتا اعلام کرد که آمارهای این سازمان را قبول ندارد.

به هر شکل اکثر آمارهای اعلام شده از طرف صداوسیما درصدی بوده و تعداد بازدیدکنندگان برنامه‌های تلویزیونی مختلف این سازمان مشخص نیست. اما اگر بخواهیم آمارها و درصدهای منتشر شده از طرف صداوسیما و مراکز دیگر را در کنار هم قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که برنامه‌های حال حاضر تلویزیون مانند خندوانه نسبت به چندسال گذشته افت بازدیدکننده داشتند.

یکی از دلایل این سخن تعداد آرای مردمی شرکت‌کنندگان در مسابقه خنداننده‌شو است که از 18 میلیون نفر در فصل گذشته به دو میلیون نفر در فصل جاری کاهش پیدا کرده است. به هر شکل خندوانه و بخش خبری 20:30 از جمله پربازدیدترین برنامه‌های صدا و سیما هستند، همچنین برنامه‌های فوتبال‌ برتر، بمب، اعجوبه‌ها و بخش خبری ساعت 21 نیز جزو برنامه‌های پربازدید هستند.

تبلیغات اینترنتی

طبیعتا تبلیغات پیش از شروع و در میان این برنامه‌ها بازدیدکننده بیشتری دارد و می‌توان رقم بازدید آن را بین 5 تا 15 میلیون نفر اعلام کرد. این ارقام به‌طور کامل برای برنامه‌های مختلف و در زمان‌های مختلف متفاوت است. همچنین دیگر برنامه‌ها به‌طور میانگین 2 تا 10 میلیون تماشاگر دارند. این آمار زمانی که برنامه‌های مناسبتی و محبوب آغاز می‌شود، افزایش پیدا می‌کند اما براساس آمارهای موجود، در دیگر ایام سال، بینندگان ثابت صداوسیما رقم بالایی نیستند.

اما میزان بازدید در اینترنت تناوب بسیار بالاتری دارد، به عنوان مثال در یک سایت محبوب میزان آمار مشاهده تبلیغات ممکن است به بیش از 30 تا 40 میلیون نفر هم برسد. اینترنت فضای بسیار گسترده‌تری است و از تبلیغ در یک استوری در یک پیج اینستاگرام تا تبلیغ در پربازدیدترین سایت ایران را می‌توان جزو تبلیغات اینترنتی دانست.

صرفا برای مثال می‌توان گفت که آپارات به عنوان پربازدیدترین سایت ایرانی در سال 99 بیش از 60 میلیون بازدیدکننده یکتا داشت و دیجیکالا نیز اعلام کرده که در سال 99 به‌طور ماهانه 30 میلیون بازدیدکننده یکتا داشته است. این آمار در سایت‌ها و اپلیکیشن‌های مختلف، تفاوت دارد، مثلا حساب برخی از بازیگران و افراد مشهور در اینستاگرام بالغ بر یک میلیون بازدید دارد که رقم قابل توجهی است.

به این ترتیب اگر صرفا تعداد مخاطبین برای شما اهمیت داشته باشد، هم در اینترنت و هم در تلویزیون می‌توانید به‌نوعی تبلیغ کنید که به شکل مناسبی دیده شوید. اما برتری که تبلیغات اینترنتی نسبت به تلویزیون دارد، امکان تبلیغات هدفمند و هوشمند است که باعث می‌شود تبلیغ شما را گروه هدف‌تان ببینند.

برنامه‌های تلویزیونی برای عموم مردم پخش می‌شوند و به‌جز برنامه‌های ورزشی، نمی‌توان گروه دیگری از مردم را نام برد که پای ثابت یک برنامه هستند، برنامه‌های مذهبی، تفریحی، علمی، اخبار و غیره از گروه‌های مختلف مردم تماشاگر دارند و تبلیغ در این برنامه‌ها برای کسب‌و‌کارهایی است که گروه هدف خاصی ندارند و محصول یا سرویس‌شان را تمام مردم می‌توانند استفاده کنند.

به عنوان مثال یک اپلیکیشن پرداختی و یا یک فروشگاه فرش از جمله کسب‌و‌کارهایی هستند که مخاطب هدف خاصی ندارند و می‌توانند تبلیغ خود را برای تمام مردم ایران پخش کنند، اما در اینترنت دست شما برای انتخاب گروه هدف بازتر است. به عنوان نمونه شما در آپارات می‌توانید تبلیغات خود را پیش از ویدیوهای مناسب با کسب و کار خود پخش کنید، یا فرض کنید که شما یک محصول گیمینگ دارید و تبلیغ خود را برای افرادی که ویدیو گیمینگ می‌بینند، پخش می‌کنید.

یا آنکه سرویس‌های تکنولوژی‌محور می‌توانند تبلیغ خود را در سایت‌های مربوط به فناوری مانند آی‌تی‌رسان منتشر کنند، زیرا کاربران ما عموما افرادی هستند که به فناوری علاقه دارند. یا اگر شما یک فروشگاه لوازم ورزشی دارید، می‌توانید در یک سایت و یا اپلیکیشن ورزشی تبلیغ کنید، به این شکل کاربران علاقه‌مند به ورزش تبلیغ شما را می‌بینند و احتمال آنکه به ازای هر هزار بازدید، درصد بالاتری از کاربران را جذب کنید، بیشتر است.

تبلیغات اینترنتی

در کنار این موارد، سرویس‌های مختلفی برای تبلیغات هدفمند وجود دارند که براساس سرچ‌ و علایق کاربران، تبلیغات مختلفی را به آن‌ها نشان می‌دهند. به عنوان مثال تنها افرادی که در جستجو‌های خود مطالب مربوط به عکاسی را سرچ کرده‌اند و یا از سایت‌های مخصوص عکاسی بازدید می‌کنند، تبلیغات مخصوص به عکاسی، فروش دوربین یا دوره‌های آموزشی مربوط عکاسی و ادیت تصویر را مشاهده می‌کنند. به این ترتیب میزان بازدید تبلیغ کاهش پیدا می‌کند، اما افرادی که به احتمال فراوان از تبلیغ شما استقبال می‌کنند و گروه هدف شما هستند، تبلیغ اینترنتی شما را می‌بینند و درصد کلیک بر روی تبلیغ و استفاده از محصول و سرویس‌ شما بسیار بیشتر است.

تمام این موارد از جمله امکاناتی است که در تبلیغات اینترنتی به دست می‌آورید ولی تبلیغ در تلویزیون برای عموم مردم پخش می‌شود و نمی‌توانید تفکیکی از نظر گروه مخاطبان داشته باشید، به این ترتیب تبلیغ برای افراد بیشتری پخش می‌شود و طبیعتا هزینه آن نیز بیشتر است.

هزینه

بگذارید پیش از اثرگذاری در خصوص هزینه تبلیغ در دو بستر تلویزیون و اینترنت صحبت کنیم. از نظر هزینه نمی‌توان اینترنت و تلویزیون را مقایسه کرد. تبلیغات هدفمند در اینترنت و تبلیغات عمومی در تلویزیون هزینه‌های بسیار متفاوتی دارند و اگر قصد دارید در تلویزیون دیده شوید، باید هزینه هنگفتی بپردازید.

اگر می‌خواهید یک تیزر ویدیویی بسازید، باید از حداقل 20 میلیون تا بیش از 100 میلیون تومان هزینه کنید. ساخت تیزر تبلیغاتی با استانداردهای تلویزیون به تجهیزات و یک تیم حرفه‌ای نیاز دارد که قطعا باید هزینه آن پرداخت شود. البته ساخت تیزر تبلیغاتی برای فضای مجازی نیز دست کمی از ساخت تیزر برای تلویزیون ندارد و باید به همان مقدار بودجه اختصاص دهید، ولی تفاوت عمده آن است که تبلیغات ویدیویی در اینترنت کوتاه‌تر از تبلیغات در تلویزیون هستند و به همین دلیل معمولا خرج کمتری برای شما دارند.

ضمن این که نوع تبلیغات در اینترنت بسیار متفاوت است، یعنی متداول‌ترین تبلیغات بر روی سایت‌ها به درج بنر و تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی با کلیپ‌های کوتاه و حتی همکاری اینفلوئنسرها انجام می‌شود که برای ساخت خود تبلیغ هزینه زیادی پرداخت نمی‌کنید و تنها هزینه نمایش آن را می‌دهید.

اما مهم‌ترین بخش، هزینه انتشار تبلیغات است، برای مقایسه پخش تبلیغات در پلتفرم‌های مختلف به جدول زیر توجه کنید:

نوع تبلیغ در تلویزیون / هرثانیه

هزینه به تومان

نوع تبلیغ در اینترنت / ماهانه

هزینه به تومان

نشان دادن تبلیغ به مدت یک روز در شبکه سه هزینه کل 22.373.340.300 بنر اصلی خبرگزاری‌های برتر ایران 20.000.000
زیرنویس در بخش خبری ساعت 21:00 شبکه یک 92.612.500 بنر اصلی سایت‌های پربازدید 12.000.000
تبلیغ در میان سریال شبانه شبکه سه 185.225.000 تیزر 15 ثانیه ابتدای تمامی قسمت‌های یک سریال فیلیمو 650.000.000
تبلیغ میان برنامه خندوانه 111.135.000  بنر اصلی خبرگزاری‌های محبوب ایران 6.000.000
زیرنویس تبلیغاتی در بخش خبری 20:30 240.792.500 بنر اصلی سایت‌های تخصصی پربازدید 6 تا 13 میلیون تومان
زیرنویس در برنامه فوتبال برتر 120.396.250 بنر اصلی و داخلی سایت mobile.ir 6.000.000
زیرنویس در برنامه سمت خدا 64.828.750 بنر اصلی سایت‌های تخصصی پربازدید 6 تا 13 میلیون تومان
زیرنویس در برنامه اعجوبه‌ها 92.612.500 بنر اصلی سایت‌های محبوب 2 تا 5 میلیون تومان
زیرنویس در برنامه طبیب 37.045.000 پست در صفحه رامبد جوان  25.000.000
زیرنویس در بخش خبری 21:00 شبکه خبر 18.522.500 پست در صفحه بهنوش بختیاری 22.000.000
زیرنویس در برنامه صبحگاهی شبکه یک 241.800 استوری در صفحه پوریا پورسرخ 10.000.000
زیرنویس تبلیغاتی در برنامه بامدادی شبکه یک 100.750 پست ارسلان قاسمی 11.000.000

 

البته قیمت‌های اعلام شده به‌مرور زمان تغییر می‌کند، تعداد بازدید در کنار برند و نام سایت یا پیجی که می‌خواهید در آن تبلیغ کنید، دو عنصر اصلی برای تعیین قیمت تبلیغات هستند، به‌طور طبیعی هرچه سایت و پیج پربازدیدتر باشد قیمت آن نیز افزایش پیدا می‌کند. اما نباید از تاثیر برند نیز غافل شد، به عنوان مثال بازیگران هر تبلیغی را قبول نمی‌کنند، زیرا تبلیغات سطح پایین به برندشان صدمه می‌زند، یا اینفلوئنسرهایی که در یک حوزه تخصصی مانند زیبایی و میکاپ فعالیت می‌کنند، حاضر نیستند تبلیغ برندهای لوازم آرایشی بی‌کیفیت را قبول کنند، زیرا به اعتبار آن‌ها صدمه می‌زند.

تاثیرگذاری

اگر بخواهیم به طور کلی تبلیغات در اینترنت و تلویزیون را با یکدیگر مقایسه کنیم باید بگوییم به دلیل سازوکار حرفه‌ای‌تر تبلیغات در تلویزیون و شرایط پخش، تبلیغات ماندگاری بیشتری دارند و اقشار مختلف جامعه، آن تبلیغ را می‌بینند. ضمن این که اعتبار تبلیغ در تلویزیون بیشتر از فضای مجازی است، تبلیغ در صداوسیما رسمیت بیشتری دارد و باید پروتکل‌های مختلفی را رد کنید تا بتوانید در تلویزیون تبلیغات کسب‌و‌کار خود را منتشر کنید، به همین دلیل نگاه مردم به تبلیغات در تلویزیون، نگاه ویژه‌تری نسبت به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی است.

تبلیغات اینترنتی

قبلا در متن اشاره کردیم که نوع تبلیغات اینترنتی برای برندهایی که به دنبال تبدیل شدن به یکی از برترین‌ها در حوزه خودشان هستند، گزینه مناسبی به شمار نمی‌آید. برندسازی و ماندگاری تبلیغات در تلویزیون همچنان بالاتر از اینترنت است و به همین دلیل است که تبلیغ در تلویزیون برای بیزینس‌های بزرگی که به دنبال رشد و توسعه چشمگیر هستند و خدمات آن‌ها برای اکثر مردم قابل استفاده است، مزیت‌های بیشتری دارد.

اما در اینترنت، اثرگذاری تبلیغات به اندازه تلویزیون بالا نیست. در فضای مجازی هر شخص می‌تواند یک پیج یا یک سایت بزند و سرویس خودش را به دیگران تبلیغ کند، بدون آنکه بتوانیم از صحت ادعا و کیفیت کار آن فرد با خبر شویم. راحتی و سادگی تبلیغات در اینترنت موجب شده که این نوع تبلیغات اعتبار کمتری پیش مخاطبان داشته باشد.

نکته دیگر آن است که بسیاری از تبلیغات دیده نمی‌شوند، در سایت‌های مختلف، همواره چندین بنر تبلیغاتی وجود دارد که چشم مخاطبان به آن‌ها عادت کرده و همیشه به راحتی از کنار آن‌ها می‌گذرند. همچنین ابزارهای مختلفی برای بلاک کردن تبلیغات بر روی سایت‌ها وجود دارد که باعث می‌شود بسیاری از کاربران تبلیغ شما را نبینند.

در شبکه‌های اجتماعی نیز معمولا کاربران بدون آنکه یک تبلیغ را ببینند از آن می‌گذرند و میزان بازدهی تبلیغات بالا نیست. البته در فضای اینترنت نیز با طراحی مناسب، شناخت مخاطب و استفاده از چهره‌های مشهور نیز می‌توانید نظر کاربران را جلب کنید ولی به طور کلی امکان اینکه کاربران بدون دیدن استوری تبلیغاتی شما به استوری بعدی بروند یا تبلیغات شما را به طور کلی رد کنند بسیار زیاد است، اما در تلویزیون امکان رد کردن تبلیغات وجود ندارد، شما باید تبلیغات را ببینید تا برنامه مورد نظرتان آغاز شود و این خود باعث ماندگاری بیشتر در ذهن است.

باید در نظر داشته باشیم که تمامی موارد گفته شده نسبی هستند، یعنی صرفا تبلیغات تلویزیونی از تبلیغات اینترنتی گران‌تر نیست و صرفا بازدیدکنندگان در تبلیغات اینترنتی هدفمندتر نیستند، اما ابزارها و شرایط تبلیغات در تلویزیون و اینترنت موجب شده تا شرکت‌های بزرگ با هزینه‌های سنگین و برای ماندگاری بیشتر به سراغ تبلیغات تلویزیونی بروند و شرکت‌های کوچک‌تر برای رشد و توسعه با هزینه مناسب و تبلیغات هدفمند به سراغ تبلیغات در اینترنت و فضای مجازی باشند.

تمام این موارد بستگی به استراتژی تبلیغاتی و خلاقیت یک کسب‌و‌کار در تبلیغات دارد که می‌تواند در نهایت بیزینس را به سمت هدف تعیین شده برساند.

نوشته تبلیغات اینترنتی یا تلویزیونی؟! بررسی هزینه و بازدهی تبلیغات در تلویزیون و فضای مجازی اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

زندگی در آینده چگونه خواهد بود؟ ۱۵ فناوری که آینده را تغییر می‌دهند

با رشد روزافزون فناوری، زندگی در آینده تفاوت چشمگیری با حال حاضر خواهد داشت، در این مطلب به 15 فناوری مهمی که دنیا را تغییر خواهند داد، می‌پردازیم.

تاکنون به آینده کره زمین و انسان‌ها فکر کرده‌اید؟ اینکه در آینده شرایط زندگی به چه شکل خواهد بود؟ زندگی در ایران یا دیگر کشورهای جهان با توسعه فناوری به چه صورت رقم می‌خورد؟

انسان‌ها عمدتا بیش از آن که به آینده فکر کنند، به گذشته می‌اندیشند، افرادی که بیش از حد به گذشته فکر می‌کنند، آینده را از دست می‌دهند و انسان‌هایی که به آینده فکر می‌کنند، آن را می‌سازند. قدرت فناوری بسیاری از چیزها را می‌تواند تغییر دهد که کره زمین ما یکی از آن‌هاست.

انسان با کمک فناوری ساخت خود به دنبال کشف علوم جدید و تسهیل زندگی است و طبیعتا در آینده نیز باید ابزارهایی در جهت رسیدن به این دو هدف ایجاد و مورد استفاده قرار گیرد.

در حال حاضر کارشناسان 15 موضوع و ترند برتر و با اهمیت را که در آینده نزدیک، زندگی انسان را تغییر می‌دهند، پیش‌بینی کرده‌اند، البته شرایط زندگی انسان ممکن است در هر لحظه دچار تغییر شود ولی فعلا آینده ما در ایران و دیگر کشورهای جهان همراه با این 15 ترند تصور می‌شود.

توریسم فضایی

دور نیست آن روزی که بتوانیم برای تعطیلات تابستانی بلیط رفت و برگشت به دور کره زمین را رزرو کنیم. توریسم فضایی یکی از مهم‌ترین پروژه‌هایی است که شرکت‌هایی مانند اسپیس‌ایکس، بلو ارجین و ویرجین گلکتیک سرمایه‌گذاری سنگینی بر روی آن انجام داده‌اند و در حال آماده کردن ابزار و مقدمات لازم برای تحقق این رویا هستند.

اتفاقی که به نظر می‌رسد تا کمتر از 10 سال آینده در زمین به شکل تجاری رخ دهد.

مهاجرت به دیگر سیارات

پس از انقلاب صنعتی، انسان به شکل بی‌رحمانه‌ای در حال نابود کردن کره زمین است و همه ما می‌دانیم که زمین در آینده نمی‌تواند میزبان میلیاردها انسان باشد. به همین دلیل است که تحقیقات گسترده برای پیدا کردن یک کره مشابه به زمین برای زندگی در آن از سال‌ها پیش آغاز شده ولی تاکنون به نتیجه‌ای مثبت نرسیده است.

زندگی در آینده

قطعا نقل مکان به یک سیاره دیگر مانند پروژه توریسم فضایی در آینده نزدیک رخ نمی‌دهد اما یک روزی به دیگر سیارات برای آغاز مجدد زندگی سفر خواهیم کرد، شاید تلسکوپ فضایی جیمز وب بتواند سیاره مناسب برای زندگی انسان‌ها را پیدا کند.

استخدام ربات‌ها

اگر نگاهی به دور و بر خودمان بیندازیم می‌بینیم که در حال حاضر بسیاری از صنایع و حوزه‌های مختلف بدون حضور ربات‌ها هرگز به جایگاهی که امروز در آن قرار دارند، نمی‌رسیدند. در واقع ما همین حالا نیز از ربات‌ها در کارخانه‌ها، در تولید و حتی در فضا استفاده می‌کنیم و هیچ ترسی از آن‌ها نداریم. اما اگر روزی ربات‌ها سر و شکل انسانی به خود بگیرند در آن زمان ترسناک می‌شوند و این اتفاقی است که در آینده رخ می‌دهد.

زندگی در آینده

در آینده نه چندان دور، ربات‌ها شباهت بیشتری به انسان‌ها پیدا می‌کنند و وظایف بیشتر و حساس‌تری به آن‌ها سپرده می‌شود. یکی از این وظایف استفاده از ربات‌های مشابه انسان در ماموریت‌های فضایی است، ربات‌ها‌ مشکل خوراک و تنفس ندارند و می‌توانند از نور خورشید انرژی خود را تامین کنند.

زندگی در آینده

علاوه بر استفاده از ربات‌ها در صنایع، کارخانه‌ها و یا در فضا، در آینده نزدیک، ربات‌ها به خانه انسان‌ها نیز وارد می‌شوند و تعدادی از کارهای روزانه و خسته کننده را انجام می‌دهند. تهیه یک ربات با مشخصات فنی لازم برای انجام کارهای خانه مانند مراقبت از فرزندان، تمیز کردن، جارو کشیدن و یا حتی تعمیر وسایل مختلف، اتفاقی است که به زودی در تمام کشورهای جهان از جمله ایران رخ می‌دهد.

خودروهای برقی و خودران

هرچند خودرو الکتریکی و خودران دیگر چیز جدیدی نیست، ولی در آینده نزدیک استفاده از خودروهای برقی و خودران در جهان گسترش پیدا می‌کند و شاید دیگر گرفتن گواهینامه هیچ معنایی نداشته باشد.

زندگی در آینده

حتی شاید بتوانیم به افراد با سن پایین نیز اجازه تنها نشستن در خودرو را بدهیم و خودرو را از راه دور مدیریت کنیم. باید دید خودروسازان داخلی ایران چه زمانی می‌توانند به این فناوری دست پیدا کنند و در آینده واردات خودروهای خودران به کشور به چه شکل خواهد بود.

خودرو پرنده

ساخت خودرو پرنده و استفاده از خطوط فضایی برای جابه‌جایی در شهر از جمله رویاهای قدیمی بشر بوده و شخصا فکر می‌کنم از جمله مواردی است که هرگز به آن دست پیدا نمی‌کنیم.

زندگی در آینده

اما به هر شکل هنوز هم شرکت‌های زیادی بر روی توسعه و گسترش فناوری خودروهای پرنده برای آینده کره زمین تلاش می‌کنند و شاید یک روزی در آینده خودروها به جای عبور و مرور بر روی زمین، به پرواز درآمدند!

توقف شهرسازی بر روی زمین

به مرور زمان به جایی خواهیم رسید که دیگر بر روی زمین فضای کافی برای زندگی وجود نداشته باشد، به همین دلیل باید از زمین کنده شویم و به هوا برویم. شهرسازی و زندگی در ارتفاع و بر روی هوا یکی از آن پیش‌بینی‌های قدیمی و با سابقه در خصوص آینده است.

زندگی در آینده

جایی که دیگر جاده‌ها و ساختمان‌ها بر روی زمین نیستند و ما می‌توانید بدون نیاز به ستون‌ها و پایه‌های بلند، بین دو برج بلند یا دو کوه، جاده بکشیم. همچنین دیگر دریاها و اقیانوس‌ها سد راه شهرسازی نشوند و ما حتی بتوانیم بر روی دریاچه‌ها و دریاها به شهرسازی ادامه دهیم.

انرژی خورشیدی

انرژی خورشیدی پتانسیل‌های فراوانی برای نقش آفرینی در آینده دنیای فناوری در کشورهای مختلف از جمله ایران دارد. کشورهایی که کویرهای بزرگ و آفتابی دارند می‌توانند در آینده به یکی از منابع تولید انرژی در جهان تبدیل شوند. در واقع انرژی خورشیدی در کنار انرژی اتمی می‌توانند حکم نفت و گاز را در آینده ایفا کنند و برای همین ممکن است حتی داشتن بیابان‌ها و مناطق آفتاب‌خیز به یک برگ برنده در آینده کره زمین تبدیل شود.

زندگی در آینده

همین حالا از انرژی خورشیدی برای تامین انرژی خودروها و خانه‌ها استفاده می‌شود. با گسترش این فناوری و استفاده از پنل‌هایی که توان تولید تامین انرژی بیشتری دارند، می‌توانیم در آینده با انرژی خورشیدی برق یک شهر را تامین کنیم.

هایپر لوپ و قطارهای فوق سریع

هایپر لوپی کی از شرکت‌های ایلان ماسک است که قطارهای سریع‌السیر زیرزمینی را در مسیرهای تونل شکل ایجاد کرده است. این قطارها می‌توانند مسیر سه ساعتی را در 30 دقیقه طی کنند و امنیت بسیار بالایی نیز دارند.

این فناوری می‌تواند آینده مسافرت‌ها و حمل و نقل در جهان را تغییر دهد، فرض کنید شما با قطار در کمتر از یک یا دو ساعت از تهران به مشهد یا چابهار برسید. این فناوری بسیاری از مشکلات هواپیماها را ندارد و با سرعت و امنیت بالا می‌تواند چندین بار در طول یک روز، مسافران را از شهرهای مختلف به شهرهای و کشورهای مقصد برساند.

دنیای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده

واقعیت مجازی، یکی از مهم‌ترین فناوری‌هایی است که توسعه آن برای استفاده در پلتفرم‌های مختلف در آینده توسط شرکت‌های بزرگ دنیا پیگیری می‌شود. در واقع دنیای متاورس که مارک زاکربرگ در فیسبوک به دنبال خلق آن است بر پایه واقعیت مجازی بنا می‌شود.

البته توسعه واقعیت افزوده و واقعیت مجازی به صورت همزمان شکل می‌گیرد و در آینده بسیاری از گجت‌ها و پلتفرم‌ها بر اساس قابلیت واقعیت افزوده نیز عرضه می‌شوند.

نمایشگرهای پوشیدنی

در حال حاضر تلفن‌های هوشمندی به بازار آمده‌اند که نمایشگر تاشو دارند، اما اگر یک تلفن همراه بدون نمایشگر عرضه شود چه؟ نمایشگرهای پوشیدنی از جمله فناوری‌هایی است که مدت زیادی در مورد آن صحبت می‌شود اما تاکنون پیشرفتی در زمینه تولید آن اتفاق نیفتاده است.

در این فناوری با استفاده از سنسورهای مختلف و تکنولوژی‌هایی شبیه به پروژکتور، یک صفحه نمایش بر روی پوست دست انسان شکل می‌گیرد که می‌توانید با آن کار کنید، اتفاقی که پیشتر در طرح مفهومی آیفون Next G دیده بودیم.

این مطلب را نیز بخوانید: معرفی 5 گوشی جذابی که هرگز ساخته نشدند

درست کردن غذا با پرینتر سه‌بعدی

فناوری پرینتر سه‌بعدی روز به روز در حال گسترش است و حتما به‌زودی به نقطه‌ای می‌رسیم که بتوانیم غذا را با پرینتر سه‌بعدی ایجاد کنیم. پرینتر سه‌بعدی از آن دست فناوری‌هایی است که می‌تواند زندگی ما را تغییر دهد، با این فناوری می‌توانیم هرچیزی از جمله غذا را چاپ کنیم و از آن استفاده کنیم. کافیست زمانی که وقت ندارید، به چاپگر سه‌بعدی در منزل دستور چاپ پیتزا یا قرمه سبزی را بدهید، بقیه کارها را خود چاپگر انجام می‌دهد.

البته در بحث تغذیه می‌توانیم به یخچال‌های هوشمندی اشاره کنیم که با آنالیز مواد درون یخچال و الگوی مصرف شما، همواره هر مواد خوراکی را که کم باشد، لیست کرده و برایتان سفارش می‌دهد، درواقع با این یخچال‌ها دیگر لازم نیست به فکر تهیه مواد خوراکی باشید.

 

چکاپ کامل توسط لوازم بهداشتی

ابزارهای بهداشتی به سمت هوشمند شدن پیش می‌روند و به‌زودی جای دکتر را برای شما می‌گیرند. در آینده نه‌چندان دور مسواک‌های برقی توانایی بررسی وضعیت دندان شما و آنالیز این داده‌ها را خواهند داشت.

آینه خانه می‌تواند بر اساس علائم پوستی و وضعیت رفتاری شما، سلامت‌تان را چک کند و البته توالت‌های هوشمندی به بازار خواهد آمد که با آنالیز خروجی شما، وضعیت سلامت کل بدن را آنالیز می‌کند. حال با اتصال تمامی این ابزارها به یکدیگر و آنالیز کلی بدن، می‌توانید از سلامت خود مطمئن شوید و برای رفع مشکلی که دارید این دیتاها را برای دکتر خود بفرستید.

اسکلت خارجی

اسکلت‌های خارجی رباتیک در حال حاضر توسط آمریکا برای افزایش توانایی و بازدهی نیروهای نظامی این کشور استفاده می‌شود. اما از این نوع فناوری می‌توان برای افراد کم‌توان یا معلول نیز استفاده کرد. همچنین با کمک اسکلت‌های خارجی می‌توان توانایی افراد را افزایش داد و در مشاغل سخت نیز از این فناوری استفاده کرد.

زندگی در آینده

لای‌‌فای

لای‌فای می‌تواند روزی جانشین وای‌فای شود و دنیای اینترنت و انتقال دیتا را دگرگون کند. در لای‌فای به جای امواج رادیویی از نور برای انتقال داده استفاده می‌شود، طیف نور مرئی حدود ده هزار برابر بزرگ‌تر از طیف رادیویی است و پهنای باند آن پتانسیل بسیار بیشتری نسبت به وای‌فای دارد.

زندگی در آینده

همچنین هزینه راه‌اندازی این فناوری بسیار ارزان‌تر است. لای‌فای از نظر تئوری می‌تواند با سرعت بسیار بالا و تداخل بسیار کم داده‌ها را انتقال دهد.

هوای اختصاصی

هوا در کره زمین روز‌به‌روز آلوده‌تر می‌شود، این یک واقعیت است و حتی پس از پایان شیوع ویروس کرونا، همچنان استفاده از ماسک پیشنهاد می‌شود. با توجه به وضعیت شهرهای بزرگ و گسترش روزافزون کارخانه‌‌های صنعتی و آلودگی محیطی، بعید نیست که در آینده همگی مجبور به زدن ماسک شویم.

زندگی در آینده

شرکت Air Ring پیشتر ماسکی را طراحی کرده که می‌تواند هوای آلوده را تصفیه و ویروس و عوامل بیماری‌زای آن را بگیرد. به این ترتیب ممکن است در آینده فناوری‌هایی شبیه به این ماسک برای همه مورد استفاده قرار گیرد.

نوشته زندگی در آینده چگونه خواهد بود؟ 15 فناوری که آینده را تغییر می‌دهند اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

اشتراک، تبلیغات و اسپانسر؛ وقتی نماوا و فیلیمو فقط به فکر درآمد بیشتر هستند!

داستان خرید اشتراک و نشان دادن تبلیغات در VODها یا سرویس‌های ویدیو به هنگام درخواست نماوا و فیلیمو ، اتفاقیست که از مدت‌ها پیش کاربران بسیاری به آن اعتراض می‌کردند ولی اقدامی در جهت رفع آن انجام نشده است.

منطق کار پلتفرم‌های شبکه‌ نمایش خانگی آن است که شما برای تماشای محصولی که تولید شده باید پول پرداخت کنید. طبیعتا زمانی که پول یک کالا را پرداخت می‌کنید، دیگر نباید در ابتدا یا میان پخش آن برنامه، فیلم یا سریال، تبلیغاتی مشاهده کنید، زیرا پول ساخت برنامه را پرداخت کرده‌اید.

از طرفی در سرویس‌هایی که این محتوا را رایگان در اختیار شما قرار می‌دهد، وجود تبلیغات کار متعارفی است، زیرا محتوا به صورت رایگان در اختیار شما قرار داده شده و در قبالش، پخش کننده حق دارد تا درآمد تولید محتوا را از تبلیغات کسب کند.

نه تنها در خصوص VODها، بلکه شرایط کار برای هر نوع سرویس اشتراکی به همین شکل است، مثلا در یوتیوب با پرداخت حق اشتراک دیگر تبلیغی مشاهده نخواهید کرد، یا حتی در بسیاری از سایت‌ها نیز با پرداخت اشتراک، تبلیغات سایت حذف می‌شود، همین منوال در خصوص تعداد زیادی از اپلیکیشن‌ها و بازی‌های آنلاین نیز وجود دارد.

چنین روشی در سرویس‌های پخش اشتراکی بزرگ دنیا مانند نتفلیکس نیز متداول است و شما پس از پرداخت اشتراک دیگر تبلیغی در سایت یا محتوای ویدیو مشاهده نخواهید کرد یا آنکه تبلیغات موجود بسیار محدود و غیرقابل اشاره هستند.

اما در خصوص فیلیمو و نماوا همه چیز متفاوت است، در واقع در این سرویس‌ها علاوه بر پرداخت حق اشتراک قابل توجه، باید تبلیغات متعددی در ابتدا محتواهای ویدیویی یا در میان برنامه‌ها مشاهده کنید. این درحالی است که برخی سرویس‌های رایگان نیز همان ویدیوها را با نشان دادن تبلیغات منتشر می‌کنند و دقیقا مشخص نیست کاربران نماوا و فیلیمو باید پول چه چیزی را پرداخت کند؟!

در ادامه شیوه‌های مختلف نشان دادن تبلیغات و دریافت اشتراک را که توسط فیلیمو و نماوا اجرا می‌شود، با یکدیگر مرور خواهیم کرد:

نشان دادن تبلیغات پیش از آغاز محتوای تصویری

اولین و مهم‌ترین نکته‌ای که هنگام استفاده از فیلیمو و نماوا متوجه آن خواهید شد، آن است که پیش از آغاز برخی محتواها همچون فیلم‌، سریال، انیمیشن، برنامه و غیره، باید چند ثانیه به تماشای تبلیغات بنشینید. البته این روند گاها تغییر می‌کند، به عنوان مثال ممکن است ابتدای فیلم‌ها و سریال‌های نه‌چندان محبوب، تبلیغات پخش نشود، اما فیلم‌ها و سریال‌های اختصاصی و برنامه‌های محبوبی که شاید 90 درصد کاربران این دو سرویس برای دیدن همین مجموعه‌ها اشتراک خریداری می‌کنند، با تبلیغات آغاز می‌شود.

تبلیغات فیلیمو

در واقع شما هزینه اشتراک را پرداخت کرده‌اید اما باز هم باید تبلیغات مشاهده کنید. در این میان واقعا مشخص نیست تفاوت نماوا و فیلیمو با سرویس‌های رایگان ایرانی که همین فیلم‌ها و سریال‌ها را با وجود تبلیغات به صورت رایگان منتشر می‌کنند، چیست؟

نکته قابل توجه آن است که برخی از سریال‌هایی که ترند شده‌اند و بسیاری از کاربران منتظر عرضه‌ آن‌ها هستند، تبلیغات بیشتری دارند، یعنی ممکن است حتی بیش از 30 ثانیه در ابتدای فیلم یا سریال مشهور، تبلیغات پخش شود.

زمانی که کاربر حق اشتراک پرداخت می‌کند، انتظار دارد دیگر برای دیدن فیلم یا سریال محبوبش، منتظر به پایان رسیدن تبلیغات نباشد، اما متاسفانه این شیوه در میان سرویس‌های VOD در ایران متداول شده و به نظر می‌رسد کاربران علاوه بر پرداخت اشتراک، باید تبلیغات ابتدای برنامه‌ها را نیز تحمل کنند.

دریافت اسپانسر توسط برنامه‌ها و تبلیغات میان برنامه‌ای

شاید فکر کنید تبلیغات ابتدای برنامه، تنها تبلیغی باشد که در هنگام دیدن برنامه‌های فیلیمو و نماوا تجربه خواهید کرد، اما کاربران این دو سرویس بهتر از ما می‌دانند که اینطور نیست.

هر دو سرویس نماوا و فیلیمو در کنار سریال‌های تولیدی، دست به ساخت برنامه‌های متنوعی زده‌اند که بیشتر آن‌ها گفتگو محور بوده و یا در حوزه تفریح و سرگرمی قرار می‌گیرد. اما نکته قابل توجه آن است که هر کدام از این برنامه‌ها یک اسپانسر اصلی دارند که نام و لوگوی آن در بخش‌های مختلف برنامه دیده می‌شود، اما این پایان کار نیست.

اشتراک فیلیمو

در بخش‌های مختلف برنامه‌های تولید شده توسط نماوا و فیلیمو، تبلیغات کوچک و بزرگی از اسپانسر برنامه را مشاهده می‌کنیم و این تبلیغات همواره مزاحم برنامه دیدن شما می‌شوند. اما این هم پایان کار نیست، چرا که در هر برنامه معمولا یک زمان قابل توجه به تبلیغ سرویس‌ها و خدمات اسپانسر برنامه اختصاص داده می‌شود، بخشی که تنها هدف آن تبلیغات است و هیچ جذابیتی برای بیننده ندارد!

در واقع اگر می‌خواهید برنامه‌های ساخت نماوا و فیلیمو را ببینید، علاوه بر پرداخت اشتراک، مجبور به دیدن تیزر تبلیغاتی پیش از شروع برنامه و در کنار مشاهده لوگو و تبلیغات ریز و درشت اسپانسر در طول برنامه و همچنین یک تایم اختصاصی برای تبلیغ اسپانسر در طول برنامه می‌شوید.

در همه جای دنیا برای ساخت یک برنامه سه راه پیش روی برنامه‌ساز قرار دارد:

  • گرفتن حق اشتراک
  • گرفتن اسپانسر
  • نشان دادن تبلیغات

اما متاسفانه در فیلیمو و نماوا هم حق اشتراک دریافت می‌شود، هم برنامه‌ها اسپانسر دارند و هم پیش از شروع برنامه‌ها، فیلم‌ها و سریال‌ها، تبلیغات پخش می‌شود!!

طولانی کردن زمان پخش سریال برای دریافت حق اشتراک بیشتر

حتی اگر بخواهیم از مساله تبلیغات و اسپانسر برنامه بگذریم، ترفندی که جدیدا توسط نماوا و فیلیمو اتخاذ شده برای اجبار کاربران به پرداخت اشتراک بیشتر، اصلا قابل قبول و اخلاقی نیست.

زمانی که یک سریال با تبلیغات گسترده آغاز می‌شود، بسیاری از افرادی که تاکنون اشتراک نداشتند یا اشتراکشان را اخیرا تمدید نکرده‌اند، برای دیدن آن سریال به خرید اشتراک روی می‌آورند و این یعنی افزایش تعداد کاربران نماوا و فیلیمو!

حال اگر پخش یک سریال در مدت زمان سه ماه به پایان برسد، این کاربران برای دیدن سریال، سه ماه حق اشتراک خریداری می‌کنند، اما اگر پخش این سریال شش ماه به طول بینجامد چه؟ طبیعتا کاربران مجبور به خرید حق اشتراک به مدت شش ماه می‌شوند.

طولانی‌تر شدن زمان پخش یک سریال، ترفندی است که توسط VODها ایجاد شده تا کاربرانشان را مجبور به پرداخت حق اشتراک بیشتر کنند. حتما تاکنون متوجه شده‌اید که پخش یک قسمت جدید از یک سریال به دلایل مختلف به تاخیر می‌افتد. این تاخیرها باعث می‌شود مدت زمان پخش سریال از چند روز تا چند ماه افزایش پیدا کند و طبیعتا افرادی که می‌خواهند سریال را ببینند، در طی این مدت حق اشتراک می‌خرند.

اما حقه دیگری که واقعا از اخلاق حرفه‌ای به دور است، آن است که در میان راه یک سریال، پخش آن متوقف می‌شود و نیمی دیگر از سریال با عنوان فصل دوم با یک تاخیر قابل توجه به نمایش درمی‌آید. این درحالیست که بر اساس داستان و قصه کاملا مشخص است که فصل ابتدایی به پایان نرسیده و اصلا قرار به ساخت فصل دوم نبود و صرفا برای طولانی‌تر کردن زمان پخش سریال، نیمی از آن با عنوان فصل دوم پخش می‌شود.

تبلیغات فیلیمو

نمونه این اتفاق را حتما دیده‌اید که سریالی بدون پایان رسیدن قصه و جمع‌بندی به پایان فصل اول می‌رسد و فصل دوم آن دقیقا از ادامه داستان فصل اول ادامه پیدا می‌کند، این درحالی است که اگر سازندگان یک سریال قصد داشتند داستان را در دو یا چند فصل منتشر کنند، از نظر داستان یک پایان‌بندی مشخص برای فصل یک در نظر می‌گیرند و فصل دوم با حضور برخی از کاراکترهای جدید و داستانی جدید بر پایه اتفاقات فصل اول، ادامه پیدا می‌کرد.

اما برخی سریال‌های فیلیمو و نماوا در حالی که قرار است در یک فصل پخش شوند، به علت استقبال کاربران، پخش آن‌ها متوقف شده و به جهت طولانی‌تر کردن زمان پخش، قسمت‌های جدید سریال با عنوان دروغین فصل دوم پس از مدتی تاخیر پخش خواهد شد.

عدم احترام به کاربران توسط فیلیمو و نماوا

در واقع سرویس‌های VOD در ایران بیشتر به هدف کسب درآمد بیشتر کار می‌کنند و کمتر به کاربران بها می‌دهند. علاوه بر دریافت حق اشتراکی که هر چند وقت یک بار افزایش چشمگیری دارد، در ابتدای پخش فیلم‌ها، سریال‌ها و برنامه‌ها تبلیغ پخش می‌کنند و حتی در میان برنامه‌‌ها نیز تبلیغات مختلف مربوط به اسپانسر را نیز مجددا پخش می‌کنند!

اگر قرار است هزینه ساخت فیلم‌ها و برنامه‌ها از محل تبلیغات تامین شود، گرفتن حق اشتراک از کاربران کار درستی نیست، اگر هم بنا به دریافت حق اشتراک است، نشان دادن تبلیغات و محتوای ویژه اسپانسرها برای افرادی که اشتراک دارند، کاری غیرحرفه‌ای محسوب می‌شود.

تبلیغات فیلیمو

در عین حال استفاده از ترفندهایی مانند به تاخیر انداختن زمان پخش یا قطع پخش سریال در میانه راه به بهانه اتمام فصل اول، تنها راه‌کارهایی برای مجبور کردن کاربران به خرید اشتراک بیشتر است که به نوعی عدم انجام تعهدات محسوب می‌شود.

البته این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که سطح برنامه‌ها و سریال‌ها آنقدری که باید جالب نیست و بسیاری از سریال‌ها نتوانسته نظر مثبت کاربران را جذب کند. متاسفانه مردم ما از سطح پایین برنامه‌های صدا و سیما به VODها روی آورده‌اند و فیلیمو و نماوا حکم قورباغه هفت‌تیرکش در شهر خلوت را دارند، سرویس‌هایی که شاید هرچند وقت یک بار، برنامه یا سریال جذابی را تولید کنند، اما سطح اکثر برنامه‌های آنها تفاوت زیادی با صدا و سیما ندارد و چه‌ بسا پایین‌تر هم باشد!

نکته جالب آن است که به ویژه در فیلیمو، بیش از 90 درصد کامنت‌ها در خصوص فیلم‌ها و سریال‌ها مثبت است و حتی مجموعه‌هایی که امتیاز بالایی ندارند نیز همواره کامنت‌های مثبتی دریافت می‌کنند. حتی در مواردی مشاهده شده که سریالی که هنوز آغاز نشده، تعداد بالایی کامنت مثبت دریافت کرده و حتی در مورد قسمت پخش نشده آن نظر کارشناسی ثبت شده است که این موارد نیز خود اعتبار و واقعی بودن کامنت‌ها را زیر سوال می‌برد.

نظر شما در این‌باره چیست؟ آیا شما هم از پخش تبلیغات برای سرویسی که حق اشتراک آن را خریده‌اید، ناراضی هستید؟

 

نوشته اشتراک، تبلیغات و اسپانسر؛ وقتی نماوا و فیلیمو فقط به فکر درآمد بیشتر هستند! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

انسان، تکنولوژی و آینده؛ آیا به پیچ مرگبار تکنولوژی برای زندگی انسان نزدیک شده‌ایم؟!

در این مطلب قصد داریم به دنیای تکنولوژی و زندگی انسان نگاه بیندازیم و تنها کلید تضمین استفاده صحیح از تکنولوژی‌های نوین در آینده را معرفی کنیم.

بیایید نگاهی به دور و بر خود بیندازیم، در ابتدای سال 2022 قرار داریم و زندگی ما توسط تکنولوژی‌های مختلف احاطه شده، به طوری که برقراری ارتباط، اوقات فراغت، بهداشت، آموزش و حتی امنیت ما وابسطه به تکنولوژی است.

حال بیایید به 50 سال پیش بازگردیم، سال 1972 میلادی یا سال 1350 شمسی، در آن زمان زندگی به چه شکل بود؟ سالی که افرادی مانند اصغر فرهادی و زین‌الدین‌زیدان به دنیا آمدند، سالی که جنگ ویتنام به پایان رسید.

در آن زمان اکثر عکس‌ها و تلویزیون‌ها سیاه‌وسفید بودند، اینترنت و تلفن همراهی وجود نداشت و شاید جذاب‌ترین تکنولوژی آن زمان داشتن تلویزیون رنگی بود، افرادی که در سال 1350 می‌توانستند بازی‌های المپیک مونیخ 1972 را به صورت رنگی تماشا کنند، بسیار محدود بودند و چشم‌ها با دیدن یک تلویزیون رنگی گرد می‌شد.

اگر بخواهیم به مسئله تکنولوژی در زمان حال و آینده بپردازیم، ابتدا باید به گذشته سفر کنیم، زیرا ما در سال 1400 آینده افرادی هستیم که در سال 1350 زندگی می‌کردند. نمی‌دانم اگر یک فرد در سال 1350 می‌خواست 50 سال آینده را ترسیم کند، چه دنیایی را می‌ساخت. اثر تکنولوژی در آن زمان در حمل و نقل و ارتباطات تصویری با آنسوی جهان خود را نشان می‌داد و فناوری به شکلی توسعه پیدا نکرده بود که مردم در سال 1350 با ابعاد مضر آن آشنا شوند.

اما حال ما در آینده افرادی که 50 سال پیش زندگی می‌کردند حضور داریم می‌توانیم به طور دقیق در مورد اثرات تکنولوژی بر روی زندگی‌مان صحبت کنیم، همچنین از اتفاقاتی که طی این‌سال‌ها رخ داده درس بگیریم تا در آینده مجددا طعم تلخ استفاده از تکنولوژی به شکل نادرست را نچشیم.

فناوری چه اثری بر روی زندگی انسان گذاشته است؟

برای پرداختن به این موضوع که آیا تکنولوژی به نفع انسان بوده یا نه و آیا در آینده به نفع انسان خواهد بود یا خیر، باید دید کلی نسبت به مساله تکنولوژی داشته باشیم. اصولا اکتشافات و دستاوردهای بشری در هر حوزه، در دو دسته بزرگ قرار می‌گیرند: 1- شناخت بهتر دنیا و محیط پیرامون 2- ایجاد راه‌حل برای رفع مشکلات زندگی

به طور مثال زمانی که منجمان و دانشمندان به ستارگان آسمان نگاه می‌کردند و به دنبال آن بودند که این نقطه‌های سفید و گاها رنگی در آسمان چه چیزهایی هستند؛ قطعا به شناخت بهتر دنیا و و محیط پیرامونمان کمک می‌کردند. اما زمانی که ابوعلی‌سینا به دنبال راه درمان یک مریضی بود، یا زمانی که تسلا و ادیسون بر روی ساخت لامپ رشته‌ای کار می‌کردند، نتیجه کار آن‌ها رفع مشکلات و چالش‌های مردم و جامعه بود.

هدف از پرداختن به تکنولوژی و تمام ابزار و وسایلی که به وسیله تکنولوژی تولید شده، رفع نیاز‌های بشر است. از تکنولوژی که مشکلات انسان‌ها را رفع نکند استقبال زیادی نمی‌شود و در نهایت آن تکنولوژی شکست می‌خورد. حتی بسیاری از ابزارهای ساخته شده با تکنولوژی روز دنیا مانند تلسکوپ فضایی شگفت‌آور جیمز وب، برای رفع نیاز بشر به شناخت بیشتر و بهتر از کیهان کارایی دارند و این نشان می‌دهد پایه و اساس هر محصول تکنولوژی‌محور، آسان‌کردن زندگی انسان است.

زندگی راحت‌تر یا زندگی سالم‌تر؟

اما یک حقیقت بسیار مهم در این میان وجود دارد، راحتی بیش از حد برای انسان خوب نیست. بیایید یک مثال بزنیم، اگر شما بخواهید یک اثر هنری خلق کنید، باید مواد اولیه آن را خریداری کنید، زمان بگذارید و با دقت و مهارت آن اثر هنری را ایجاد کنید، حال در این حالت پس از ساخت اثر هنری حس بهتری خواهید داشت یا آنکه مواد اولیه را درون یک ربات بریزید تا آن در کمتر از 1 دقیقه اثر هنری شما را بسازد؟ قطعا در مورد اول حس و حال بهتری خواهید داشت و این حس و حال بهتر می‌تواند به افزایش انرژی مثبت، امید به آینده و اعتماد به نفس شما تاثیر بگذارد، مشخص است که با این رویه زندگی سالم‌تری خواهید داشت.

یا به‌طور مثال این دو موقعیت را مقایسه کنیم، تمامی فعالیت‌های شما از کار کردن تا تغذیه و استراحت و حتی ورزش در یک اتاق اتفاق بیفتد یا آنکه شما مجبور باشید برای هرکدام از این فعالیت‌ها به بیرون از خانه بروید و خود مشغول به کار شوید. قطعا مورد اول راحت‌تر است اما مورد دوم باعث می‌شود شما زندگی سالم‌تری داشته باشید.

به این ترتیب زندگی راحت‌تر به معنای زندگی سالم‌تر نیست و تمام مشکلاتی که انسان با تکنولوژی دارد به همین حقیقت برمی‌گردد، یعنی تعادل میان زندگی راحت‌تر و زندگی سالم‌تر.

یک جمله کلیشه‌ای: تکنولوژی برای انسان ضرر دارد

ما توسط والدینی بزرگ‌ شدیم که ریشه همه مشکلات را در تکنولوژی می‌دانند، آنها در جواب تمام مشکلات ما دو جمله ثابت داشتند «از بس پشت کامپیوتر می‌شینی» یا «از بس سرت تو گوشیه» به همین دلیل همواره حرف‌های آن‌ها مربوط به این که نشستن پای لپ‌تاپ ضرر دارد، تماشای بیش از حد تلویزیون ضرر دارد، استفاده از ماکروویو ضرر دارد، با گوشی کار کردن ضرر دارد، امواج وای‌فای ضرر دارد، انجام بازی ویدیویی ضرر دارد و غیره در گوش ماست.

تاثیرات مثبت شبکه های اجتماعی

همین اتفاق باعث شده تا ما نیز حرف‌های آن‌ها را باور کنیم؛ هرچند که برخی از این موارد واقعا صحیح است اما تکنولوژی به آن مقداری که فکر می‌کنیم مضر نیست. تکنولوژی در بسیاری از موارد انسان را از دشواری‌ها و چالش‌های سخت رها کرده و باعث افزایش کیفیت زندگی شده و این اتفاق در آینده نیز رخ می‌دهد.

کافیست نگاهی به دور و برمان بیندازیم تا ببینیم تکنولوژی به چه شکل شگفت‌انگیزی بر روی زندگی ما تاثیر مثبت گذاشته، همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، همه ابعاد زندگی ما تحت تاثیر تکنولوژی قرار گرفته و کسی نمی‌تواند بگوید تکنولوژی زندگی‌مان را بهتر نکرده است.

این مطلب را نیز مطالعه کنید: با تأثیرات مثبت شبکه‌های اجتماعی آشنا شوید

آنقدر تاثیر تکنولوژی در زندگی ما زیاد است که لازم نیست ما موارد شاخص آن را بر شماریم ولی تنها می‌توانیم به دوران پاندمی کرونا اشاره کنیم که تکنولوژی به‌کمک بشر آمد و باعث شد ما زنده بمانیم. در این بحران بزرگ جهانی، تمام ابعاد مقابله با کرونا از جمله اطلاع‌رسانی، افزایش دانش، کسب‌و‌کار، آموزش، حمل‌و‌نقل، درمان و غیره توسط تکنولوژی‌های روز دنیا تسهیل پیدا کرد و ما توانستیم میزان فوتی‌های این ویروس را کاهش دهیم.

برهم خوردن تعادل زندگی انسان

بنابراین تکنولوژی تا به امروز همراه و کمک انسان بوده و بسیاری از سختی‌ها و دشواری‌های زندگی روزمره را پایان داده است، اما با بررسی مسیر رشد و توسعه تکنولوژی در ابعاد مختلف زندگی‌مان به نقطه‌ای می‌رسیم که تعادل میان زندگی سالم‌تر و زندگی راحت‌تر برهم می‌خورد، اتفاقی که باعث می‌شود به وسیله تکنولوژی ابزارهای قدرتمندی در دست همه افراد یک جامعه باشد و طبیعتا در یک جامعه، افراد بسیاری فرهنگ و شاید ظرفیت استفاده از آن وسایل قدرتمند را نداشته باشند.

این وسایل قدرتمند می‌تواند همین تلفن هوشمندی باشد که هر روز از آن استفاده می‌کنیم، شاید گوشی هوشمند یک ابزار عادی باشد اما قدرت‌های فراوانی دارد. با این وسیله می‌توانید از صحنه‌هایی که مناسب نیستند فیلم‌ بگیرید، صداهایی که نباید را ضبط کنید، اخباری دروغین منتشر کنید، اسرار زندگی دیگران را فاش کنید، کلاه‌برداری کنید، دزدی کنید، هک کنید، وارد فضای خصوصی دیگران بشوید، یک انسان یا یک مجموعه را از عرش به فرش بیاورید، شورش به پا کنید، حقیقت را دروغ و دروغ را حقیقت جلوه دهید و غیره.

نقطه‌ای که تعادل زندگی سالم‌تر و راحت‌تر برهم می‌خورد همان دو طرف تیغه تکنولوژی است؛ تکنولوژی ابزارهایی را به ما داده که می‌توانیم از آن‌ها به خوبی یا به بدی استفاده کنیم.

تکنولوژی زندگی انسان را راحت‌تر کرده، ولی انسان بد بودن نیز با این وسایل راحت‌تر شده و این ما را به سمت زندگی ناسالم می‌برد. البته در اینجا مفهوم زندگی ناسالم بیشتر به مقوله فرهنگ و رفتارهای انسانی می‌پردازد، اما اگر پا به پای تکنولوژی به آینده پیش رویم، ممکن است از منظرهای فیزیکی و سلامت جسمانی نیز زندگی ناسالم‌تری داشته باشیم و در این نقطه تعادل زندگی راحت‌تر و سالم‌تر بر هم می‌خورد و این همان نقطه‌ای است که ما نگران آن هستیم.

نقطه‌ای که هنوز به آن نرسیده‌ایم زیرا بیش از 90 درصد از مردم دنیا از تکنولوژی استفاده مفیدی دارند، اما در حال نزدیک شده به آن هستیم زیرا استفاده نامناسب از تکنولوژی روزبه‌روز افزایش پیدا می‌کند و می‌توانیم بگوییم در روزی که بخش اعظمی از یک جامعه به عنوان مثال 30 درصد مردم از تکنولوژی به‌درستی استفاده نکنند، آن روز تعادل زندگی سالم‌تر و زندگی راحت‌تر برهم خورده است.

متاسفانه پیشرفت روزافزون تکنولوژی به افزایش استفاده ناصحیح از آن نیز کمک کرده، به‌طوری که بسیاری از تکنولوژی‌ها یا ترندهای جدید دنیای فناوری به جای آنکه در جهت مثبت مورد استفاده قرار بگیرد، تاثیرمنفی بر روی جامعه گذاشته است. به چند مثال زیر توجه کنید:

شبکه‌های اجتماعی: دنیای ما با شبکه‌های اجتماعی گره خورده است. شبکه‌های اجتماعی مزایای بی‌شماری دارند، از ارتباط با دوستان و آشنایان گرفته تا دریافت مطالب آموزشی در حوزه‌هایی که علاقه دارید.

اما نظریه‌های بسیار جدی در خصوص ایجاد نیاز‌های بیهوده و عدم رضایت از سطح زندگی توسط شبکه‌های اجتماعی وجود دارد که روزبه‌روز تاثیر بیشتری بر روی جامعه می‌گذارد. در شبکه‌های اجتماعی همواره روزها و اوقات خوش زندگی دیگران را مشاهده می‌کنید و این موجب شده تا سطح عالی زندگی، به سطح معمولی تنزل پیدا کند، زیرا همواره بهتر از شما وجود دارد و در شبکه‌های اجتماعی این افراد پیش روی شما هستند، بنابراین شما هرگز راضی نخواهید بود.

از طرفی، شبکه‌های اجتماعی نیازهایی را برای جامعه ایجاد کرده که تا پیش از آن وجود نداشت، نیاز به سفر خارج از کشور و گرفتن تولدها و مهمانی‌های لاکچری از جمله اتفاقاتی هستند که به دلیل وجود نیاز توسط شبکه‌های اجتماعی در جامعه متداول شده است.

البته فاجعه در این زمینه کمی عمیق‌تر است، کار به جایی رسیده که ایجاد روابط و حتی ازدواج تنها به دلیل شوآف در شبکه‌های اجتماعی به یک چالش در جهان تبدیل شده و موردی است که بسیاری از روانشناسان نسبت به آن هشدار داده‌اند.

دیپ‌فیک: در حالت کلی دیپ‌فیک فناوری شگفت‌انگیزی است، شما می‌توانید رفتارها، صدا، اجزای صورت و حتی زبان بدن یک فرد را استخراج و بر روی یک فرد دیگر پیاده کنید. به این ترتیب ما می‌توانیم ویدیوهایی را بسازیم که در آن یک فرد در حال گفتن حرف‌هایی است که تاکنون آن‌ها را به زبان نیاورده و یا در حال انجام کاری است که تاکنون انجام نداده و در عین حال کیفیت این ویدیوها آنقدر بالاست که حتی شما باور نخواهید کرد که واقعی نیستند.

دیپ‌‌فیک استفاده‌های فراوانی دارد، این فناوری می‌تواند در زمینه تولید محتوا یک تحول به وجود بیاورد، به عنوان مثال افراد از راه دور و بدون حضور در شرایط خاص می‌توانند ویدیو ضبط و محتوا تولید کنند. این دست ویدیوها امکان تغییر زبان، صدا و چهره را دارند، درست مانند ویدیویی که با حضور دیوید بکهام در خصوص بیماری مالاریا ساخته شده و بکهام در این ویدیو به کمک دیپ‌فیک به چند زبان مختلف صحبت می‌کند.

از این فناوری همچنین می‌توان در صنعت سینما استفاده کرد، هرچند که تاکنون هم این اتفاق افتاده و به ویژه در فیلم‌های اکشن و پرچالش از این فناوری استفاده می‌شود.

اما در عین حال از این فناوری می‌توان سخنرانی‌های دروغین را به سیاست‌مداران مشهور نسبت داد یا افراد مشهور را حاضر در مکان‌های نامناسب به تصویر کشید. اتفاقی که تاکنون زیاد رخ داده و از این فناوری عمدتا برای کارهای غیراخلاقی استفاده شده، هرچند دیپ‌‌فیک تاکنون به آن شکلی که باید در دسترس عموم قرار نگرفته و فیلم‌های ساختگی قابل شناسایی از ویدیوهای اصلی هستند، اما با توسعه این فناوری در آینده باید انتظار داشته باشیم که استفاده‌های غیراخلاقی از این فناوری بیشتر از استفاده‌های تجاری باشد.

زوم هیبریدی گوشی: طی چند سال اخیر فناوری زوم هیبریدی به گوشی‌های موبایل پرچمدار اضافه شده است، قابلیتی که با آن می‌توانیم تا 30 برابر و حتی بیشتر زوم کنیم و در عین حال کیفیت تصویر کم‌ترین افت ممکن را داشته باشد. به این ترتیب شما می‌توانید با زوم بالا، حریم خصوصی افراد مختلف را زیر پا بگذارید. تا پیش از عرضه این فناوری، برای گرفتن عکس و فیلم با زوم بالا باید از دوربین‌ها و لنزهای حرفه‌ای و گران قیمت استفاده می‌کردید، اما حالا در گوشی خود به چنین قابلیتی دسترسی دارید. اما به نظر شما از این قابلیت در جهت مثبت استفاده می‌شود یا منفی؟

همراه با تکنولوژی ، پیش به سوی آینده

حال با این شرایط آیا در آینده تکنولوژی به نفع ما خواهد بود یا به ضرر ما؟ متاسفانه در حال حاضر نشانه‌هایی از روی مضر تکنولوژی به چشم می‌خورد و استفاده ناصحیح از تلفن همراه، اپلیکیشن‌ها، شبکه‌های اجتماعی و حتی بازی‌های رایانه‌ای افزایش پیدا کرده است.

ما نمی‌توانیم جلوی پیشرفت تکنولوژی را بگیریم و همچنین قصد نداریم استفاده از تکنولوژی را متوقف کنیم، زیرا در آن زمان منزوی‌تر و دور از جامعه خواهیم بود، اما اتفاقی که کمک می‌کند تا استفاده از تکنولوژی برای همه جذاب‌تر و سالم‌تر باشد، فرهنگ‌سازی است.

اگر فرهنگ استفاده از هر تکنولوژی جدیدی در جامعه به وجود بیاید، آن جامعه کمترین آسیب را از مضرات آن خواهد چشید. می‌توان فرهنگ‌سازی را مهم‌ترین و اصلی‌ترین راه‌کار برای اصلاح جامعه در هر زمینه‌ای دانست، راهکاری که قطعا در حوزه استفاده از فناوری‌های جدید نیز به کار می‌آید.

مردم جامعه باید بدانند که استفاده ناصحیح از فناوری‌هایی مانند تلفن همراه چه مضرات جسمانی و روانی برای آن‌ها خواهد داشت، همچنین روش صحیح و کاربرد مناسب هر فناوری باید پیش از ورود آن فناوری به جامعه، فرهنگ‌سازی شود. فرض کنید تا چند سال دیگر بخواهیم از خودروهای الکتریکی استفاده کنیم. اگر فرهنگ‌سازی پیش از ورود این فناوری در بازار شکل نگیرد، شاهد انواع روش‌های برق دزدی و استفاده از منابع برقی دیگران برای شارژ خودرو خواهیم بود، اتفاقی که در حوزه ماینینگ و استخراج ارزهای دیجیتال نیز شاهد آن هستیم.

نکته دیگر آن است که فرهنگ‌سازی نباید براساس متدهای منسوخ و قدیمی، مانند آنچیزی که در صدا و سیما رخ می‌دهد، باشد. متاسفانه سال‌ها شاهد آن هستیم که در صدا و سیما تنها اخبار منفی، بولد شده و گاها دروغین از مضرات تلفن همراه، شبکه‌های اجتماعی، بازی‌های رایانه‌ای، ارزهای دیجیتال و هر نوع فناوری تازه‌ دیگری منتشر می‌شود که باعث شده اعتبار این نوع اخبار و گزارش‌ها زیر سوال رود و دیگر کسی شنوای صحبت‌های یکطرفه صدا و سیما نباشد.

فرهنگ‌سازی باید بر اساس واقعیت مزایا و معایب یک تکنولوژی باشد تا مردم پیش از حرکت در جهت استفاده ناصحیح از یک فناوری، نسبت به مضرات آن آگاه شوند. در واقع همین حالا زمانیست که باید به جای بد گفتن از گوگل، اپل و فیسبوک در شبکه‌های تلویزیونی، درباره موضوعات و ترندهای جدید مانند خودروهای خودران، شهر هوشمند، اینترنت اشیاء، متاورس و غیره صحبت کنیم تا مردم پیش از ورود این فناوری‌ها و متداول شدن آن‌ها، اطلاعاتی جامع از آن‌ها داشته باشند و بدانند باید با این پدیده‌های دنیای فناوری، چگونه برخورد کنند.

این اتفاقی‌ست که توسط رسانه‌های خصوصی و تکنولوژی‌محور در وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی رخ می‌دهد اما رسانه‌های دولتی از این موضوعات غافل هستند و این می‌تواند به فرهنگ‌سازی غلط در آینده بینجامد. نظر شما در این باره چیست؟

نوشته انسان، تکنولوژی و آینده؛ آیا به پیچ مرگبار تکنولوژی برای زندگی انسان نزدیک شده‌ایم؟! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

پروژه ساخت خودرو متصل هوشمند توسط همراه اول، سایپا و ایران‌خودرو

اجرای پروژه خودرو متصل یکی از برنامه‌های مهم حوزه اینترنت اشیاء همراه اول است که با هدف غایی طراحی توسعه و توانمندسازی زیست‌بوم خودروی هوشمند در ایران به همکاری این اپراتور با ایران‌خودرو و سایپا منجر شده است.

با رشد روزافزون فناوری 5G و حتی 6G در جهان و توسعه فناوری‌های خودرو هوشمند، اینترنت اشیاء و حمل و نقل هوشمند در کشورهای توسعه یافته، ایجاد شرایط لازم برای فراهم آوردن زیر ساخت‌های لازم جهت تحقق اهداف کلان کشور در زمینه هوشمندسازی صنعت حمل و نقل شهری و بین شهری و در نتیجه کاهش هزینه‌ها، ارائه محصولات متنوع و کارآمد و افزایش بازدهی، مهار کردن مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف انرژی و در نهایت ایجاد بازارهای جدید در ‌عرصه خودروهای متصل هوشمند به یکی از نیازهای اصلی برای جلوگیری از عقب ماندگی در کشور تبدیل شده است.

در این زمینه شرکت همراه اول به عنوان برترین اپراتور تلفن همراه در کشور به یکی از پیشگامان در زمینه رشد و توسعه فناوری‌های مرتبط با اینترنت اشیاء و حمل و نقل هوشمند تبدیل شده و حتی قراردادهایی را در مسیر توسعه ساخت خودرو متصل با دو گروه خودروسازی ایران‌خودرو و سایپا منعقد کرده است.

یکی از موضوعاتی که همراه اول با دست پر در نمایشگاه تلکام 1400 به آن پرداخت، معرفی و پروژه خودرو متصل هوشمند این شرکت بود. منظور از خودرو متصل، وسیله نقلیه‌ای نیست که توانایی اتصال به تلفن همراه یا صرفا اینترنت را داشته باشد، خودروهای متصل گام‌های بزرگ‌تری برمی‌دانند و اهداف ساخت آن‌ها متفاوت است.

خودرو متصل چیست؟

خودرو متصل به وسیله نقلیه‌ای گفته می‌شود که با کمک اتصال به اینترنت و مجهز شدن به ده‌ها سنسور و دوربین، اطلاعات مختلف مربوط به خودرو، جاده، دیگر وسایل نقلیه و حتی عابران پیاده را جمع‌آوری و به مرکز داده می‌فرستد.

با توجه به داده‌هایی که توسط خودروهای متصل دریافت می‌شود، کاربردهایی مانند کنترل ترافیک، محاسبه ظرفیت معابر و پارکینگ‌ها، عیب‌یابی قطعات، بهبود کمک‌های اورژانسی و جاده‌ای و حتی اجرای برنامه‌های کاربردی و سرگرمی از جمله مهم‌ترین اهداف توسعه خودروهای متصل هستند.

لازم به ذکر است که یکی از مهم‌ترین اهداف همراه اول برای ورود و توسعه پروژه خودروی متصل هوشمند، کاهش تصادفات و اثرات اجتماعی و اقتصادی آن است. توسعه این فناوری برای خودروسازان نیز مزایای فراوانی از جمله کاهش هزینه‌های مربوط به گارانتی و وارانتی، جمع‌آوری داده‌های مختلف برای ارزیابی سازندگان قطعات، پیش‌بینی خرابی خودرو، عیب‌یابی خودرو از راه دور، بررسی و ارزیابی قطعات تولیدی و غیره دارد.

خودرو متصل همراه اول

از جمله مهم‌ترین مزایای خودروهای متصل برای مصرف‌کنندگان نیز می‌توان به محاسبه دقیق مسیر و زمان‌بندی بر اساس وضعیت جاده و آب‌و‌هوا، کاهش هزینه نگهداری و تعمیر خودرو، تسهیل امکان امداد جاده‌ای و پرداخت جرائم و عوارض بزرگ‌راه‌ها اشاره کرد.

ساخت خودرو متصل در ایران با همکاری همراه اول

همراه اول به عنوان اپراتور برتر ایران، بیشترین پوشش شبکه‌ای را نسبت به سایر اپراتورهای کشور دارد و از این جهت، می‌تواند با ارائه سیمکارت‌هایی با کاربرد اینترنت اشیاء، پوشش حداکثری برای اتصال به خودروهای هوشمند متصل را برقرار کند.

از این رو همراه اول با تکیه بر توان داخلی و استفاده از زیرساخت‌های خود، به بازیگر اصلی این پروژه تبدیل شده و به دنبال توانمندسازی زیست بوم کسب‌و‌کارهای حوزه حمل و نقل هوشمند است. ارائه خدمات اینترنت اشیاء یکی از مهم‌ترین راهبردهای 5 ساله همراه اول است و در این مسیر طراحی و پیاده سازی پلتفرم جامع اینترنت اشیاء، کمک به توانمندسازی زیست بوم کسب‌و‌کارهای حوزه حمل و نقل هوشمند و امکان باز نشرداده‌های پردازش شده برای به‌کار گیری در حوزه‌های پژوهشی از دیگر اهدافی‌ست که همراه اول به دنبال تحقق آن‌هاست.

با توجه به اهداف تعیین شده همراه اول، این شرکت سرمایه‌گذاری گسترده‌ای بر روی طراحی و پیاده‌سازی پلتفرم جامع اینترنت اشیاء انجام داده که البته در پروژه خودرو متصل با همراهی سایپا و ایران‌خودرو نیز به کار گرفته می‌شود.

خودرو متصل همراه اول

همراه اول و سایپا در تیرماه سال جاری، تفاهم‌نامه‌ای را برای هوشمندسازی صنعت حمل و نقل و تولید خودرو متصل امضا کردند. مدیرعامل سایپا در مراسم امضای این تفاهم‌نامه اعلام کرد که این شرکت برنامه دارد ظرف سه ‌سال آینده، یک میلیون خودرو متصل را تولید و روانه بازار کند.

تفاهم‌نامه همکاری همراه اول و ایران‌خودرو در زمینه توسعه فناوری خودرو متصل مهرماه امسال به امضا رسید و در نتیجه آن قرار است از سال آینده طرح خودرو متصل بر روی خودرو تارا، دنا پلاس اتوماتیک و K125 پیاده‌سازی شود.

به این ترتیب، با توجه به اهمیت ساخت و توسعه خودروهای متصل توسط اینترنت اشیاء و در ادامه فراهم آوردن ایجاد شهر هوشمند، همراه اول به عنوان بازیگر اصلی در این حوزه، اقدامات اساسی و پایه‌ای برای ایجاد زیرساخت‌های تولید و بهره‌وری از خودروهای متصل را با همکاری با بزرگ‌ترین شرکت‌های خودروسازی کشور فراهم آورده است.

نوشته پروژه ساخت خودرو متصل هوشمند توسط همراه اول، سایپا و ایران‌خودرو اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

چگونه سامسونگ و اپل برنده بازی تاج تخت میان برندهای بزرگ دنیای موبایل شدند؟

در این مطلب نگاهی به سرنوشت برندهای موبایل نوکیا، سونی، اچ‌تی‌سی، آیفون، سامسونگ، ال‌جی و بلک بری می‌اندازیم.

در سال 1400 زندگی می‌کنیم، در دورانی که اگر یک نفر به تلفن همراه نیاز داشته باشد، سه گزینه پیش پای او قرار می‌گیرد، سامسونگ، شیائومی و اپل!

در حال حاضر این سه برند بیش از 50 درصد بازار جهانی و نزدیک به 90 درصد بازار ایران را در اختیار دارند، این در حالی است که تنها 6 درصد سهم تلفن همراه در ایران متعلق به اپل بوده و در واقع 83 درصد فروش بازار تنها برای دو برند سامسونگ و شیائومی است.

شیائومی در بازار جهانی نیز توانسته اپل را پشت سر بگذارد و به این ترتیب حتی می‌توان بازار تلفن همراه در جهان را در سیطره دو برند سامسونگ و شیائومی دانست.

حال بیایید کمی به عقب برگردیم، به یک روز در سال‌های 1391 یا 92، شما می‌خواهید یک تلفن همراه خریداری کنید، به بازار می‌روید، با سری گوشی‌های جذاب و بالارده نوکیا لومیا مواجه می‌شوید، پرچمدار جدید سامسونگ گلکسی S3 نظر شما را به خود جلب می‌کند، گوشی‌های تازه سری وان اچ‌تی‌سی به بازار آمده‌اند، چند مدل خاص و متفاوت بلک‌بری برایتان جذاب به نظر می‌رسند، مدل‌های تازه معرفی شده ال‌جی نکسوس 4 که با همکاری گوگل ساخته شده حسابی گرد و خاک به پا کرده و در گوشه ویترین خودنمایی می‌کند، در کنار این موارد سونی نیز سری جذاب اکسپریا S را روانه بازار کرده است و اگر پول دارید می‌توانید، به سراغ اصل ماجرا بروید و یک آیفون 5 را خریداری کنید.

در واقع در آن زمان انتخاب میان گوشی‌های موبایل بسیار چالش برانگیزتر از امروز بود؛ زیرا انتخاب‌های فراوانی وجود داشت و برندهای مختلف با ارائه قابلیت‌های متنوع بر روی گوشی‌های خود به دنبال فروش بیشتر بودند.

سرنوشت برندهای موبایل

اما چه بر سر آن شرکت‌ها آمد؟ سرنوشت آن برندهای موبایل چه شد؟ چرا در چشم برهم زدنی رقابت بازار موبایل در میان 7 برند بزرگ و قدیمی به روزگاری رسیده است که تنها دو برند در بازار فروش بالایی دارند و دیگر شرکت‌ها مانند نوکیا و هواوی در تلاش هستند تا غرور از دست رفته خود را در بازار به دست بیاورند و بقیه هم که هیچ!

بیایید نگاهی به سرنوشت برندهای موبایل و اتفاقات چند سال اخیر در بازار بی‌رحم تلفن همراه بیندازیم و بررسی کنیم که چگونه در این بازی تاج و تخت از میان 7 پادشاهی نوکیا، ال‌جی، بلک‌بری، سونی و اچ‌تی‌سی تنها سامسونگ و اپل باقی مانده‌اند و چگونه شد که هواوی و شیائومی توانستند موفق ظاهر شوند و بتوانند اپل را نیز پشت سر بگذارند؟ با بررسی سرنوشت برندهای موبایل همراه آی‌تی‌رسان باشید:

سرنوشت برندهای موبایل : نوکیا – طعم غرور 

نوکیا شاید تنها نامی باشد که شکست تدریجی آن را در بازار دیدیم و دلمان به حال این برند سوخت. نوکیا واقعا حیف بود، برندی که بسیاری از نوستالژی‌های زمان ما را ساخته بود طی چند سال به طور کلی از بازار حذف شد و حرفی برای گفتن نداشت.

دلایل این اتفاق نیز تا حدودی مشخص است. نوکیا نتوانست با دنیای گوشی‌های هوشمند پیشرفته کنار بیاید، زمانی که سامسونگ با اندروید و اپل با iOS تعریف جدیدی از تلفن هوشمند را ارائه دادند، نوکیا به سیمبین پیر و خرفت خود اصرار داشت و هیچ تغییر مفیدی هم در آن ایجاد نکرد، در نهایت زمانی که سامسونگ و اپل جای خود را در بازار پیدا کردند تازه نوکیا تصمیم گرفت به سراغ ویندوزفون برود که قابلیت‌های جذاب اندروید را نداشت و این در حالی است که اندروید برای سامسونگ رایگان بود اما ویندوزفون برای نوکیا هزینه داشت! از آن طرف سیستم عامل بسیار جذاب میگو نیز با همکاری بین نوکیا و اینتل خیلی زود آمد و رفت و سرانجامی نداشت.

سرنوشت برندهای موبایل

می‌توان گفت نوکیا در باد پیروزی‌های قبلی خود خوابیده بود و نتوانست با این موضوع کنار بیاید که به یک سیستم عامل دیگر نیاز دارد، به همین دلیل غرور نوکیا باعث شد تا این برند به سراغ اندروید نرود و احساس کند که خودش با سیمبین می‌تواند بازار را به دست بیاورد اما اینگونه نشد.

نوکیا نتوانست در دنیای اسمارت‌فون‌ها برندسازی کند و برای آیفون‌ها و گلکسی‌های بازار یک رقیب بتراشد، گوشی‌های لومیای این شرکت نیز قطعا نمی‌توانستند جای پرچمداران سامسونگ و اپل را بگیرند و عملکرد کُند نوکیا در تغییر سیستم عامل گوشی‌هایش باعث شد به طور کلی بازار را از دست بدهد.

استفاده از ویندوزفون نیز اتفاقی بود که ضربه نهایی را به نوکیا زد و باعث شد کور سوی بازگشت این برند به بازار به طور کلی از بین برود. شکست نوکیا نتیجه نفهمیدن نیاز بازار، ضعف در برندسازی، کُند بودن در تغییرات سریع تکنولوژی و اصرار به سیستم عامل ساخت خودش بود.

سرنوشت برندهای موبایل : اچ‌تی‌سی – محصول خوب، بازاریابی بد

داستان اچ‌تی‌سی کمی متفاوت است، این برند سریعا به سراغ اندروید رفت، در عین حال گوشی‌های جذابی تولید می‌کرد که از زمان خود بسیار جلوتر بودند، آن‌ها زمانی که گوشی‌های آیفون هنوز شیشه‌ای بودند، اولین گوشی‌های یکپارچه فلزی را با HTC One به بازار عرضه کردند. آن‌ها با Beats Audio همکاری کردند تا بلندگوهای دوگانه جلو را در سال 2013 برای کاربران به ارمغان بیاورند و یکی از اولین گوشی‌هایی که جک هدفون 3.5 میلی‌متری داشت، گوشی HTC Hero بود.

دوربین‌های دوگانه با حالت پرتره حالا در گوشی‌های پایین‌رده و ارزان ‌قیمت هم مرسوم شده است، اما HTC سال 2014 با گوشی «وان» آغاز کننده این راه بود.

باید قبول کنیم که اچ‌تی‌سی خیلی جلوتر از زمان خود بود. اچ‌تی‌سی در سال 2011 پس از اپل و سامسونگ سومین تولید کننده تلفن همراه در جهان بود، این برند بازار بسیار بزرگی را در اختیار داشت و حتی در آمریکا رقیب جدی اپل به حساب می‌آمد.

پس چه شد که اچ‌تی‌سی نیز مانند نوکیا خیلی سریع از بازی تاج و تخت کنار رفت؟ مطالعه داستان اچ‌تی‌سی یک چیز را نشان می‌دهد: ایده‌های عالی اگر به خوبی بازاریابی نشوند، هیچ ارزشی ندارند.

فناوری، بازی بازاریابی است. همین الان خودتان می‌توانید چند مورد از تکنولوژی‌ها را مثال بزنید که قبلا توسط شرکت‌های کوچک‌تری ابداع شده بودند اما وقتی شرکت‌های بزرگ آن‌ها را استفاده کردند، تمام دنیا فکر کردند که این ایده مال آن‌ها بوده، در صورتی که اینطور نیست و شرکت اول فقط قدرت بازاریابی نداشته تا نشان دهد که خودش آن ایده را برای اولین بار به دنیای تکنولوژی وارد کرده، تاریخ نشان می‌دهد که شاید بتوان بزرگ‌ترین نقطه ضعف اچ‌تی‌سی را بازاریابی دانست.

سرنوشت برندهای موبایل

مورد دوم اشتباهی بود که مدیران اچ‌تی‌سی مرتکب شدند و تصمیم گرفتند تا تمرکز بیشتری بر بازار بالارده داشته باشند و به نوعی بازار گوشی‌های پایین‌رده را رها کردند، این اتفاق باعث شد تا برندهای دیگر مانند سامسونگ و در ادامه هواوی و شیائومی با ساخت گوشی‌های اندرویدی و اقتصادی بتوانند بازارهای بزرگی مانند چین، هند و خاورمیانه را در اختیار بگیرند و به سود باورنکردنی دست پیدا کنند.

به نظر می‌رسد تنها ساخت مدل‌های پرچمدار و بالارده، هنری است که برندهایی مانند اپل و وان‌پلاس آن را بلد هستند و این چالش از عهده هر کسی بر نمی‌آید.

درست زمانی که اچ‌تی‌سی به علت بازاریابی ضعیف، عدم موفقیت در جذب خریداران و رها کردن بازار گوشی‌های اقتصادی در حال کاهش سهم فروش خود بود، به دنبال نوکیا به ویندوزفون روی آورد تا مایکروسافت با این سیستم عامل موبایلی دو برند بزرگ را به دیار باقی بشتاباند.

سرنوشت برندهای موبایل : ال‌جی – خلاقیت غیرضروری

ال‌جی با توجه به پیشینه قدرتمندی که در زمینه قطعات الکترونیکی داشت، از همان ابتدا توانست سهم مناسبی از بازار تلفن همراه داشته باشد و با تکیه بر متخصصانش مسیر رو به جلو و پیشرفت را طی کند.

2007 تا 2012 سال‌های اوج ال‌جی بودند، سال‌هایی که ال‌جی با عرضه گوشی‌های جدید، با کیفیت و خلاقانه‌اش حسابی در دل خریداران جا باز کرده بود.

اما دوران افول ال‌جی از جایی آغاز شد که کیفیت گوشی‌های این شرکت کاهش پیدا کرد و ال‌جی دیگر نتوانست با برندهای خوب بازار رقابت کند. پرچمدار ال‌جی G4 را به یاد بیاورید که مشکل سوختن بُرد و ریست شدن داشت و خریداران بسیاری از سراسر دنیا مجبور شدند تا گوشی خود را به تعمیرگاه ببرند و مشکل آن را حل کنند.

چنین مشکلی برای سامسونگ و مدل نوت 7 نیز به وجود آمد، گوشی که مدام منفجر می‌شد و آسیب فیزیکی به خریدارانش می‌زد. در واقع اگر بخواهیم مقایسه کنیم فاجعه سامسونگ نوت 7 بسیار بدتر از ال‌جی G4 بود اما سامسونگ این مشکل را حل کرد و به بازی برگشت از طرفی ال‌جی نتوانست با این مشکل کنار بیاید، نسخه بهبودیافته G4 نیز کمی بعد عرضه شد اما مشکلاتی داشت و این مورد باعث شد تا اعتبار ال‌جی به شدت کاهش پیدا کند.

گوشی‌های بعدی ال‌جی با ماژول‌های مختلف و نمایشگر دوگانه وارد بازار شدند که در ظاهر خلاقیت جالبی داشتند اما در عمل استفاده از آن‌ها آسان نبود و به نوعی اصرار ال‌جی به ساخت گوشی‌های خلاقانه‌ای که مردم علاقه‌ای به آن‌ها ندارند، باعث شد تا فروش گوشی‌های ال‌جی سال به سال کاهش پیدا کند.

مردم گوشی اندرویدی ساده با قدرت بالا و کیفیتی مناسب می‌خواستند، نیازی که سامسونگ و هواوی تامین می‌کردند ولی محصولات ال‌جی معمولا از نظر سخت افزاری در رده‌های پایین‌تری نسبت به مدل‌های رقیب قرار می‌گرفتند و برخی خلاقیت‌هایی که مردم از آن‌ها استقبال نکردند نیز موجب شد تا ال‌جی دچار مرگی تدریجی شود و در ابتدای امسال اعلام کند که دیگر در بازار تلفن همراه حضور نخواهد داشت.

سرنوشت برندهای موبایل : سونی – عدم درک نیاز بازار

پس از دوران باشکوه سونی اریکسون، سونی که فکر می‌کرد می‌تواند به تنهایی از پس بازار تلفن همراه بر بیاید، سهم اریکسون را خرید و گوشی‌های خود را با برند سونی به بازار عرضه کرد. البته در ابتدا سری سونی اکسپریا واقعا جذاب بودند و گوشی‌های اندروید سری اکسپریا فروش خوبی هم در بازار داشتند اما سونی نتوانست کیفیت بالای خود را حفظ کند و به تدریج از رقابت کنار رفت.

اولین مشکل سونی این بود که کمی دیر به ساخت گوشی هوشمند با سیستم عامل اندروید روی آورد، خود مدیران سونی اعلام کردند که آیفون و گوشی هوشمند اپل را دست کم گرفتند و فکر نمی‌کردند که گوشی‌های هوشمند به سرعت بتوانند جای گوشی‌های کلاسیک و پرفروش برند نوکیا و سونی اریکسون در بازار را بگیرند.

سرنوشت برندهای موبایل

به هر شکل سونی هر چند با تاخیر ولی به ساخت گوشی هوشمند اندروید روی آورد اما هرگز نتوانست کیفیت گوشی‌های خود را در سطح رقابت با مدل‌های دیگر نگه‌دارد. گوشی‌های سونی ظاهر بسیار جذابی داشتند اما زود خراب می‌شدند و از نظر کیفیت ساخت به پای مدل‌های سامسونگ نمی‌رسیدند.

کار به جایی رسید که سونی حتی از نظر سخت افزار هم در گوشی‌های خود کم می‌گذاشت و با وجود اینکه تامین کننده دوربین برترین پرچمداران بازار بود اما در گوشی‌های خودش از سنسورهای ضعیفی استفاده می‌کرد، استفاده از طراحی کشیده، نداشتن خلاقیت، ساخت گوشی با حاشیه زیاد، عدم استفاده از هوش مصنوعی و دیگر موارد، باعث شدند که سونی به تدریج جای خود را به برند سامسونگ و هواوی که تمامی موارد گفته شده را در گوشی‌های خود به کاربران ارائه می‌دادند، واگذار کند.

از طرفی سونی به نظر می‌رسد هیچ علاقه‌ای به برندسازی و تبلیغات ندارد، مدت‌هاست که سونی به درستی محصولات خود را معرفی و تبلیغ نمی‌کند، تنها یک خبر منتشر می‌شود که فلان مدل معرفی شد و تمام، کل زحمت سونی برای معرفی محصولات خود به یک خبر خلاصه می‌شود و با توجه به این روند، طبیعی است که سونی نتواند هیچ جایگاهی در میان بزرگان بازار تلفن همراه داشته باشد و به حاشیه برود.

سرنوشت برندهای موبایل : بلک‌بری – اسیر سیب استیو جابز

می‌توان گفت بزرگ‌ترین تغییر و تحول در دنیای تلفن همراه به روز 9 ژانویه 2007 باز می‌گردد، روزی که استیو جابز با بلوز مشکی رنگ و شلوار جین ساده خود در ماسکانی‌سنتر بر روی صحنه رفت و اعلام کرد که امروز می‌خواهیم محصولی معرفی کنیم که دنیای تکنولوژی را تغییر خواهد داد، یک محصول انقلابی به اسم آیفون!

سرنوشت برندهای موبایل

اگر تا به اینجای مقاله را خوانده باشید، احتمالا متوجه شده‌اید که ردپای اپل و معرفی گوشی هوشمند آیفون در داستان شکست تمامی برندها به چشم می‌خورد ولی داستان بلک‌بری کمی متفاوت است، بلک‌بری به طور مستقیم از خود اپل شکست خورد و دیگر نتوانست بر روی پایش بایستد.

بلک‌بری از معدود برندهای منطقه آمریکای شمالی است، به همین دلیل بعد از معرفی آیفون، بلک‌بری و اپل در مقابل هم قرار گرفتند و از آنجا که در یک اقلیم دو پادشاه نمی‌گنجد، بلک‌بری محکوم به شکست بود.

بلک‌بری بر خلاف دیگر برندهای شکست خورده که آیفون انقلابی اپل را جدی نگرفته بودند، از همان روز 9 ژانویه 2007 می‌دانست که باید سریعا پاسخ اپل را بدهد اما این اتفاق باعث شد تا بلک‌بری عجله کند و گوشی‌های هوشمند خود را در حالی‌که به تکامل و بلوغ سخت‌افزاری و نرم‌افزاری نرسیده بودند، به بازار عرضه کرد.

این اتفاق باعث شد تا بلک‌بری نتواند رضایت خریداران را به دست بیاورد و از همان ابتدا فاصله‌ای میان بلک‌بری و اپل به وجود آمد. بلک‌بری در ادامه نیز نتوانست از پس اپل بربیاید و البته تعصب و اصرار بر مسیر اشتباه نیز در خصوص این برند مجددا تکرار شد. در حالی که مردم به گوشی‌های تاچ با قابلیت ارتباط به اینترنت نیاز داشتند، بلک‌بری با اصرار به ساخت گوشی با قابلیت‌های قدیمی بازار، را از دست داد.

مایک لازارادیس یکی از موسسان برند بلک‌بری در یک مصاحبه اقرار کرد که بلک‌بری آن چیزی که مردم می‌خواهند را تولید نمی‌کرد: موضوع این است که ما به حرف مردم گوش می‌دادیم اما فکر می‌کردیم صلاح آنان را بهتر از خودشان می‌دانیم. ما فکر می‌کردیم داشتن یک باتری با شارژدهی طولانی بهتر از داشتن یک نمایشگر بزرگ است به همین دلیل فکر می‌کردیم که نیاز مردم در طولانی مدت را می‌دانیم و مشتریان بعد از مدتی از خواسته‌های خود دست خواهند کشید، اما اینگونه نشد!

در ادامه این روند، بلک‌بری قراردادهای خود با اپراتورهای تلفن همراه را از دست داد و بعد از مدتی دیگر نامی از بلک‌بری در بازار باقی نماند.

سرنوشت برندهای موبایل : اپل و سامسونگ مالکان تاج و تخت

اپل و سامسونگ بازمانده دوره تحول تلفن‌های هوشمند بودند، البته شاید لقب بازمانده برای اپل و سامسونگ خیلی مناسب نباشد، زیرا اپل و سامسونگ در واقع مالک این تاج و تخت شدند. اپل بازیگر اصلی بود، شرکتی که کسی فکر نمی‌کرد روزی در زمینه ساخت تلفن همراه به جایگاه امروزی برسد، در واقع آیفون اولین تلفن هوشمند ساخت اپل بود، در حالی که هیچ‌کدام از رقبا فکر نمی‌کردند اپل وارد رقابت در بازار تلفن همراه شود.

اما اپل مهم‌ترین قابلیت‌های کامپیوترهای خود را به یک تلفن هوشمند آورد و با قابلیت‌های فوق‌العاده‌ای که برای این گوشی موبایل در نظر گرفت، انقلابی بزرگ در این صنعت به راه انداخت. انقلابی که خیلی از برندها در موج آن غرق شدند اما اپل با ساخت محصول با کیفیت، طراحی عالی، آینده‌نگری، ساخت محصولی مطابق با نیاز مردم و تبلیغات هوشمند توانست در یک روز همه چیز را تغییر دهد.

سرنوشت برندهای موبایل

در کنار اپل، سامسونگ قرار گرفت؛ سامسونگی که مانند نوکیا، اچ‌تی‌سی، ال‌جی، بلک‌بری و سونی از بزرگان بازار به حساب می‌آمد اما توانست خود را در این رقابت دیوانه‌وار حفظ کند.

شرط حیات سامسونگ انعطاف‌پذیری آن است، سامسونگ بر روی گوشی‌های خود تعصب نداشت، مدیران این شرکت با نگاهی واقع‌گرایانه احساس کردند که مردم به یک گوشی هوشمند با قابلیت‌های متعدد نیاز دارند، اتفاقی که با سیستم عامل اندروید می‌توان رقم زد؛ بنابراین این شرکت در زمان مناسب به استفاده از اندروید روی آورد و درواقع همان چیزی که مردم می‌خواستند را به آن‌ها داد. نکته‌ای که معمولا به آن توجه نمی‌شود، نقش سامسونگ در موفقیت اندروید بود، سامسونگ با توسعه اندروید و برنامه‌های اختصاصی، نقش بسزایی در روند رشد اندروید داشت و باید بگوییم که سامسونگ و اندروید همدیگر را تکمیل کردند و برای جایگاهی که امروز دارند، مدیون یکدیگر هستند.

سرنوشت برندهای موبایل

البته سامسونگ همانند اپل در هیچ نقطه‌ای کم نگذاشت، تبلیغات، ساخت محصول با کیفیت و انقلابی، ارتقاء نرم‌افزاری، قیمت گذاری صحیح، پرداختن به بازار پایین‌رده و برند سازی صحیح، همگی بخشی از سیاست‌های موفق و درست سامسونگ بودند که باعث شد این شرکت در حال حاضر پادشاه بازار موبایل باشد و بیش از 8 سال است که به عنوان پرفروش‌ترین برند تلفن همراه در جهان شناخته شود.

درواقع داستان موفقیت اپل و سامسونگ در داستان سقوط دیگر برندها نهفته است، اپل و سامسونگ سیاست‌های اشتباه دیگر برندها را انجام ندادند، این دو برند همان چیزی را به بازار عرضه کردند که مردم می‌خواستند و این اتفاق تنها در صورتی رخ می‌دهد که شما درک درستی از بازار داشته باشید. درک درست از بازار، کلید رشد و توسعه هواوی و شیائومی نیز بود.

سرنوشت برندهای موبایل : چینی‌ها به پا می‌خیزند

بازی تاج و تخت تمام نشده و قرار هم نیست به زودی تمام شود. درست زمانی که اپل و سامسونگ در حال در دست گرفتن امپراطوری بودند و برندهایی مانند نوکیا، ال‌جی، سونی، بلک‌بری و اچ‌تی‌سی روز به روز محبوبیت و فروش خود را از دست می‌دادند، مهمانی جدید با نام هواوی به بازار جهانی عرضه شد.

هواوی یک شرکت قدیمی در حوزه ارتباطات و مخابرات به حساب می‌آید ولی در بازار جهانی تلفن‌های همراه جایگاه خاصی نداشت، هواوی از سال 2012 با عرضه گوشی‌های هوشمند اندروید به بازارهای مختلف، نامی برای خودش دست و پا کرد و با دنباله‌روی از سیاست‌‌های سامسونگ، گوشی‌هایی تولید کرد که مردم به آن نیاز داشتند.

شیائومی نیز چند سال بعد با همین رویه وارد بازار شد، شیائومی و هواوی گوشی‌های ساده، با طراحی بهبود یافته، بدون نمایشگر دوم، بدون کیبورد، بدون ماژول، بدون سیستم عامل ویندوزفون و هر خلاقیت اشتباه دیگری که در آن سال‌ها دیگر برندها مرتکب شدند؛ به بازار ارائه دادند.

تلاش اشتباه دیگر برندها در حالی رقم می‌خورد که نیاز بازار تنها یک گوشی با کیفیت، ارزان قیمت و هوشمند بود، محصولی که هواوی و شیائومی به بازار عرضه کردند، بدون آنکه نیاز باشد تلاش و هزینه بیهوده برای ساخت تلفن همراه متحمل شوند.

در عین حال بسیاری از شرکت‌ها در آن زمان از بازار گوشی‌های پایین‌رده و اقتصادی غافل شده بودند اما هواوی و شیائومی این خلأ را به ویژه در بازار‌های مهمی مانند هند و خاورمیانه پر کردند.

فرض کنید شما به برند اول تلفن همراه در کشور هند تبدیل شوید، هند 1.3 میلیارد نفر جمعیت دارد، همچنین جمعیت مردم در خاورمیانه نزدیک به 400 میلیون نفر است یعنی برابر با نصف کل قاره اروپا، به این ترتیب اگر بتوانید در این بازارها به برند پرفروشی تبدیل شوید، فروش چند ده میلیونی محصولات شما تضمین شده است.

هواوی و شیائومی و در کنار آن‌ها اوپو و ویوو از این بازارها غافل نشدند و بدون هیچ حرف و حدیث اضافه‌ای، گوشی‌های با کیفیت، خوش ساخت و خوش قیمتی را به بازار معرفی می‌کنند تا نیاز مردم را تامین کنند.

این سیاست شاید خیلی ساده باشد، اما باعث شد تا چینی‌ها به راحتی جای غول‌های با سابقه‌ای مانند نوکیا و بلک‌بری را بگیرند.

چه آینده‌ای در انتظار بازار تلفن همراه است؟

قطعا نمی‌توان به راحتی آینده بازار تلفن همراه را پیش‌بینی کرد اما به نظر می‌رسد تا معرفی یک محصول انقلابی دیگر و تکرار اتفاقاتی که در سال 2007 توسط استیو جابز افتاد، راه زیادی نداشته باشیم. البته در خصوص گوشی‌های تاشو و دارای دو نمایشگر حرف نمی‌زنیم، در خصوص محصولی حرف می‌زنیم که به طور کلی قواعد بازی را تغییر دهد، محصولی که شاید این بار از دل فیسبوک و پروژه متاورس در بیاید.

آینده بازار تلفن همراه بر اساس نشانه‌هایی که در حال حاضر وجود دارد، به سمت واقعیت مجازی و یا هولوگرام‌های سه‌بعدی پیش‌ می‌رود، یعنی احتمالا دستگاهی به عنوان تلفن همراه به طور کلی از بازار خارج می‌شود و محصولی مانند عینک هوشمند یا یک محصول بصری به بازار خواهد آمد، محصولی که اتصال به اینترنت در آن حرف ابتدایی را می‌زند و شما را وارد دنیایی می‌کند که به طور کلی با دنیای واقعی متفاوت است.

این کانسپت در حال حاضر با نام پروژه متاورس شناخته می‌شود که توسط شرکت متا (فیسبوک) معرفی شده ولی صرفا برای فیسبوک نیست. ابتدایی‌ترین تعریف برای متاورس این است: تبدیل اینترنت دو بعدی به سه‌بعدی! حال اینترنت سه‌بعدی چیست و چه معنایی دارد؟ همانطور که گفتیم دنیای متاورس مربوط به یک شرکت یا کمپانی نیست، بلکه یک دنیای آزاد و بزرگ با قوانین محدود است که شرکت‌های مختلف مانند فیسبوک، مایکروسافت، گوگل، نتفلیکس، اپیک گیمز و غیره می‌توانند در آن فعالیت کنند، درست مانند اینترنت که متعلق به شخص یا شرکتی نیست ولی همه افراد از جمله شرکت‌های بزرگ تا استارتاپ‌های کوچک و حتی من و شما می‌توانیم در آن فعالیت کنیم.

اگر شما هم به طور دقیق نمی‌دانید که متاورس چیست باید بگویم، متاورس دقیقا همان اینترنت است، اما نحوه ارتباط شما با متاورس با شکل فعلی ارتباط شما با اینترنت تفاوت دارد، به عنوان مثال شما به وسیله تلفن همراه یا کامپیوترتان به اینترنت متصل می‌شوید و از اپلیکیشن‌ها و سایت‌های مختلف استفاده می‌کنید. در متاورس این دنیای دو بعدی به یک دنیای سه بعدی تبدیل می‌شود، یعنی به جای آن که گوشی خود را از جیب در بیاورید و وارد اینترنت شوید، باید عینک واقعیت مجازی خود را دربیاورید و وارد دنیای سه بعدی متاورس شوید.

سرنوشت برندهای موبایل

در این دنیای سه بعدی یک آواتار گرافیکی و شخصی‌سازی شده نمایانگر حضور شما خواهد بود، شما با این آواتار می‌توانید به بازی‌ها، برنامه‌ها و اپ‌های مختلف وارد شوید و از خدمات و سرویس‌های آن‌ها استفاده کنید.

همچنین در این دنیا نحوه ارتباط با دوستان‌تان نیز بسیار آسان‌تر و واقعی‌تر می‌شود، یعنی به جای آنکه مثلا از طریق واتساپ تنها تصویر پروفایل دوست‌تان را ببینید و از طریق متن با او در ارتباط باشید، می‌توانید آواتار سه‌بعدی او را دیده و با هم از بخش‌های مختلف متاورس استفاده کنید.

ممکن است تاریخ مانند روز 9 ژانویه 2007 مجددا تغییر کند، فکرش را بکنید، روزی مارک زاکربرگ بر روی صحنه بیاید و بگوید که می‌خواهد پروژه متاورس را معرفی کند، اما این پروژه به یک سخت افزار وابسته است که آن جایگزین تلفن هوشمند می‌شود و مثلا اسمارت VR نام دارد. سپس اسمارت VR که ترکیبی از تلفن هوشمند و هدست‌های واقعیت مجازی است، معرفی می‌شود، محصولی که کل سنت تلفن همراه را تغییر می‌دهد.

سرنوشت برندهای موبایل

سرنوشت برندهای موبایل پیش روی ما قرار دارد اما آینده واقعا یک راز است، به همین دلیل خیلی به آن کاری نداریم اما پیش‌بینی می‌کنیم که اگر قرار باشد یک محصول انقلابی صنعت تلفن همراه را تغییر دهد، این محصول ارتباطی به متاورس خواهد داشت و دنیای جدیدی را برای ما به ارمغان می‌آورد زیرا حتی ساخت گوشی‌هایی با نمایشگر رول‌شونده تا نمایشگر شفاف یا بدون قاب یا هر اتفاق دیگر، آنقدر نمی‌تواند صنعت تلفن همراه را تغییر دهد. همانظور که گوشی‌های تاشو فعلا نتوانسته‌اند انقلابی به پا کنند.

کانسپت چنین تلفن‌هایی در حال حاضر نیز وجود دارد و معرفی آن‌ها انقلابی در جهان به وجود نمی‌آورد. به این ترتیب باید منتظر روزی باشیم که مجددا دنیای تلفن‌های همراه تغییر کند و نکته مهم آن است که آیا اپل و سامسونگ می‌توانند با تغییرات جدید خود را منطبق سازند یا همچون نوکیا و سونی اریکسون، روزی مطلبی خواهیم زد در مورد آن که چگونه اپل و سامسونگ از پرفروش‌ترین برندهای بازار به ورشکستی رسیدند! نظر شما چیست؟!

 

نوشته چگونه سامسونگ و اپل برنده بازی تاج تخت میان برندهای بزرگ دنیای موبایل شدند؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.